My Authors
Read all threads
#رشتو
#رشته_توییت

علت تغذیه عجیب چینی ها چیست؟
1-
امروزه برای همه واضح شده که ویروس کرونا از خفاش و به واسطه نوعی مورچه خوار به انسان منتقل شده.

لا به لای همه این اضطراب ها و نگرانی ها از ویروس و عصبانیت از ناکارآمدی حکومت در اداره وضعیت، همه مان کم و زیاد ناسزایی نثار خفاش و فرهنگ غذایی چینی ها کرده ایم.
2-
اما چرا این جماعت چین انقدر خورد و خوراک عجیب و گاهی وحشیانه دارند؟

وجود این نوع تغذیه در پرجمعیت ترین کشور جهان خلق الساعه نیست و دلایلی دارد.
این نوع تغذیه بیشتر از دل فرهنگ چین و مدیریت دولت چین برآمده و جمعیت زیاد عامل اصلی نیست.
3-
مقایسه شود با هند. دارای جمعیتی مشابه اما تغذیه ای کاملا متفاوت.

عامل اصلی چیزی نیست جز مشتی خرافات، که ریشه در هزاران سال فرهنگ این مردم دارد و توضیحشان از حوصله به خارج.
4-
اما به طور خلاصه، چینیها از قدیم الایام معتقدند که بعضی غذاها قدرت خاصی دارند و این اعتقاد باعث شده است که یک رفتار خطرناک و آلوده غذاخوری ایجاد شود.
در فرهنگ غذا خوری چینی مفهومی بنام "جینبو" وجود دارد. جینبو تقریبا یعنی پر کردن جای خالی یا نقطه ضعف.
5-
بطور خلاصه عقیده شان این است که بیماری یا ضعف زمانی ایجاد می شود که بدن از خون و انرژی خالی شده است.

برداشت آنها از خون یک تعریف علمی و مشتی گلبول و پلاسما و پلاکت نیست بلکه یک تصور ذهنی و افسانه ای است.
6-
چینی ها معتقدند که به جای استفاده از دارو با غذا و خوردنی ها می توان بیماری ها را درمان کرد. این گرچه جزیی از عقاید سنتی شان است ولی اعتقاد آن در بین مردم امروزی نیز فراگیر است.

عقیده دیگر این است که هر غذایی که به شکل قسمتی از بدن است خاصیتی بهتری برای همان قسمت بدن دارد.
7-
خفاش برای روشنایی چشم،
مار برای قوه جنسی مردان،
حیوانات و گیاهان عجیب برای زیبایی و جوان سازی پوست زنان،
استخوان ببر،
مثانه خرس و...
وارد منوی غذای چینی شده اند و معتقدند که اینها جنبه تقویتی و درمانی هم دارند.
8-
عقیده دیگرشان این است که این غذاها هر چقدر خام و تازه باشند خاصیت بیشتری دارند.
اگر حیوانی را هیجانی کرده تا خون و انرژی آن به جوش آید سپس بلافاصله حیوان را زنده زنده خورده یا زنده زنده پخته و گوشت آن را تناول نمایید مقدار بیشتری از خون و انرژی به بدن ما جذب می شود.
9-
ازین رو شکنجه های بسیاری روی حیوانات انجام می دهند، زنده خواری می کنند و زنده پزی.
پولدارها معمولا به گوشت سگی که ابتدا بسیار هیجانی شده است علاقه دارند.
و برای همین است در بعضی رستورانها مار زنده نگهداری می شود تا در صورت درخواست مشتری بلافاصله کشته شده و آن را سرو می کنند.
10-
در طب سنتی چینی زمستان فصلی است که بدن انسان بیش از هر زمان انرژی و خون از دست می دهد لذا خوردن این نوع غذاها هم در این فصل بیشتر است. برای همین است که این ویروسها اکثرا در فصل زمستان در چین شایع می شود.
11-

اما عامل دیگر وقوع برخی حوادث و فجایع انسانی است که حکم بنزین بر آتش این خرافات را دارند.
12-
یک نمونه از این فجایع قحطی ها هستند و چین در 150 سال گذشته 3 قحطی را از سر گذرانده است.

برجسته ترین آن ها اما قحطی بزرگ چین است.
بزرگترین قحطی تاریخ بشریت با حدود 36 تا 45 میلیون کشته که از سال 1959 تا 1961 ادامه داشت و بین چینی ها به اسم "نفرین گنجشک ها" معروف است.
13-
داستان جالب و تلخی دارد و اینکه چطور تصمیم یک دیکتاتور ابله و بلند پرواز این چنین بلایی را ایجاد می کند.
14-
"مائو تسه دونگ" دیکتاتور سابق جمهوری خلق چین.

