Profile picture
Jonas Blane @SnakeDocTop
, 18 tweets, 6 min read Read on Twitter
تحقیق در عملیات 2: در اولین قسمت از محاسبات والد که منجر به بهبود شانس بقای خدمه بمب افکن ها شده بود گفتم. این یکی از چندرشته ای است که درباره نقش سرنوشت ساز آمار و ریاضی در نبرد آتلانتیک با زیردریایی های آلمانی خواهم گذاشت(1).
پدر تحقیق درعملیات مدرن، پاتریک بلاکت (برنده جایزه نوبل فیزیک 1948) است که درباره اش خواهم نوشت اما برای بار دوم (به ظن کم حوصلگی شما!) از روی سراو می پرم و با کار یکی از همکاران/دستیاران اش که از آزمایشگاههای کمبریج به فرماندهی دفاع ساحلی بریتانیا کشانده بود ادامه می دهم(2).
در سال1941 ظرفیت ناوگان حمل و نقل دریایی بریتانیا از 40 میلیون تن 1939به 35 میلیون تن رسیده بود. اما اوضاع به سرعت رو به وخامت میرفت. فقط در مارس 1941 زیردریایی های آلمانی نیم میلیون تن ظرفیت دیگر را غرق کردند. جزیره بریتانیا به 35 میلیون تن واردات کالا در سال احتیاج داشت(3).
درصورت افت واردات به زیر 31 میلیون تن،جیره بندی موادغذایی اجتناب ناپذیر می شد و درماههای اول1941 معادل واردات سالانه به 28 میلیون تن رسیده بود.چرچیل در یادداشت های روزانه اش نوشته بود که:در این اوضاع من یک تهاجم زمینی-دریایی کامل نازیها رابه دیدن این نمودارها ترجیح می دهم"(4).
چرچیل فرمان نبرد آتلانتیک را صادر کرد. تاکتیک رایج، یافتن زیردریایی ها(که به خاطر دیزلی بودن، بخش اعظم وقت شان را روی آب می گذراندند)با هواپیما و انداختن بمب عمقی که با رسیدن به عمق مشخصی منفجر می شد،بود.البته زیردریایی ها هم به محض رویت هواپیما سعی به فرورفتن به عمق می کردند(5).
درآغاز جنگ این بمبها 50 کیلویی بودند اما بالاخره پس از مشورت با ناخداهای زیردریاییهای انگلیسی که گفته بودند چنان بمبی خراش شان هم نمی دهد، وزن بمب ها به 225 کیلو افزایش یافته بود، اما این امر تغییرمحسوسی درغرق زیردریاییها ایجاد نکرد(6).
به هرحال دفتر تحقیق در عملیات درفرماندهی ساحلی بریتانیا به راه افتاد وبلاکت در اولین قدم، ای.جی. ویلیامز 38 ساله که فیزیکدان تجربی ماهری بود را از کمبریج به آنجا کشاند. ویلیامز به سرعت به سراغ داده ها رفت(7).
بررسی داده ها نشان میداد از می 1941، 200 بار زیردریایی ها رویت شده بودند. 130 بار منجر به حمله شده بود و فقط 2 زیردریایی غرق شده بودند. نسبت موفقیت ناچیزی برابر 1%. در اکثرحمله ها، اول زیردریایی هواپیما را دیده بود و فرصت پیداکرده بود که پیش از رسیدن آن به زیرآب برود(8).
دستورالعمل شماره 12 فرماندهی دفاع ساحلی، صادر شده در 27 ژانویه 1941 بر اساس محاسبات ساده ای بود:آنها زمان متوسط بین مشاهده زیردریایی تا لحظه رسیدن هواپیما(50 ثانیه) را در نرخ شیرجه رفتن زیردریایی(60سانت) ضرب کرده و نتیجه گرفته بودند که... (9)
اگر بمبهای عمقی را برای عمق 30 تا 45 متر بیاندازند بسیار احتمال دارد که بتوانند زیردریایی را شکار کنند. ولی از آنجا که زیردریایی در آن فاصله می توانست تا300متر ازآخرین نقطه رویت اش جلورفته باشد،بایدیک رشته 4 تایی به فاصله 75متری بودانداخته می شدتا حداکثرمساحت را بپوشانند(10).
