🧵رشتو
« سیاست به زبان آدمیزاد ! »
اول از همه بگم که من آدم سیاستدانی نیستم و چون درس و کارم عمرانی هست زیاد باهاش کاری نداشتم.اما خب مثل همه شما دوستان ما توی کشوری زندگی میکنیم که خوشبختانه یا متاسفانه همه درگیر مسائل سیاسی میشیم.
هدفم ازین رشته تویت توضیح مفاهیم و اصطلاحات/۱
رایج سیاسی به زبان عامیانه و ساده است تا در این زمان حساس بتوانیم بهتر با بحثهای مطرح شده ارتباط برقرار کنیم. ممنون میشم اگر اشتباهی داشتم اصلاح بفرمایید.قبل از هرچی ذکر این نکته لازم است که دنیای واژگان سیاسی تقریبا به مانند خودش قابل انعطاف است و بسته به شرایط کشورها و نوع /۲
گفتمانِ حاکم،قابل تفسیر است. #دمکراسی :موضوعات اصلی دموکراسی عبارتنداز: آزادی اجتماع، آزادی بیان، رضایت حکومتشوندگان، حق زندگی و حقوق اقلیتها و در یک کلام مردمسالاری است.انواع مختلفی از دموکراسی وجود دارند. میان انواع گوناگون دموکراسی موجود، تفاوتهای بنیادینی وجود دارد. /۳
بعضی از کشورها مانند چین و یا ایران با این که در آنها تنها یک حزب وجود دارد؛ خود را دموکراسی میدانند. بطور خلاصه میتونید در جدول زیر نوع نظام حاکم بر پایه دمکراسی را در چند کشور ببینید./۴
#راست و #چپ : این دو عنوان برای دستهبندی و مرزبندی جناحهای سیاسی مختلف بطور کلی استفاده میشود هرچند در بعضی موارد شاید اتفاقنظرهایی هم داشته باشند.
بطور کلی جناح راست نمادی است از : مخالفت با تغییر، مخالفت با نوگرایی، اصرار بر محافظه کاری، پذیرش اقتصاد سرمایه داری، بی تفاوتی /۵
به اختلاف طبقاتی، تأکید بر نهادهای سنتی قدرت، تأکید بر ناسیونالیسیم، تأکید بر دموکراسی و قانون گذاری، اعتقاد به کاپیتالیسم و لیبرالیسم، مخالفت با سوسیالیسم(مارکسیسم و کمونیسم)
و جناح چپ :خواهان تغییر و تحول و نوگرایی، مخالف وضع موجود، گروه های انقلابی و رادیکال، برابری خواهی/۶
دفاع از تغییرات اجتماعی، مخالفت با تفاوت طبقاتی، تأکید بر نفی نهادهای سنتی قدرت، تأکید بر انترنالیسم، مخالفت با محافظه کاری، مخالفت با کاپیتالیسم و لیبرالیسم و امپریالیسم، گرایش به سوسیالیسم(مارکسیسم و کمونیسم و ... .)
