Thread by @BlackBeardTier1

جان وین گیسی معروف به "دلقک قاتل" یکی از مرگبارترین قاتلان زنجیره‌ای تاریخ آمریکا بود، کسی که به (حداقل) 33 جوان و پسربچه تجاوز کرد و و آنها را به قتل رساند، و این آمار فقط مربوط به اعترافات و پرونده های کشف شده از وی است!

این #رشته_توییت داستان زندگی یک هیولاست!

اوایل زندگی

گیسی در17مارچ 1942 در شیکاگوی ایلینویز از پدر و مادری دانمارکی/لهستانی متولد شد، گیسی و خواهر و برادرانشان در محیطی خصمانه وتحت نظارت پدری الکلی بزرگ شدند، پدری که دایما آنها را با تسمه فلزی، کمربند، و شلاق تیغ دار کتک میزد، مادر گیسی هم از کتک های همسرش در امان نبود

خواهر گیسی "کارن" میگوید همه ما یاد گرفته بودیم در مقابل کتک خوردن ها سخت باشیم و جان حتی گریه هم نمیکرد!
گیسی در دوران مدرسه هم حس بیگانگی و انزوا داشت و بخاطر شرایط ویژه قلبی اش(مادرزادی ضعف داشت) قادر نبود با کودکان دیگر بازی و روابط اجتماعی برقرار کند، همین هم باعث میشد تا

پدرش او را یک شکست خورده تلقی کند! گیسی بعدها فهمید که به مردان علاقه دارد و این تضاد بزرگی در خلقیات وی و زندگی سکسی اش بوجود آورد!

در دهه 1960 گیسی به عنوان مدیر یک فست فودی مشغول به کار بود، بعدها توانست به یک پیمانکار ساختمانی مستقل تبدیل شود و در دهه 1970 سرگروه پیمانکاری

حومه شیکاگو را بدست آورد، گیسی در جامعه و اطرافیانش بسیار محبوب بود و از این رو گردهمایی های فرهنگی/اجتماعی زیادی را تدارک میداد و در فعالیت های سیاسی هم شرکت میکرد، دوبار ازدواج کرد و طلاق گرفت و دو فزرند بیولوژیک و دو دخترخوانده هم داشت

گیسی عضو باشگاه دلقک های شیکاگو موسوم به

"جولی جوکر" بود و به صورت مکرر در گالری ها، مهمانی های کودکان، مراسم خیریه و جشن های تولد در نقش دلقک آرایش میکرد و حضور می یافت،

"دلقک قاتل" بعضا با وعده های کار ساختمانی یا حقه های دیگر قربانیان (اکثرا کم سن و سالش) را فریب میداد و پس ار از به دام انداختن آنها، به آنها تجاوز

میکرد، شکنجه شان میداد و سرانجام آنها را (اکثراً) بوسیله دست خالی یا طناب خفه میکرد!

سالها بعد در طی یکی از بازجویی هایش با کارگاهان وی کار خود را به عنوان دلقک اینگونه تعریف میکرد :" دلقک ها میتواند از قتل قِسر در برن"

در 1968 گیسی متهم به آزار جنسی به دو پسربچه نوجوان شد و به

10 سال حبس محکوم شد اما در تابستان 1970 بواسطه عفو مشروط آزاد شد! در ادامه همان سال یک پسربچه دیگر گیسی را به تجاوز جنسی متهم کرد اما از اتهامات تبریه شد چون آن پسربچه هرگز در دادگاه حاضر نشد! تا اواسط دهه 70 میلادی دو مرد جوان دیگر گیسی را به تجاوز متهم کردند و این شروع تحقیقات

پلیس درباره ناپدید شدن دیگر مدعیان بود، گیسی بعدها و زمانی که به قتلها اعتراف کرد این دوران را "سالهای تفریحی" نامگذاری کرد!

در 11دسامبر 1978 پسربچه ای 15 ساله به اسم "رابرت پیست" مفقود شد، تحقیقات پلیس حاکی از آن بود که رابرت آخرین بار توسط مادرش دیده شده آنهم در داروخانه ای که

مشغول به کار بود و درحال صحبت کردن با گیسی درباره یک شغل احتمالی در ساختمان سازی بود، ده روز بعد پلیس با داشتن حکم شروع به جستجوی خانه گیسی در نوروود پارک ایلینویز نمود که منجر به کشفیات تکان دهنده ای شد، بعد از مدت طولانی تحقیقات و آزمایشات پلیس، و کشف بقایای انسانی در خندق هایی

که در زیر خانه اش کنده بود، سرانجام گیسی به قتل حداقل 30 نفر اعتراف کرد! بعدها مشخص شد که گیسی اولین قتلش را (تا جاییکه که آگاهی داشته باشیم) در 1972 انجام داده جاییکه "تیموتی مک کوی" پسربچه 16 ساله را فریب و به خانه اش کشانده بود!

در طی سالها نگرانی های بسیاری وجود داشت که گیسی

احتمالاً افراد بسیار دیگری را کشته که اجساد آنها پیدا نشده است، زمانی که در 1978 پلیس بقایای اجساد انسانی را از خانه گیسی کشف کرد،هشت نفر از اجساد شناسایی نشدند!