سنگ بزرگ نشانه نزدن است مثلی است که برای وی بکار می آید به این تفاوت که سنگ بر سر ملت خودش می افتد.
15-
وی تصمیم می گیرد که در طی برنامه ای با اسم " جهش بزرگ به سوی جلو" اقتصاد چین را در 15 سال از اقتصادی مبتنی بر کشاورزی به اقتصادی صنعتی تبدیل کند به طوری که بریتانیا را پشت سر بگذارد.

برای تحقق این هدف، وی ابتدا تصمیم گرفت تولید فولاد چین را سه برابر کند.
16-
مائو با تأسیس 26 هزار کمون در روستاها، کشاورزان بیچاره را مجبور کرد تا با انصراف از شغل اصلی خود یعنی زراعت، تمام همّ و نیروی خود را در کوره‌های تولید فولاد مصروف سازند. همین سیاست نابخردانه موجب از بین رفتن بسیاری از زمین های کشاورزی چین شد.
17-
روستاییان حتی مجبور بودند اشیاء فلزی منازل خود را برای تولید فولاد (که در نهایت فولاد بسیار نامرغوبی از آب درآمد) تحویل دهند. یکی از بدترین جرائم در آن روزگار که مجازات سنگینی در پی داشت، مخفی کردن یک قابلمه یا ماهی تابه‌ای فلزی بود.
18-
فرض بر این بود که آشپزخانه عمومی روستا و خدمات اشتراکی کمون جایی برای لوازم فردی باقی نمی‌گذارد. بسیاری از کسانی که از گرسنگی نمردند، به جرائم واهی کشته شدند.

نتیجه شروع قحطی بود.
اما راه حل دیکتاتور احمقانه تر از تصمیم قبلی اش بود.
19-
راه حل این بود که آنها حساب کرده بودند که هر گنجشک در طول یک سال در حدود 4.5 کیلو غله و بذر می خورد، به این ترتیب می توان با کشتن گنجشک ها در هر سال میلیون ها تن گندم و برنج اضافی پس انداز کرد.
20-
دولت برنامه از بین بردن چهار آفت را به راه انداخت که طبق آن، پشه ها، مگس ها، موش ها و گنجشک ها باید از بین برده می شدند.

بدون دخالت دولت، مردم در حالت عادی سه مورد اول را خودشان از بین می بردند و تنها گنجشک ها باقی می ماندند.
21-
در واقع هدف اصلی دولت هم همان گنجشک ها بودند اما دولت خواست تا با به میان کشیدن سه مورد دیگر، مردم را از این موضوع عصبانی و ناراحت نکند.
ابتدا برای تشویق مردم به این کار، دولت به کسانی که بندی بلند از گنجشک های مرده را تحویل می دادند، جایزه نقدی می داد.
22-
دولت با یک حساب ساده مردم را به راحتی راضی به این کار کرد. مسئولان دولتی می گفتند که با کشتن یک متر گنجشک می توان غذای کافی برای زندگی 60 انسان را تامین کرد. این موضوع باعث شده بود تا مردم در کل روز به دنبال شکار پرندگان باشند.
23-
بسیاری از مردم حتی کار خود را برای چند روز تعطیل می کردند تا بتوانند با جمع آوری پرنده بیشتر، از جایزه دولتی بهتری برخوردار شوند. حتی در مدارس، ساعتی برای آموزش شلیک به پرندگان با تفنگ های ساچمه ای و تیر و کمان اختصاص داده شده بود.
24-
اولین گروهی که از این ماجرا استقبال کردند، بچه ها بودند. آنها از صبح تا شب با تیر و کمان به دنبال شکار گنجشک ها بودند. بعد از آن مردم در تمام روز با وسایل مختلفی مانند طبل یا قاشق و بشقاب سروصدا ایجاد می کردند تا گنجشک ها نتوانند روی زمین بنشینند و آنقدر در هوا پرواز کنند...
25-
تا دست آخر از گرسنگی بمیرند. لانه های آنها ویران شدند و تخم های شان شکسته و جوجه های شان کشته می شدند تا به طور کلی نسل شان منقرض شود.

به این ترتیب به غیر از گنجشک ها، بسیاری از پرندگان بومی منطقه نیز از بین رفته و به دست مردم کشته شدند.
26-
در آن زمان، دو روز متوالی از صبح تا شب طبل های بزرگی نواخته می شد. گنجشک ها که از این صدا می ترسیدند در آسمان بی هدف به این طرف و آن طرف پرواز می کردند تا این که تعداد بسیاری از آنها جان خود را از دست داده و به زمین می افتادند. مردم با بیل های بزرگ به خیابان ها رفته و...
27-
اجساد پرندگان را جمع آوری می کردند. یکی از محققان مخالف این طرح که شاهد مرگ پرندگان بود گفت: «اگر این پرندگان کالبدشکافی می شدند مشخص می شد که بیشتر آنها بر اثر خستگی از پرواز و ترس ناگهانی جان خود را از دست داده اند.»
28-
طبق گزارش گاردین به طور کلی در این مدت، جسد یک میلیارد گنجشک و یک و نیم میلیون موش از سطح کشور جمع آوری شد.

