My Authors
Read all threads
#رشتو
داستان خانه‌ای که فرو ریخت
۱. خانه نیمکاره‌ای که در این تصویر می‌بینید لوکیشن اولیه یکی از مهم‌ترین فیلم‌های بعد از انقلاب ایران بود. فیلمی که باوجود گذشت ۳۵ سال از ساختش تعبیر و گمانه زنی درباره چگونگی ساخت، مضمون و اتفاقات پیرامونی‌اش ...
۲. ... همچنان می‌تواند یکی از مضامین جالب برای یک نوشته مرتبط با تاریخ سینمای بعد از انقلاب ایران باشد.
۳. پاییز ۱۳۶۴. داریوش مهرجویی پس از فراز و نشیب فراوان، چند ماهی است که به ایران بازگشته و یکی از فیلمنامه‌هایش که طرحش را در پاریس نوشته، اجازه ساخت گرفته است، در حالی که ساخته قبلی‌اش هنوز در محاق توقیف است.
۴. مهرجویی بهار سال ۱۳۶۰ ایران را به قصد حضور در جشنواره فیلم کن ترک کرد. «حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق» در بخش موازی هفته منتقدان جشنواره کن پذیرفته شده بود. با آنکه مهرجویی منتظر فرستادن نسخه‌ای از فیلم از تهران به فرانسه بود اما مدیران سینمایی حاضر به فرستادن نسخه‌ای از فیلم ...
۵. ... به جشنواره کن نشدند و حضور مهرجویی در جشنواره منتفی شد.
در تهران، وقایع روزانه در حال تغییر بود و رئیس جمهوری وقت با اشاره رهبر از سوی مجلس عدم کفایت سیاسی گرفت و در خونین‌ترین منازعه بعد از انقلاب، روحانیون دست بالا را پیدا کردند.
۶. شرایط به گونه‌ای پیش می‌رفت که همگان مهرجویی را از بازگشت حذر می‌دادند. او در پاریس ماندگار و شد یکی از چهره‌های شناخته شده جمع روشنفکران تبعیدی ایرانی مقیم پاریس.
۷. به تدریج گروهی از صمیمی‌ترین دوستان مهرجویی پس از دوره‌ای زندگی مخفی با خروج از ایران به او پیوستند. شاخص‌ترینشان غلامحسین ساعدی، نویسنده شناخته شده بود که تعدادی از بهترین فیلم‌های مهرجویی با آثار و یا همراهی او ساخته شده‌اند.
۸. روزهای اول تبعید به نوشته مهرجویی بهترین روزها بود: «حالا که فکرش را می کنم، می‌بینم آن روزها از خوش ترین ایامِ دوره تبعید ناخواسته‌ام به فرانسه بود. روزهایی که همه چیز به التهاب و انقلاب آغشته بود و زندگی ما در گرداب تحولات می چرخید. ...
۹. ...آنجا برای گذران وقت گاهی با دوستان قدیمی در غربت دور هم جمع می‌شدیم و مهمانی می‌گرفتیم. مهمان‌ها همه مثل هم بودند. علاف و مهاجر و شاعر و فیلسوف و زبان شناس و نقاش و فیلم ساز که از بد حادثه آنجا به پناه آمده بودند.» (کتاب سفرنامه پاریس، عوج کلاب)
۱۰. آمدن ساعدی به پاریس، کار فیلمسازی را جدی می‌کند. ساعدی و مهرجویی هرکدام طرح‌های مختلفی دارند و وقتی همدیگر را می‌بینند به شوق زنده کردن خاطره همکاری‌های موفق قبلی شروع به کار می‌کنند: «همان روز اولی که مرا دید گفت داریوش برایت یک داستان عالی دارم ...
۱۱. ... گفت اسمش را گذاشته خانه باید تمیز باشد. گویا اصلا به این عشق آمده بود که با هم کار بکنیم» (مهرجویی، کارنامه چهل ساله)
این طرح نهایت «مولوس کورپوس» نام گرفت و حتی کمک هزینه ساخت از مرکز ملی سینمای فرانسه CNC هم گرفت اما ساخته نشد.
