My Authors
Read all threads
فراموش‌ کردم کدام نویسنده بزرگ فرانسوی گفته است "اصالت را جزئیات پدید می‌آورند، نه کلیات."
نوشتن درباره غولی همچون مارلون براندو هم از این قاعده مستثنی نیست.
در مورد او همه گفته‌‌اند و ما هم شنیده‌ایم.
مرجع تقلید خیل عظیمی از بازیگران دیروز، امروز و فردا.
کسی نیست که تاثیری از براندو نگرفته باشد. او نماد بازیگری در سینما است، شاید هم نماد بازیگری در قرن بیستم.
کارش را در اکتورز استودیو فرا گرفت، کارگاهی کوچک در خیابان ۴۴ غربی منهتن که پنجم اکتبر ۱۹۴۷، توسط ایلیا کازان، شریل کرافورد و رابرت لوئیز افتتاح شد.
براندو خیلی جوان به این کلاس‌ها پیوست و ارتباط خوب و نزدیکش با کازان مهاجرزاده باعث شد که هم در تئاتر با او کار کند و هم در سینما.
اولین نقش مهمش، "اتوبوسی به نام هوس" (۱۹۵۱) بود. قبلا همین نقش را برای کازان در برادوی بازی کرده بود.
اما این بار قضیه فرق دارد. هالیوود مقصد نهایی همه است.
براندو پرده را می‌سوزاند و با حضورش، عیار "عرضه جنسیت و شهوت" در سینما زیرورو می‌شود.
سال بعدش، "زنده باد زاپاتا" (۱۹۵۲).
تا اینکه کازان درگیر کثافتکاری‌های خودش با مک‌کارتیسم شد. براندوی آزادی‌خواه که از سیاست‌های سلطه‌گرایانه آمریکا همیشه ناخوش بود، از کارگردان محبوبش فاصله می‌گیرد.
کازان موزمار درگیر "در بارانداز" (۱۹۵۴) می‌شود. درونمایه اجتماعی و چپگرای فیلم شاید بتواند شرافت از دست رفته‌‌اش را باز پس بیاورد.
از معجزات پیش‌تولید فیلم، انصراف فرانک سیناترا بود. فیلمساز سراغ جوان دیگری می‌رود : پل نیومن.
براندو به کازان زنگ می‌زند و اعلام آمادگی می‌کند.
"در برانداز"، براندو در اوج است و با اکراه نخستین اسکار خودش را می‌گیرد. او از جوایز نفرت دارد.
انصافا هم کازان در این فیلم کارگردانی درخشانی دارد و برای این قصه کارگری، از کلیشه‌های رایج هالیوودی دوری می‌کند. فیلم را در لوکیشن‌های واقعی می‌گیرد، رها از هر نوع تصنعی.
خاصه آنکه پشت دوربین بوریس کافمن نشسته است، برادر کوچک دیگا ورتُف روس که در خلق تصاویر خیابانی استاد است.
فیلم محبوب اسکورسیزی، سینمای نئورئالیستی را در هالیوود "پر زرق و برق" بنا گذاشت و فیلمسازان دیگر را واداشت تا دوربین خودشان را خارج از فضای مرده و پوسیده استودیوها بکارند.
این از کلیات. اینک به جزئیات بپردازیم.
در یکی از صحنه‌های "در برانداز"، براندو و اِوا مری سنت نوپا، در بارانداز قدم می‌زدند. دستکش مری سنت اتفاقی از کیفش زمین می‌افتد. کازان این‌قدر هوش و تجربه دارد که دوربین را قطع نکند.
او براندو را فوت و آب است و می‌داند که از این توفیق اجباری، کمال استفاده را خواهد کرد.
براندو دستکش را از زمین بر می‌دارد، با آن ور می‌رود، بو می‌کشد، دست می‌کند و با همین شئ جزئی، احساسات، نیازها و آرزوهای درونی خود را فی‌البداهه هم به تماشاگر منتقل می‌کند، هم به بازیگر مقابل.
اکتورز استودیو این بود. بهره‌گیری از کلیه جزئیاتی که بتواند حس درونی تو را منتقل کند. یک دستکش، یک گلدان، تلألو نور خوشید در موهای طلایی یک زن، رنگ نخ یک دکمه...
"اصالت را جزئیات پدید می‌آورند، نه کلیات."
نویسنده اون جمله، می‌توانست مارلون براندو باشد.
تولدتون مبارک دون کورلئونه.
Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh.

Enjoying this thread?

Keep Current with TAKMIL HOMAYOUN

Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just three indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!