در سطح جهانی، اگر به دو نوع کلی نظام حکومتی/۷
"دولت دموکراتیک" و "دولت غیردموکراتیک" قائل باشیم،با توجه بتعریفی که از چپگرایی و راستگرایی ارائه شد،چهار نوع نظام سیاسی را میتوان از هم تفکیک کرد:
نظام دموکراتیک راست (آمریکا)
نظام غیردموکراتیک راست (شیلیِ پینوشه)
نظام دموکراتیک چپ (سوئد)
نظام غیردموکراتیک چپ (شوروی)/۸
#سکولاریسم :
عقیدهای فکریست که می گوید دین نباید در همه ی شئون زندگی عمومی ما دخالت کند و فقط باید در درون انسان یا فقط در عبادتگاهها باشد و در یک کلام باور به جدایی دین از سیاست. /۹
#لیبرالیسم :
#لیبرالیسم بعنوان یک اصطلاح فکرسیاسی،معانی زیادی داشتهاست ولی هرگز از اصل لاتین واژهٔ libber، به معنی آزاد،جدا نبودهاست.خلاصه میشود در ۶ کلمه : فردگرایی،عقلگرایی،آزادی،مسئولیتپذیری،عدالت و بردباری. لیبرالیسم معمولاً به دو دسته عمده تقسیم میشود: کلاسیک و مدرن/۱۰
لیبرالیسم کلاسیک اهداف محدودی دارد و بطور کلی مکتبی سیاسی است. لیبرالیسم مدرن نامحدود است و اهدافش عمومی.تمرکز لیبرالیسم کلاسیک بر دولت محدود، حفظ حاکمیت قانون، پرهیز از قدرت استبدادی، مسئولیت افراد برای سرنوشت خود و حفاظت از مالکیت شخصی و قراردادهاست. لیبرالیسم کلاسیک لزوماً/۱۱
یک مکتب دموکراتیک نیست؛ زیرا قطعیتی وجود ندارد که حکومت یا منافع اکثریت با حکومت قانون، حق مالکیت و آزادیهای مدنی همراستا باشد. اینان همچنین با دولت رفاهی نیز منازعه دارند زیرا اعتقاد دارند هر فرد باید به دنبال رفاه خود باشد./۱۲
#جمهوریخواه : اول باید معنی #جمهوری را فهمید.نوعی حکومت است که درآن ریاست کشور با رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم برگزیده میشود و دوران تصدی معینی دارد، اما در عینحال بسیاری از دیکتاتوریهای غیر سلطنتی نیز ممکن است به این نام نامیده شوند در نتیجه، حکومت جمهوری تنها به معنای /۱۳
حکومت غیر سلطنتی است و #جمهوریخواهی ایدئولوژی متمرکز بر شهروند بودن در یک دولت جمهوری است که در آن مردم دارای اقتدار مردمی هستند.در طول تاریخ، تفسیر های مختلفی از نظام جمهوری خواهی وجود داشته است. این نظام ممکن است فقط به صورت الیگارشی(اقلیتی قوی) باشد و یا دارای حاکمیت عوام./۱۴
#جمهوری_دموکراتیک : یکی از انواع نظام های سیاسی است که در حقیقت تلفیقی از جمهوری و دموکراسی می باشد. به بیان دیگر در این سیستم بر اساس اصول جمهوری و دموکراسی به صورت همزمان عمل می شود.به بیان ساده جمهوری دموکراتیک نقطه اشتراک دموکراسی و جمهوریت است. از مهمترین نکات در این رابط/۱۵
می توان به سیستم رای دهی و انتخابات برای انتخاب نمایندگان مردم اشاره کرد. همچنین رییس یک سیستم #جمهوری_دموکراتیک ، رییس جمهور خوانده می شود. در سیستم جمهوری دموکراتیک قوانین کلی کشور وجود دارد اما ساختار اجتماعی ممکن است ایالت به ایالت یا استان به استان متفاوت باشد. /۱۶
#فدرالیسم : به معنای اتحاد یا قرارداد یا توافق و پیمان، یک مفهوم سیاسی است که در آن گروهی از واحدها (ایالات، استانها، کشورها و…) به یکدیگر متعهد شدهاند و به نمایندگی از آنها یک حکومت مرکزی وجود دارد. اصطلاح فدرالیسم همچنین برای توصیف یک سیستم حکومتی به کار میرود که در آن /۱۷
حق حاکمیت، مطابق قانون اساسی بین یک قدرت حکومت مرکزی و واحدهای سیاسی تشکیل دهندهٔ آن (مانند ایالتها یا استانها) تقسیم شدهاست. فدرالیسم، نظامی بر مبنای قواعد دموکراسی و نهادها و سازمانهایی است که در آنها قدرت ادارهٔ کشور، بین حکومتهای ملی و ایالتی یا استانی تقسیم شدهاست./۱۸