۱۲. طرح‌های دیگر از جمله یکی به نام «مسافران» با مضمون پررنگ سیاسی چون سرمایه گذار اصرار به نام بردن از یک حزب سیاسی دارد به نتیجه نمی‌رسد. در این میان مهرجویی مستندی به نام «سفر به سرزمین آرتور رمبو» را می‌سازد اما همچنان وسوسه ساخت فیلم بلند، او و ساعدی را رها نمی‌کند.
۱۳. مشکل پیدا کردن سرمایه گذار است. حال و احوال تبعیدی‌ها هم خوش نیست: «یک روز از پنجره خانه‌مان حیاط مهرکودک دخترم مریم که آن موقع سه چهار سالش بود را نگاه می‌کردم. در آن زمین بزرگ همه بچه‌ها سرگرم بازی بودند. من دنبال مریم گشتم و دیدم رفته یک گوشه‌ای تنهای تنها نشسته ...
۱۴. ... و هیچ کاری نمی‌کند.یک دفعه دلم خیلی گرفت. ناگهان آگاهی جدید نسبت به وضعیت انسانی خودمان پیدا کردم. با خودم گفتم این مملکت به درد ما نمی‌خورد.» (مهرجویی، کارنامه چهل ساله)
۱۵. در همین حال وقایع مهمی هم در تهران می‌گذرند. مشکلاتی برای خانه مهرجویی شبیه اتفاقاتی که بعدها در فیلم «بانو» به تصویر کشیده شد، می‌افتد اما اتفاقات مهم دیگری هم در یکی از معروف ترین اماکن تهران در حال وقوع بود.
۱۶. در بازگشت داریوش مهرجویی به ایران اطمینان‌هایی که محمدمهدی دادگو از چهره‌های مورد اعتماد مدیریت وقت فرهنگی کشور و عزت‌الله انتظامی به او می‌دهند به اضافه پشتوانه مهم اظهارنظر رهبر وقت حکومت در ستایش از فیلم «گاو» نقش مهمی در بازگشت بدون مشکل او ایفا می‌کند:
۱۷. «محمدمهدی دادگو و عزت‌الله انتظامی مرتب پیغام می‌دادند و دعوت می‌کردند برگردم. ما هم با هوال و ولا برگشتیم و دیدیم اوضاع برعکس تبلیغات غلطی که آنجا بر صد ایران در جریان بود، چندان هم نامساعد نیست.» (مهرجویی، کارنامه چهل ساله)
۱۸. بازگشت مهرجویی اما دوست قدیمی (ساعدی) را برای همیشه دلگیر او باقی می‌گذارد: «وقتی این موضوع را به حامدی گفتم، گریه اش گرفت. مرا بغل کرد و گفت خوش به حالت، ولی کاش من را تنها نمی‌گذاشتی. من به امید تو اینجا آمدم. اشکم درآمد، گفتم من فعلاً موقتاً می‌روم تهران تا ...
۱۹. ...ترتیب فیلمم را بدهم، گفت: «می‌دونم که دیگه برنمی‌گردی…من بی تو اینجا دق می‌کنم»…گریه می‌کرد و من را بغل کرده بود و نمی‌گذاشت که بروم» (سفرنامه پاریس، مهرجویی در این کتاب از ساعدی به نام حامدی یاد می‌کند)
۲۰. غلامحسین ساعدی شش ماه بعد از برگشت مهرجویی در همان روزهای شروع فیلمبرداری اجاره‌نشین‌ها چشم از دنیا بست.
۲۱. عوامل شناخته شده و دوستان و همکاران قدیمی مهرجویی آماده همکاری با او می‌شوند. از میان همکاران قدیمی علی نصیریان بازی در نقشی را که بعدا ایرج راد آن را بازی کرد، نپذیرفت.
۲۲. فیلمبرداری اجاره‌نشین‌ها به دلیلی ویژگی‌های خاص اجرایی فیلمنامه برای تخریب یک خانه با امکانات آن زمان سینمای ایران با مشکلات زیادی همراه بود. با این همه مهرجویی یکی از اعضای خانواده‌اش را پس از مدتها کنارش داشت.
۲۳. خواهرش ژیلا مهرجویی را که مدتی در زندان بود، حالا منشی صحنه فیلمش بود. همسر ژیلا، محمود بزرگمهر از اعضای حزب رنجبران بود که تیرماه سال ۱۳۶۳ در زندان اوین اعدام شد.
