باستان خدایان Profile picture
خدایان، باستان شناسی و تاریخ... خلاصه ی مطالعات تاریخی خودم در اوقات فراغت رو اینجا مینویسم

Mar 30, 2022, 26 tweets

به مناسبت شروع مون نایت #MoonKnight میخوام تو این #رشته_توییت قبل از این که افسانه ی خدای مصری خونسو (khonsu) یا خونشو (khonshu) کاملا توسط مارول بازنویسی بشه (مثل ثور) یه بررسی عمیقی در مورد خدای مصری ماه و افسانه هایی که در مصر باستان حول ماه وجود داشت انجام بدم. #رشتو
⬇️

اولا احتمالا میدونید که خورشید در اسطوره های مصری بسیار مهم هست. با توجه به اهمیت کشاورزی در مصر باستان خدای خورشید رع (Ra) به شکل های مختلف در داستان های مختلف وجود داره اما خدایی که برای ماه باشه کمتر و به صورت پیچیده تر دیده میشه و ظاهرا ترکیبی از اسطوره های مختلف باشه
⬇️

در زبان مصر باستان، کلمه ای که برای خورشید به کار میرفت "رع" بود که همنام خدای خورشید بود. کلمه ای که برای ماه بکار میرفته "یاه" (Iah) هست که در مواردی معادل "خدای ماه" استفاده شده. این مورد در کتیبه هایی که داخل اهرام وجود داره و مربوط به ۲۷۰۰ الی ۲۲۰۰ سال قبل میلاده دیده شده
⬇️

اما یک مساله ای هست. این یاه که مثلا خدای ماه هست هیچ شخصیتی نداره. فقط اسمش هست که با ماه یکسانه. نه رفتاری داره که معادل با رفتار ماه باشه، نه داستان و افسانه ای براش هست و هیچی. انگار فقط در مقابل رع به عنوان خدای ماه وجود داره. به همین خاطر افسانه های دیگه ای حول ماه بوده
⬇️

شاید مهم ترین افسانه ای که مربوط به ماه باشه مال هوروس (Horus) خدای آسمان و خدای فرعون باشه. به طور خلاصه، هوروس فرزند ایسیس (Isis) و اوسیریس (Osiris) هست که خورشید و ماه چشم های هوروس هستند. بعد از قتل اوسیریس به دست برادرش ست(Set) نبردی بین هوروس و ست بر سر پادشاهی درمیگیره
⬇️

در این نبرد ست یکی از چشمان هوروس (چشم ماه) رو کور میکنه. توث یا تحوت (Thoth) خدای دانش و ریاضیات و پزشکی، به کمک هوروس میاد و چشمش رو درمان میکنه. این درواقع همون دوره های ماه قمری هست که ناپدید شدن ماه کامل، کور شدن چشم هوروس و پدیدار شدنش دوبارش درمان چشم به دست توث هست
⬇️

احتمالا این علامت چشم رو زیاد دیدید. این "وجات" یا wedjat همون چشم هوروس هست که نمادی از این افسانه هست که مردم مصر باستان برای خوششانسی و سلامتی استفاده میکردن. دقت کنید طرح این چشم دقیقا شبیه طرح چشم شاهین (نماد خدای هوروس) هست
⬇️

به دلیل این داستان، ارتباطی بین ماه و سلامتی وجود داره. همچنین توث با توجه به تاثیری که در داستان ماه داشت بعضا خدای ماه هم حساب میشد بخصوص که پزشک و طبیب خدایان بود. همچنین مصریان از تقویم قمری استفاده میکردند به همین دلیل توث به عنوان یک ریاضیدان نقش مهمی در تقویم قمری داشت
⬇️

با توجه به همینه که توث هم گاها به عنوان خدای ماه در نظر گرفته میشد. چون که یاه همونطور که گفته شد شخصیت و داستانی نداشت، جای خالی این شخصیت بعد ها توسط توث و خونسو پر شد به طوری که گاها توث با یک ماه بالای سر نشون داده میشد
⬇️

اما اونیکی خدای ماه که جایگزین یاه شد چطور؟ "خونسو"
به طور کلی خونسو یکی از خدایان درجه دو ی مصر حساب میشه. نه مثل یاه ناشناخته هست، نه مثل رع و هوروس و اوسیریس و بقیه "سلبریتی" بوده. ظاهرا موقعیتش بیشتر نسبی بوده!
در قدیمی ترین اشارات به خونسو اصلا ارتباطی با ماه وجود نداره
⬇️

در کتیبه های اهرام نوشته شده که خونسو در جهان پس از مرگ به فرعون کمک میکنه که غذا بخوره!
شاید تنها ارتباط بین خونسو (در قدیمی ترین فرمش) و ماه، اسمش باشه که به معنی "مسافر" هست و ریشه اش فعلی به معنی "رفتن و برگشتن" هست و میتونه به حرکت ماه در آسمان شب اشاره داشته باشه
⬇️

واقعیتش اینه که ارتباط مستقیمی بین کتیبه ها و خونسو ای که بعد تر به عنوان خدای ماه پرستش میشده دیده نمیشه و به نظر میاد فقط اسم "خونسو" تنها ارتباط بین خدای ماه و این ورژنی ابتدایی هستن. اما چی میشه که خونسو مشهور تر میشه؟ پای مشهور ترین خدای مصر (بین ایرانیان) درمیانه!
⬇️