ویلیامز بعد از بررسی داده ها برای پیدا کردن ایراد به تلاش زیادی لازم نداشت.شلیک کردن به متوسط داده ها بدترین نتیجه را تضمین می کرد:اگر زیردریایی به سرعت به زیر رفته باشد احتمال آنکه برروی خط صافی که آخرین بار در سطح دیده شده باشد ناچیز بوده و فرصت داشته که به چپ یا راست برود(11).
با احتساب چپ و راست رفتن، مساحت محل احتمالی حضور آن به قدری وسیع بود که اشباع کردن اش با پرتابه های یک هواپیما غیرممکن بود. اوهمچنین محاسبه کرد که متوسط خطای نشانه روی حدود 90 متر و خارج از شعاع کشنده 7.5 متری بمب عمقی 225 کیلویی است(12).
اما اگر زیردریایی دیربه زیرآب رفته باشد،دیگر آنقدر فرصت نداشته است که نه به جلو برودو نه به عمق زیاد.به زبان دیگر بااین تاکتیک اگر بمب عمقی در محلی نزدیک به زیردریایی می افتاد(نزدیک به نقطه رویت) برای عمق غلطی تنظیم شده بود واگر جلوتر در عمق مناسب می افتاد، نزدیک به آن نبود(13).
او خلاصه راچنین نوشت:درحدود40 درصد از موارد درلحظه حمله،یا زیردریایی هنوززیرآب نرفته بودیا کمتر از 15 ثانیه از زیرآب رفتن اش گذشته بوده است. باتوجه به افزایش عدم قطعیت درباره مکان باگذشت زمان،زیردریایی ای که هنوز قابل رویت است یابه تازگی زیرآب رفته هدف ده برابرارزشمندتری است(14).
لذا دلیل عدم موفقیت در حمله های انجام شده، توجه بیش از اندازه به زیردریایی های است که بیش از 15 ثانیه زیرآب رفته اند". او همچنین ثابت کردکه دستورالعمل شماره 12 نمی تواند بیش ازآن1%تا 2% نتیجه کسب کند. نتیجه: تنها ایراد کار روش اجرا بود نه تجهیزات، نه چیز دیگر(15).
او پیشنهادداد:تنظیم عمق هر چهار بمب به مقدار ثابت 8 متر(به جای 30،30،45 و 45) و انداختن در فواصل 13.5 متری به جای 75 متری.
او همچنین نوشت که محاسبات نشان می دهد، این روش جدید می تواند میزان غرق کردن زیردریایی ها را "ده برابر" کند!
این دستورالعمل ساده تر هم بود(16).
هنگامی که درآغاز 1943 بالاخره بعد از کشف وحل مشکل فیوزهای عمق 8 متری که به علت حباب هوای ناشی از افتادن از هواپیما قادر به تشخیص آن عمق کم نبودند، روش ویلیامز بطورکامل به کارگرفته شد، نرخ غرق کردن زیردریایی ها به نسبت تعداد رویت به 10 درصد یا 10 برابر مقدار اولیه رسید! (تمام)
تکمیلی: گاهی شلیک به متوسط داده ها یا تلاش برای شکار همه هدف ها نتیجه معکوس می دهد. گاهی هم بعضی چیزها احتیاج به ابزار تازه ندارد و فقط ابزار موجود را باید به نحو درستی به کار گرفت و پیچ اش را تنظیم کرد.
Missing some Tweet in this thread?
You can try to force a refresh.

Like this thread? Get email updates or save it to PDF!

Subscribe to Jonas Blane
Profile picture

Get real-time email alerts when new unrolls are available from this author!

This content may be removed anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just three indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member and get exclusive features!

Premium member ($30.00/year)

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!