۲۴. حزب رنجبران پس از وقایع سال ۶۰ مورد غضب حکومت جمهوری اسلامی قرار گرفته بود. رنجبران همان حزبی است که مسعود فراستی پور سختگوی آن بود.
۲۵. فیلمبرداری اجاره‌نشین ها چند ماه به طول می‌انجامد. در یکی از روزها گوگوش که او هم آن روزها شرایط خاصی داشت سرصحنه رفت: «بعد از انقلاب خودم را سر فيلمبرداری اجاره نشين‌ها به كارگردانی داريوش مهرجويی رساندم. كلی با نادره حرف زدم، خاطرات مان را زنده كرديم،...
۲۶. ... اين آخرين باری بود كه او را ديدم» (گفت و گو با مجله جوانان لس آنجلس) ساخت موسیقی متن اجاره‌نشین‌ها هم به ناصر چشم آذر سپرده شد که او هم تازه از لس آنجلس به ایران بازگشته بود و تازه برای «تاراج» موسیقی نوشته بود.
۲۷. مهرجویی پس از بازگشت از اظهارنظر رسانه‌ای خودداری کرد جز آنکه گفت قرار است اجاره نشین‌ها ابتدا نمایش داده شود و بعد مشکل حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق حل شود.
۲۸. فیلمبرداری بهار ۶۵ به پایان رسید و برای نمایش در پنجمین جشنواره فیلم فجر آمده می‌شود. منوچهر عسگری نسب، عطالله مهاجرانی، محمد خزایی، منوچهر محمدی، محمدباقر کریمیان و محمد رخ صفت هیئت داوران این دوره جشنواره آن را در ۸ رشته نامزد می‌کنند اما از دادن جوایز اصلی به آن خودداری .
۲۹. می‌کنند و تنها جایزه صدابرداری را می‌دهند. در میانه جشنواره نامه محسن مخملباف فیلمساز مهم آن زمان به مدیران سینمایی (انوار، بهشتی، حیدریان) می‌رسد که نشان از التهاب خاص پیرامون این فیلم دارد.
۳۰. مخملباف تلویحا به مدیران سینمایی می‌گوید مهرجویی آنها را فریب داده است و به صورت نمادین فیلمی علیه انقلاب ساخته است. این نامه البته آن زمان رسانه‌ای نمی‌شود اما در محافل مطرح می‌شود. مدیران وقت اما با قدرتی که آن زمان داشتند فیلم را به سرعت اکران کردند.
۳۱. مهرجویی هم در تمام صحبت‌ها و گفت و گوهایش هرگونه تفاسیر تاویلی و نمادگونه از فیلم را رد کرد. اکران فیلم موفقیت آمیز است و تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۶۶ می‌شود. مسیر برای ادامه فعالیت مهرجویی هموار می‌شود.
۳۲. سه سال بعد «حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق» با انبوهی از سانسور و تغییر به نام «مدرسه‌ای که می‌رفتیم» اکران بدون هیاهو و کم فروشی دارد.
۳۳. ژیلا مهرجویی به عنوان طراح صحنه و لباس به کارش در سینمای ایران ادامه داد. سال ۱۳۹۲ درگذشت. مهرجویی یکی از تندترین سخنرانی‌هایش را در مراسم گرامیداشت خواهرش بیان کرد.
isna.ir/news/920911079…
۳۴. اجاره نشین‌ها حالا یکی از بهترین فیلم‌های کمدی تاریخ سینمای ایران است که هر بار تماشایش می تواند برای بیننده لذت بخش باشد و البته همچنان راه برای تاویل‌های مختلف از آن باز است.
۳۵. پی‌نوشت: نکته‌ای برای فیلم‌بازها
نام یارتا یاران بازیگر شناخته شده و ایفاگر نقش سالک در تیتراژ ابتدایی فیلم نیست و در تیتراژ پایانی نام علیرضا اسدیان به عنوان ایفاگر این نقش ذکر می‌شود.
۳۶. پی‌نوشت۲:
«اجاره‌نشین‌ها» همچنان یکی از بهترین‌ها برایم محسوب می‌شود. این مطلبی است که درباره‌اش در شماره ۳۰۰ ماهنامه فیلم به عنوان اثر برگزیده هنری نوشتم و از خاطره نخستین بار تماشایش گفتم.
Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh.

Enjoying this thread?

Keep Current with Babak Ghafooriazar بابک غفوری‌آذر

Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!