خیلی اوقات مخاطب سوالهایی هستم که به ظاهر در دایره تحصیل ِ اسمی من است، ولی پاسخش را نمیدانم؛ اسم این را بگذاریم #نادانی_آگاهانه.
فکرکنم فایده تخصص همین باشد که آدم بفهمد پاسخ فلان سؤال را نمیداند و اگر بخواهد پاسخ درست را دریابد، چه مسیر پژوهشی درازی باید به احتیاط طی شود.
چیزهایی هم از دایره تخصصم خارج است که #خیال_میکنم میدانم؛ اینها به حق #توهم_دانایی اند؛ چیزهایی که شاید درست باشد و شاید نه، ولی حتی درکی اولیه هم از امکان نادرستی فرضهایم ندارم و نمیدانم فلان عقیده، باور یا نظریه چه نقاط ضعف، نقد یا نقضهایی دارد یا مستنداتش چیست…
بیشتر دانش ما از همین جنس است؛ بیشتر بدیهیات یقینی ما، بیشتر چیزهایی که در #کتابها خواندهایم، بیشتر حرفهایی که میان مردم شایع است و بیشتر چیزهایی که #عقل_سلیم به آنها دلالت میکند، چیزی نیست جز توهم دانایی.
حرفهای مفتی که حتی نمیدانیم با کدام روش تحقیق باید بررسیشان کنیم.
تفاوت دانا و نادان شاید در درکی باشد که نسبت به ندانستن خود دارند؛ دانا میداند که چه چیز را نمیداند و اگر هم چیزی را به تحقیق بداند، #فروتنی_علمی را در بیان آن فراموش نمیکند؛ اما نادان دایره دانش وسیعی دارد؛ مجموعهای از #جزمها که هیچ تردیدی در آنها دخالت ندارد.
این را هم اضافه کنم که هرکدام از ما ترکیبی از منشهای متضاد هستیم. ممکن است در فقرهای چنان که شاید، با فروتنی علمی سخن بگوییم و لحظه دیگر، به جزمگویی از موضع توهم دانایی روی آوریم. قضاوت و تحلیل رفتار هرکس اول از خودش برمیآید؛ خلاصهاش حاسبوا قبل ان تحاسبوا!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
روزینامهای رفته از مردم مقابل بیمارستان پرسیده با کدام آثار استاد شجریان انس و الفت داشتید؟
چهارپنج نفر را که جوابهایی پرتوپلا میدهند برگزیده و گزارشی با عنوان «برداشت آزاد» منتشر کرده.
گیرم که همه آن جماعت همین پریشب با شجریان آشنا شده باشند، شما را چه؟ قلتبان
از همین نام شجریان است که میترسید. اوج و حضیض موسیقیاش را از اهل موسیقی باید بپرسید که آنها هم پیش چشم اعور شما دجالان نمیایستند. چهار نفر سادهدل را پیدا کردهاید که محبوبیت ملی و فراملی شجریان را بیشتر از موسیقیاش میشناسند. خواستید مچ اینها را بگیرید؟
از شما بعید میدانم بفهمید؛ اما شجریان به خاطر کارهایی که نکرد بیشتر عزیز شد تا کارهایی که کرد. هنرش که البته آن را هم نمیفهمید، در اوج بود و چکیده همه اساتید پیشین. بر نفهمیهای بیحساب شما همین دست و پایی که میزنید و سالها زدید برای خلق بدلیجات بدیل او، بس است.