در سال 1958 جمعیت گنجشک ها به طرز چشمگیری کاهش یافت اما به همان میزان برداشت برنج سال بعد در کشور هم به شدت کم شد.
29-
در سال 1960 با کم شدن برداشت برنج، دولت متوجه شد که حشرات موذی و به خصوص ملخ ها که قبلا توسط گنجشک ها و پرندگان خورده می شدند به شدت افزایش یافته و حالا آنها بلای جان شان شده اند.
30-
در این زمان دولت اطلاعیه ای صادر کرد که طبق آن دیگر هیچ کس حق کشتن گنجشک ها را نداشت و به جای آن، ساس ها به سه مورد اول اضافه شدند اما دیگر خیلی دیر شده بود.

دیگر پرنده ای برای مقابله با حشرات وجود نداشت.
31-
دسته های بسیار بزرگ ملخ ها به مزارع حمله می کردند و خسارت های جبران ناپذیری به محصولات وارد می کردند. از بین رفتن مزارع و محصولات، باعث تشدید قحطی بزرگ چین شد.
32-
مردم هر چیزی را که به دستشان می‌رسید، می‌خوردند. گاهی جنازهٔ آدم‌ها را نیز می‌خوردند. یانگ می‌گوید: «چارهٔ دیگری نبود. خوردن گوشت مردگان آخرین چاره بود. هیچ غذای دیگری در بساط نبود. مردم پوست درخت و ریشهٔ علف هم می‌خوردند. کشاورزان در کارخانه‌های فولاد کارگری می‌کردند.
33-
درون رودخانه‌ها هم خبری از ماهی نبود. برخی حتی پهن گاو و خاک و گِل را هم می‌خوردند.»
آنها برای فرار از گرسنگی، برگ و حتی پوسته درختان را می خوردند حتی گیاهان سمی. بسیاری از افراد به خوردن دانه های نارِس کتان روی آوردند که بر اثر آن به طرز وحشتناکی جان خود را از دست دادند.
34-
در نوزدهم ژوئن 1998 اطلاعیه دیگری هم صادر شد که سوسک ها هم در ردیف حیواناتی قرار گرفتند که باید از بین می رفتند اما اینها فقط راه هایی بودند تا جلوی عصبانیت مردم را بگیرند.
35-
تلاش دولت بی فایده بود. عده زیادی از مردم جان خود را از دست داده بودند و  بسیاری از آنها هم به خاطر قحطی و هم به خاطر از دست دادن عزیزان شان عصبانی بودند. به همین خاطر بود که دولت تصمیم جدیدی گرفت.
36-
آنها که به اهمیت وجود گنجشک ها و پرندگان پی برده بودند، 200 هزار گنجشک و گونه های مختلف پرندگان را از روسیه به چین وارد کردند. هم اکنون جمعیت گنجشک ها در چین بسیار زیاد است و مردم دیگر به جای شکار آنها با دست خود برای پرندگان در مزارع و کنار خانه های خود لانه درست می کنند.
37-
یود هونگ دبیر حزب کمونیست در زینیانگ می‌گوید: «وارد روستایی شدم و دیدم صدها جنازه روی زمین است. وارد روستای دیگری شدم با صدها جسد دیگر مواجه شدم. می‌گفتند سگ‌های ولگرد جنازه‌ها را خواهند خورد. من گفتم این حقیقت ندارد چون مردم قبلاً همه سگ‌ها را خورده‌اند.»
38-
خرافات عجیب و غریب و قحطی هایی ازین دست که بارها رخ داده اند چینینان را به این وا داشته که از هیچ جنبنده و غیر جنبنده ای گذر نکنند.

تغذیه عجیب در دوران بحرانی در فرهنگ غذایی شان رسوب کرد و نسل به نسل منتقل شد.

دولت نیز از سیر بودن شکم مردم راضی است.
39-
حال این که با چه چیزی پر می شود مهم نیست.

نتیجه شیوع انواع بیماری ها از طاعون سیاه تا سارس و کرونا است.

تغذیه ای که هزینه اش را تمام جهانیان پرداخت کرده و می کنند.

پایان
Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh.

Enjoying this thread?

Keep Current with بُکم

Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just three indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!