تا همین اواخر مقامات کوک کانتی(شهر محل اقامت گیسی) از تست DNA برای شناسایی اجساد استفاده میکردند در 2017 یکی از اجساد

با نام "قربانی شماره 24" شناسایی شد و آنهم یک پسربچه 16 ساله دیگر به اسم "جیمز بایرون هاکنسون" بود، در 1976 هاکنسون خانه اش در مینسوتا را به مقصد شیکاگو و زندگی در شهر ترک کرده بود و چند روز بعد در تماس با مادرش به وی گفته بود که به مقصد رسیده، اگرچه مقامات پلیس اعتقاد داشتند که

گیسی کمی بعد از آن تماس وی را کشته است! در 1979 مادر هاکنسون از مقامات درخواست بررسی اینکه آیا پسرش جزو قربانیان گیسی بوده یا نه را نمود اما به دلیل نبود سوابق دندانپزشکی راه به جایی نبرد، مادر هاکنسون در اوایل سال 2000 فوت کرد اما اعضاء خانواده‌های بقیه قربانیان با پیگیری و تهیه

نمونه های DNA در سال 2017 سرانجام موفق شدند هویت "قربانی شماره 24" را تعیین کنند و مقامات نیز هویت قربانی را اثبات کردند!

محاکمه و دادگاهی

محاکمه گیسی در فوریه 1980 شروع شد و از آنجایی که وی به قتل ها اعتراف کرده بود بحث اصلی این بود که آیا میشود وی را "روانی و مجنون" اعلام کرد و به بیمارستان روانی ایالتی فرستاد یا نه!؟

گیسی به پلیس گفته بود که قتل ها کار یک "شخصیت دیگر" است و این درحالی بود که

متخصصین سلامت روان، قبل تر درباره شخصیت دوگانه گیسی شهادت داده و آن را تایید کرده بودند!

پس از بحث و بررسی کوتاهی هیئت منصفه رای به گناهکار بودن گیسی در پرونده قتل حداقل 33 نفر داد و اینطور بود که "جان وین گیسی" تبدیل به یکی از مرگبارترین قاتلین زنجیره ای تاریخ آمریکا گردید!

گیسی محکوم به تحمل 21 دوره حبس ابد و 12 حکم اعدام گردید!

گیسی برای نزدیک به 15 سال در زندان "منارد" ایالت ایلینویز زندانی بود جاییکه بارها درخواست عفو داد ومصاحبه های مناقشه برانگیز زیادی در مورد قتل ها انجام داد! گیسی اگرچه به قتل ها اعتراف کرده بود اما بعدا خود را بیگناه اعلام

کرد و در یک نوار ضبط شده ی 12 دقیقه‌ای معروف بیانیه بیگناهی خود را اعلام کرد!

سرانجام پس از بحث و جدل های طولانی مابین فعالین ضد حکم اعدام و طرفداران حکم اعدام، بالاخره در 10 می 1994 "جان وین گیسی" در زندان استیتویل ایالت ایلینویز با تزریق داروی مرگبار اعدام شد!

آثار هنری گیسی

گیسی زمانی که در زندان منارد بود روی به یادگیری هنرهای تجسمی مخصوصاً نقاشی آورد، نقاشی هایش در گالری شیکاگو به انظار عمومی گذاشته شد، در بسیاری از نقاشی ها گیسی خود را "دلقک پوگو" به تصویر کشیده بود!

در سال 2017 و در حراجی مالوک در انگلستان، تعدادی از آثار گیسی

به همراه تصاویری از صحنه های جرم و دادگاهی وی به فروش گذاشته شد که سه نقاشی وی ار جمله نقاشی "من پوگوی دلقک هستم" و او را آقای گیسی صدا بزنید" با قیمت های 325 تا 4000 پوند فروخته شد!

خانه گیسی

خانه گیسی در نوروود پارک شیکاگو ایالت ایلینویز قرار داشت، خانه ای ساده و یک طبقه در محله ای از قشر متوسط، گیسی خانه خود را به نحوی تغییر داده بود و با ایجاد در مخفی که به فضای زیر خانه منتهی میشد اقدام به دفن بقایای اجساد در زیر خانه مینمود، بقیه اجساد هم در حیاط پشتی

دفن میکرد و تعدادی از اجساد را هم به رودخانه نزدیک خانه اش می انداخت!

اقوام و اطرافیان گیسی هنگام بازید از خانه وی بارها از بوی متعفن خانه شاکی شده بودند که گیسی در جواب آنها میگفت این بوی قارچها و پوسیدگی خانه است!

در 1978 و به دنبال دستگیری گیسی، مقامات خانه وی را در جستجوی

اجساد و مدارک به کلی تخریب و زیر و رو کردند و البته بقایای اجساد فراوانی و مدارک شوکه کننده ای هم یافتند!

به قول یکی از کارگران مشغول در پروژه تخریب خانه گیسی که گفته بود:

"اگر شیطان وجود داشته باشد، قطعا در اینجا زندگی کرده است"

#پایان