۶/١ سال ١٩۶٨، حدود ٣٠٠میلیون دانش‌آموز دبیرستانی در دنیا بود. ١٨میلیون در آمریکا، ٢٧٠هزار نفر در ایالت واشنگتن، ١٠٠هزار نفر در شهر سیاتل، و حدود ٣٠٠ نفر آنها در مدرسه لیکساید، تنها مدرسه‌ای در دنیا که کامپیوتر داشت، حضور داشتند، از جمله بیل گیتس و پاول الن پایه‌گذاران مایکروسافت. 
۶/٢ کتاب به موضوع شانس و ریسک در موفقیت‌ها و شکست‌های زندگی می‌پردازد که نقش بزرگی در تحولات تحولات فردی و دنیا دارند. این دو عامل در کنار استعداد و تلاش فردی مسیر زندگی آدمی را تعیین می‌کند. در گذشته به صورت کامل‌تر در مورد این مسأله نوشتم.
https://twitter.com/jareddiam/status/1299184961061367809
۶/٣ فصل بعد کتاب به مسأله پول و شادی می‌پردازد. نویسنده با ذکر چندین بررسی، عامل اصلی شادی و رضایت از زندگی را کنترل داشتن بر جریان زندگی، پیش‌بینی‌پذیر بودن آن، و اطمینان از تداوم شرایط عادی و دوری از اضطراب عنوان می‌کند. اینجاست که نقش پول مشخص می‌شود. با پول می‌توان وقت خرید.
۴/۶ پول به شخص اطمینان می‌دهد که مثلا برای ۶ماه آینده جریان عادی زندگی تداوم دارد. در صورت نارضایتی از شغل می‌تواند استعفا دهد و تا یا یافتن شغل بهتر، پس‌انداز دارد. داشتن پول کافی در بانک یعنی شخص لازم نیست برای کسب آن همیشه تلاش کند و زمانی را به خود و لذت از زندگی اختصاص دهد.
۵/۶ البته مدیران ثروتمندی را هم مثل می‌زند که بسیار پولدارند اما وقت ندارند، و در نتیجه رضایت زندگی آنها پایین است. فصل بعد کتاب هم به تمایل درونی آدمی به خودنمایی و کسب احترام از طریق ثروت اشاره می‌کند. دلیل اصلی شخص از خرید ماشین، ساعت، ... گران قیمت بیشتر تحت تأثیر قرار دادن
۶/۶ دیگران و جلب احترام آنها است. اما دیگران بادیدن ماشین گران قیمت، چندان به راننده توجهی ندارند و بیشتر خود را در آن تصور می‌کنند. نویسنده توصیه می‌کند که از روش‌های دیگری نظیر مهربانی و نوع‌دوستی و متانت به دنبال احترام دیگران و اقناع این تمایل درونی باشیم تا جلوه‌نمایی.
منبع
منبع
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
