۱/ بگذارید داستانی برایتان بگویم. در جنگلهای تاسمانیا، دو قبیله بودند. یکی قبیلۀ قویتر با اسلحه فولادی و دیگری قبیلۀ ضعیفتر با اسلحه چوبی. قبیلۀ قویتر، برگۀ آب را تصرف کرده بود و نمیگذاشت قبیلۀ ضعیفتر از آن استفاده کند.
۲/ قبیلۀ ضعیفتر گاهی مخفیانه و گاهی با یک یورش، خودش را به آب میرساند و روزگار میگذراند.
تا یک روز که یکی از روشنفکران قبیلۀ ضعیفتر گفت این چه وضعی است؟ چرا ما یک #زندگی_نرمال نداشته باشیم و مثل همه راحت از آب برکه استفاده نکنیم؟
۳/ این طور شد که قبیلۀ قویتر و قبیلۀ ضعیفتر پای میز مذاکره نشستند.
مذاکرات دو سال طول کشید و در نهایت قرار شد قبیلۀ قویتر، در هر ماه یک نصفه روز آب برکه را در اختیار قبیلۀ ضعیفتر بگذارد. در عوض قبیلۀ ضعیفتر سلاح خود را به قبیلۀ قویتر بدهد.
۴/ قبیلۀ ضعیفتر هفت شبانه روز جشن گرفتند و به پاس این مذاکرات موفق، اموال و زنها و دختران خود را به پای آن روشنفکر مذاکره کننده ریختند و اسلحۀ خود را به قبیلۀ قویتر تحویل دادند.
ولی قبیلۀ قویتر هیچوقت آب برکه را در اختیار قبیلۀ ضعیفتر نگذاشت.
۵/ قبیلۀ ضعیفتر که داشت از بیآبی تلف میشد، مجبور بود با زور آب بردارد ولی اسلحهای هم نداشت و دست خالی، نمیشد با قبیلۀ قویتر و مسلح جنگید.
نیمی از قبیلۀ ضعیفتر از تشنگی و نیم دیگر در جنگ رسیدن به برکه از بین رفتند. و تا لحظۀ آخر مسوول مذاکره فکر میکرد #قهرمان_دیپلماسی دنیاست!
مطلب خوبی از #مسعود_شایان که نشون میده چه چیزی چین رو از شر کرونا خلاص کرد
* * *
1️⃣ ۷۷ روز تمام هیچ کس حق نداشت از ووهان خارج بشود. هم چنان در چین از تمام مسافران خارجی تست گرفته می شد و باید ۱۴ روز در قرنطینه می ماندند.
هنوز به سالگرد فیلمهایی که نشان میداد شهر به شهر ارواح تبدیل شده نرسیده ایم که دارد [به دروغ] متن پشت متن تولید می شود که چین با طب سنتی کرونا را شکست داد.
2️⃣ آیا این به معنای عدم استفاده از داروهای جایگزین است؟ خیر. اما در ووهان هنوز سه ماه پس از قرنطینه مغازه ها تعطیل بودند. رستورانها فقط به صورت بیرون بر کار میکردند. سینماها و مدارس بسته بودند و اگر کسی میخواست در شهر تردد کند، باید کد سلامتش را در ایستگاه بازرسی نشان میداد.
#Mony-#Media-#Might
۱/ دو سال آخر ریاست جمهوری احمدینژاد و دو سال آخر ر.ج. روحانی را مقایسهای کنید؛ متوجه میشوید که اگر چه وضعیت اقتصادی کشور دو سال آخر احمدینژاد به مراتب بهتر از زمان فعلی (دو سال آخر روحانی) بود، امنیت روانی جامعه و عصبیت مردم به طرز فجیعی بدتر بود.
۲/ بخشی از این تلاطم عصبی جامعه را میتوان به پای زخمهای بیمرهم شورش ۸۸ گذاشت، اما عامل مهمتر، به نظر من، نقش رسانه بود. رسانه به چند دلیل، که در ادامه ذکر خواهم کرد، پشت احمدی نژاد را خالی کرد، در حالیکه به دلایل متعدد، که ذکر خواهد شد، بخشی بزرگی از رسانه هنوز با روحانی است.
۳/ یادم نیست این جمله را اولین بار چه کسی گفت که «احمدی نژاد، به تنهایی یک رسانه است.» حرف غلطی نبود، اما مانند همهی نکات مثبت دیگر احمدینژاد، این مورد هم موجب غرور وی شد و فکر کرد که به رسانههای مرسوم دیگر نیازی ندارد. به عبارت دیگر احمدینژاد، قدرت رسانه را میدانست، اما