علامه مصباح:«مشهورترين مکاتب اخلاقی مکتب ارسطویی است که طبق آن، هر فضيلتی محدود به دو رذيله است، يکی رذیله افراط و ديگری تفريط. حد وسط آنها حد اعتدال که فضيلت است. اين نظريه مشهور در فلسفه اخلاق است و با بعضی تعبيرات دين قابل تطبيق است. اما اين ارزش چيست و از کجا پيدا شده است؟»
يک مسئله اينکه خود ارسطو اين را به چه عنوان مطرح کرده؟ آيا میگويد اين يک واقعيت عينی خارجی است که هرجا سه چيز باشد و چنين رابطهای بينشان وجود داشته باشد که يکی مبدأ باشد و يکی منتها، حد وسط آنها خوب است؟ اگر اين قاعده کلی است، سؤال اين است که دليل اعتبارش چيست؟ #معرفت_توحیدی
ما ميگوييم اين قاعده بديهی نيست؛ حداکثر اين است که از آراء مشهوره است و مانند حسن صدق است. اما اين كه «هرجا بخواهيم خوب و بد را بشناسيم، بايد حد وسط بين دو چيز را در نظر بگيريم»، به چه دليل درست است؟
اگر گمان کنيم که حد وسط، ملاک شناختن حقيقت يا ملاک تعيين ارزشهاست، هيچ کدام از اينها دليل ندارد و آيات و روايات هم اين را بيان نمیکند. اين همان است که در قرآن مذمت شده و میگويد:«يُريدُونَ أنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِکَ سَبيلاً»
اين راه نيست؛ بلکه بايد دید حق کدام است و بعد شناخت،با تمام قوت بايد آن را گرفت، حمایت کرد و تا آخرين نفس پيروی کرد.در اینجا حد اعتدال معنی ندارد.پس اعتدال، بعنوان يک قاعده درست است، اما نه قاعده هستی شناسانه یا ارزششناسانه؛ نه میتوان با آن حق و باطل را شناخت و نه فضيلت و رذيلت
ما اول خوب و بد و مصالح و مفاسد را شناختيم؛ سپس برای تامین همه مصالح، گفتيم رعایت حد وسط. پس حد وسط، مصلحت را به ما نشان نداد، بلکه ما برای اينکه بدانيم چگونه در جذب مصالح مختلف برنامهريزی کنيم، بهترين راه حد وسط است که هریک را انتخاب کنيم تا از مصالح ديگر محروم نشويم.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
علامه مصباح: در هستیشناسی حد وسط برای ما چه فایدهای دارد؟ مثلا درباره تعداد خدا. در بین ادیان ابراهیمی موجود، یک قول به توحید داریم و یک قول به تثلیث، بعضی هم میگویند: دو خدا داریم (الهین اثنین) اگر کسی بگوید حد وسط؛ پس به دو تا خدا قائل شویم؟این تکلیف حقانیت را روشن میکند؟
اگر اقوال مختلف در تاریخ را در نظر بگیریم، در بین بتپرستان، قول به وجود هزار خدا هم هست. آیا اینجا حد وسط ملاک حق و باطل است؟ برای شناخت واقعیت نمیتوان بین هست و نیست واسطه قائل شد،یا یک مطلب درست است یا غلط و وسط ندارد. یا دین اسلام حق است یا باطل است. #معرفت_توحیدی
دیگر نمیتوان بخشی از آن را قبول کرد و بخشی را نه. این همان کاری است که قرآن میفرماید: «وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلا أولَئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرینَ عَذَابًا مُهِینًا»
به حضرت عیسی غیر از علم و حکمت، #روح_القدس داده شد. جبرئیل می تواند مصداقی از روح القدس باشد چنانکه انسان کامل هم مصداق آن است. انسان بیش از یک روح ندارد و هر چه در انسان است به منزله قوای این روح است. اما این روح درجاتی دارد که می تواند طی کند.🔻 #MerryChristmas #تثلیث
۱.گاهی این روح در حد نفس نباتی است و تنها به فکر رشد یعنی خوردن و پوشیدن است مانند کودکان نوزاد که میشود #نبات و گیاه بالفعل و حیوان بالقوه
۲.اگر از این مرحله گذشت و به مسایل عاطفی و اجتماعی و خدمات به دیگران برایش مطرح شد میشود #حیوان بالفعل و انسان بالقوه 🔻
۳.اگر از این مرحله هم گذشت و برایش مسایل عقلی، معارف الهی، ایثار و عدل مطرح شد آنگاه وارد حوزه #انسانیت شده است. این انسان تا مرز رسیدن به اوصاف الهی، هیچ مرزی ندارد و می تواند مرتبا در انسانیت بالاتر رود. این درجات را با نام ارواح گوناگون می نامند و آن درجه عالی روح_القدس است 🔻