آمون!!!! همون خدای مشهوری که از سریال یوسف پیامبر به یاد دارید. آمون یا Amun خدای محافظ مصر بوده که دوره های بعد تر و به ویژه در دوره ی new kingdom مصر که از قرن ۱۶ تا ۱۱ قبل میلاد بود بسیار قدرتمند و پرنفوذ شد. بخصوص در شهر تبس (Thebes) که معابد کارنک (Karnak) براش برپا شدن
⬇️

حالا آمون چه ربطی به خونسو داره؟ به دلایلی در این دوره خونسو فرزند آمون و همسرش، موت (Mut) محسوب شد و در کنار اونها سه گانه ی تبس (thiban triad) رو تشکیل داد. در عکس زیر میبیند از راست به چپ آمون، موت و خونسو
همین ارتباط با آمون و حضور در سگانه تبس خونسو رو پرنفوذتر کرد
⬇️

اما منظور از "سه گانه ی تبس" چیه؟ در مصر باستان برای تاکید بر نهاد خانواده، بعضی خدایان در گروه های سه تایی به عنوان پدر، مادر و فرزند آورده میشدند و کنار هم پرستش میشدند. مشهور ترین این سه گانه ها، سه گانه ی اوسیریس، ایسیس و هوروس هست که اسطوره های فراوانی حولشون وجود داره
⬇️

حضور در سگانه شهر مهم تبس و فرزند خدایان قدرتمند آمون و موت بودن خونسو رو از گمنامی به شهرت ملی رسوند. اینطوری شد که خیلی از خصوصیات خدایان دیگه جذب در خونسو شدن. ایاه که به کلی در خونسو حل شد، خصوصیاتی از توث در خونسو دیده شد، و حتی بعضی از شخصیت های هوروس هم مال خونسو شدند
⬇️

هوروس در جایگاه فرزند یه سگانه بود. شاید به خاطر همین سر شاهین شکل هوروس برای خونسو هم استفاده شد. یکی از فرم های هوروس، هارپاکراتیس (harpocrates) یا Horus the child هست که به شکل بچه ای هست با سر تراشیده شده که موهای یک سمت سرش بلنده. یک چنین تصویری برای خونسو هم استفاده شد
⬇️

در مصر باستان رسم بود که کل سر بچه ها رو بتراشند به جز یک قسمت در سمت راست سر که موش بلند میشد تا این که وقتی به سنی میرسیدند که بالغ میشدن این موی بلند در سمت راست سر رو هم میتراشیدن. به همین دلیل این موی کنار سر نشانه ی مهمی از جوانی بود و بهش sidelock of youth میگفتن
⬇️

یا توجه به این خونسو همیشه به یکی از دو شکل نشون داده میشد. به فرم یک پسر جوان با این sidelock of youth و یا به فرم یک خدای بالغ با سر شاهین. که در هر دو حالت یه ماه بالای سرش قرار داشت
⬇️

همونطور که گفتم، ماه از طریق توث به سلامتی متصل میشد به خاطر همین در سرتاسر مصر مردم به خونسو متوصل میشدن و برای سلامتی و درمان بیماری ها و رهایی از درد به درگاه خونسو دعا می‌کردن. یک معبد بزرگ برای خونسو در مجموعه ی کارنک در شهر تبس درست کردند که در کنار معبد آمون و موت هست
⬇️

یکی از مهم ترین داستان های قدرت شفای خونسو در کتیبه ی ستون بنترش یا bentresh stela ثبت شده که مربوط به قرن ۱۰ پیش از میلاده (اگرچه املاش نشون میده که چه بسا مربوط به قرن ۵ پیش از میلاد باشه) این کتیبه در معبد خونسو در کارنک کشف شده
⬇️

در این کتیبه اومده که رامسس دوم همسری اهل bacteria یا همون باختر (افغانستان امروزی) داشته که مریض میشه و خونسو شفاش میده. بعدتر خواهر همسرش (که اسمش بنترش bentresh بوده) هم بیمار میشه اما هیچ طبیبی نمیتونه کمکش کنه پس رامسس دوم بت بزرگ خونسو رو از معبد درمیاره و ...
⬇️

... و با اسکورت و مراسمات و تزیینات به bacteria پیش بنترش میفرسته که اونجا هم خونسو اونو شفا میده!
البته لازمه گفته بشه داستان این کتیبه احتمالا رخ نداده و رامسس دوم هیچ همسر اهل باختری نداشته. این بیشتر نشان دهنده ی میزان اهمیت خونسو و قدرتش در شفا هست
⬇️

به طور کلی میشه گفت خونسو در طی دوران مصر باستان تکامل پیدا کرده. قدرت و شخصیت خونسو چیز ذاتی ای نبودند بلکه نتیجه ی منطقی جایگاه و ارتباطاتی بودند که خونسو با توث، آمون و ماه داشته. حالا من از ورژن مارول خونسو یا خونشو یا خانشو اطلاعی ندارم اما امیدوارم خیلی هم پرت نباشه
#پایان

ظاهرا برای بعضی ها توییت ها نشون داده نمیشه. میتونید کل متنو اینجا مطالعه کنید

Share this Scrolly Tale with your friends.

A Scrolly Tale is a new way to read Twitter threads with a more visually immersive experience.
Discover more beautiful Scrolly Tales like this.

Keep scrolling