انواع حکومتهای فدرال را به دو دسته بزرگ تقسیم میشود.دسته اول حکومتهای #فدرالیملی هستند که مبنای تقسیم جغرافیایی است و تقسیمات قومی - زبانی را در نظر نمیگیرند.بسیاری از دولتهای فدرال قدیمیتر غربی مانند آمریکا، استرالیا و آلمان جزو این گروه هستند./۱۹
دسته دوم نه تنها تفاوتهای قومی و زبانی را به رسمیت میشناسند، بلکه این تفاوتها را در ایدئولوژی و مبانی خود لحاظ میکنند.این گونه دولتهای فدرال را دولتهای #فدرالقومی مینامند. دولتهای فدرال اتیوپی و عراق نمونههایی از این دولتها هستند./۲۰
#کنفدراسیون :اتحادیهای مرکب از چند ایالت خودمختار یا کشور است با حفظ حاکمیت خود برای نیل به اهداف مشترک،امور سیاست خارجی و دفاعی را در یکی از ایالتها یا کشورها متمرکز میکنند
کنفدراسیون بر خلاف فدراسیون،دارای یک قدرت مرکزی نیست ودولتهای عضو،در سیاست داخلی و خارجی خود آزادند/۲۱
#سوسیالیسم : جامعهخواهی یا جامعهگرایی ، اندیشهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که هدف آن ایجاد نظم اجتماعی و اقتصادی مبتنی بر برابری، به معنای آن که تمامی قشرها و طبقات جامعه سهمی برابر و مساوی در سود همگانی داشته باشند، است/۲۲
#آنارشیسم یا اقتدارگریزی ، یک فلسفه و جنبش سیاسی است که نسبت به انحصارطلبی در قدرت ضدیت دارد و همهٔ شکلهای اجبار و سلسله مراتب را رد میکند. آنارشیسم خواستار از بین بردن قدرت رهبری است و به نظر آن تمامی دولتهای تک حزبی نامطلوب، غیرضروری و مضر هستند. /۲۳
#پادشاهی_مشروطه: یا پادشاهی پارلمانی یا پادشاهیدموکراتیک،گونهای حکومت پادشاهی است که در آن (بر خلاف پادشاهی مطلقه) قدرت پادشاه ( در مقام رئیس کشور) مطلق نیست بلکه در اِعمال قدرت و صدور فرمانها «مشروط» و مقید است به قانون اساسی و عرفهای جاری و تثبیتشدهٔ حقوقی و سیاسی، /۲۴
بنابراین پادشاه نمیتواند و نباید تصمیمات خودسرانه و خلاف قانون اتخاذ کند،همچنین برخلاف پادشاهی مطلقه و دیگر انواع حکومت استبدادی، او تنها فرد تصمیمگیرنده در امور کشور نیست.حکومت پادشاهی مشروطه مبتنی برقانون اساسی بوده و در آن برای ادارهٔ کشور نهادهای انتخابی پیشبینی شدهاست/۲۵
خانواده #کومونیست ، #مارکسیست ، #لنینیست ایدئولوژی و جنبش فلسفی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که هدف نهایی آن ایجاد یک جامعه کمونیستی است؛ جامعهای که در آن مالکیت خصوصی بر ابزار تولید لغو شده و طبقات اجتماعی، پول و دولت وجود ندارد.
خیلی خلاصه خواهان جامعه فارغ از هرگونه طبقه./۲۶
#LGBTQ :
کاملترین مفهوم در خصوص نوع گرایشات جنسی هر انسان است به طوریکه از همجنسگرا تا دوجنسگرا تا کوییر ( کسانی که به دنبال گرایش جنسی خود هستند ) شامل این جامعه میشوند./۲۷
در پایان یه درد و دل کنم ، تمام این واژهها و نوع حکومتداری ، اصطلاحاتیست قراردادی و صرف نامگذاری یک اندیشه و یا نظام حکومتی دال بر درست اجرا شدن و پیادهسازی کامل آن نیست.
مثل رژیم جمهوری اسلامی.
حواسمان باشد با کلمات دهن پُرکن و روشنفکرگونه فریب نخوریم.
حکومت و /۲۸
کشوری موفق است که با رفت و آمد اشخاص هیچ گونه خللی به حاکمیت مردم و آزادی فکر و برابری و عدالت و مبانی حقوقبشر وارد نشود.
دوست داشتین این مطلب رو بازنشر دهید و هر اصطلاح و واژگان سیاسی دوست داشتین اضافه کنید.
به امید دستیابی به آزادی و عدالت✌️🌹✌️
#ژن_ژیان_ئازادی
Share this Scrolly Tale with your friends.
A Scrolly Tale is a new way to read Twitter threads with a more visually immersive experience.
Discover more beautiful Scrolly Tales like this.