Thread by @kaveh_shirzad

از دست ندید
#حنیف_مزروعی که مسئول سایت نوروز، ارگان رسانه ای جبهه مشارکت در زمان جنبش سبز بود توانست با انتشار خبرهایی عجیبی که هرگز اثبات نشد و عدله کافی در مورد آن داده نشد جایزه - رسانه حقوق بشر - را از نهادی در آلمان بگیرد، به دنبال این جایزه
@IFJFarsi
#روح‌الله_زم

فرش قرمز پناهندگی برای او پهن شد و پروژه های بعدی او از جمله راه اندازی وب سایت و فعالیت در نهادهای حامی حقوق روزنامه نگاران رقم خورد (مثل پدرش) اما چه خبرهایی را او در ایران منتشر کرد که منجر به دریافت جایزه شد؟ او در وب سایت نوروز در اوج اعتراضات مردمی وقتی مردم

در خیابانها بودند ادعا کرد در نقش یک خبرنگار مسئول (یه چیزی تو مایه های داستانهای تن تن) بعد از تعقیب و گریز کامیونهایی که پر از جنازه معترضین جنبش سبز بوده به سردخانه جنوب تهران (انبار شهید امین زاده) رسیده، جایی که حکومت اجساد یخ زده (فکر کنید اجسادی که در قالب های یخ هستند)

را انبار کرده (چون اینقدر آدم کشته نمی دونسته جسدها را کجا بزاره) او سپس سلسه خبرهای هیجان انگیزی در این مورد منتشر می کند. از وی سوال می شود خوب مدارک، شواهد و قرائن شما چیست؟ اطلاعات بیشتری بدهید که خبر قابل تایید باشد اما ایشان هر بار طفره می رود و در نهایت می گوید

زنی به ما، یعنی دفتر جبهه مشارکت رجوع کرده که از بچه اش در دوران جنبش سبز خبر نداشته و دنبال بچه اش در زندان، بیمارستان و ... می گشته اما هر جا رفته خبری به او ندادند، در نهایت مسئولینی به مادر میگویند به انبار امین زاده برو تا شاید جنازه بچه اش آنجا باشد، ایشان هم رفته

آلبوم عکسی را که عکس صاحبان جسد را نشان می داد را دیده و عکس بچه اش را به روایت حنیف مزروعی پیدا نکرده اما وقتی داشته از انبار خارج می شده ناگهان چشمش به جنازه ها یخ زده خورده و همانجا از وحشت غش کرده در نتیجه چیز دیگری ندیده (حساب کنید حکومت عقلش نرسیده جنازه های رو ببره

یه جایی بزاره که جلوی چشم ارباب رجوع نباشه) او می گوید با گزارش این زن شستش خبردار شده که بله خبرهایی هست و تحقیقات خود رو آغاز کرده و اینگونه شده که به جسدهای یخ زده رسیده. شما نمی دونید این خبرها با چه آب و تابی در رسانه ها منتشر میشد

بعدها خبرنگارها از او می پرسند که

که جریان چه بوده؟ او در پرده بعدی ادعا می کند که بعد از انتشار اخبار توسط من در سایت نوروز، مسئولین پروژه شان با اجساد لو رفته و جسدها را از انبار به بهشت زهرا منتقل کردند سپس در تایید ادعاهایش میگوید رفته با کارمندان بهشت زهرا صحبت کرده و آنها تایید کرده اند کامیونهایی مشکوکی

به بهشت زهرا آمده اند، که ما نمی دانستیم چه بوده و احتمالا جنازه ها را خالی کردند و رفتند و ادعا می کند با برخی در پزشک قانونی صحبت کرده و آنها تایید کردند که جسد ها آورده شده قبلا یخ زده بوده و الان یخ ش باز شده او تنها به همین موضوع بسنده می کند

و هیچ مدرکی برای تاییدادعاهایش ارایه نمی دهد. خلاصه با فشار بیشتر می گوید جنازه های بی نام و نشان را در قطعه 302 خاک کرده اند و نشان به این نشان که یکسری شماره هم منتشر می کند که بله اینها شماره جواز دفن جنازه های بی صاحب هستند و هیچ گونه اطلاعاتی یا قرائن

و شواهدی نمی دهد و بعدها که بیشتر از او سوال می کنند می گوید اگر حکومت، امنیتش را تضمین کند او به ایران بر می گردد و قرائن را نشان می دهد و این جمله کلیدی و تاریخی را می گوید که چون ایران کشور نا امنی برای روزنامه نگاران هست پس من به داخل نمی توانم برگردم و (موضوع منتفی است)

و ماجرا کم کم در غبار فراموشی گم می شود.

کسانیکه در جنبش سبز فعال بودند دیدند مجموعه خبرهای دروغی که در ارتباط با کشتار گسترده، تجاوز به دختران و سوزاندن جسدها و... چگونه مردم را ترساند و بسیاری را به خانه ها برگرداند. این خبرها هر نکته منفی که داشت

باعث شد حنیف مزروعی یک جایزه روزنامه نگاری بگیرد و همین حالا ضمن کار احتمالا در بی بی سی مسئول بخش فارسی فدارسیون بین المللی!!روزنامه نگاران شود. فردی که در ارتباط با موضوع روح الله زم می گوید زم فعال پروپاگاندا بوده نه روزنامه نگار!
چه کسی فعال پروپاگاندا بوده؟

خود او یا روح الله زم! حنیف مزروعی برای کی پروپاگاندا می کرد و روح الله برای کی و برای چی؟ خود ایشان روزنامه نگار حزبی بوده آنهم حزبی که افراد آن از امنیتی های سابق جمهوری اسلامی بودند و دستشان به خشونت آلوده است. سوال اینست که اصلا در یک دنیای آزاد روزنامه نگارهای حزبی

مگر کاری جز تبلیغات و پروپاگاندا به نفع احزابشان دارند؟ این روزها حتی شرکت های بزرگ نشریات خود را دارند، روزنامه نگار استخدام می کنند تا تبلیغات و پروپاگاندا کنند، روزنامه نگارهای بخش تبلیغات اصلا تخصص شان همین است اینها همه کارشان برجسته سازیست،

بزرگنمایی دستاوردهاست و در یک کلام پروپاگانداست بنابراین تقسیم روزنامه نگاران به دو بخش پروپاگاندا کار و غیر پروپاگاندا کار چنان احمقانه ای است که مرغ های آسمان به گریه می افتند

برای اطلاعات بیشتر این خبر رو بخونید
radiofarda.com/a/f35_Graves_o…

تصحیح می کنم - ادله - درسته