از #دکتر_هاله_لاجوردی خیلی خاطره دارم، بیشتر از تفاوت‌هامون. من دختر طبقه متوسط مذهبی بودم و اون از جای دیگری می‌اومد. علی‌رغم تفاوت از معدود کسانی بود که زنگ زد و قبولی فوق‌لیسانسم رو تبریک گفت. توی چند مقطع هم به کمکم اومد، مخصوصا وقتی دکترام بازیچه دست آقایون شده بود/۱
#دکتر_لاجوردی امروز رفته. زندگیش مثل یک هایکوی هفده کلمه‌ای زیبا خونده شده، اثر کرده، و تموم شده. مرگ مشکل نیست، مشکل اینجاست که هر کلمه این شعر همه مایی که از دانشکده علوم اجتماعی دهه‌های ۷۰ و ۸۰ خاطره داریم رو دیوانه میکنه/۲
هر کلمه شعر زندگی #دکتر_لاجوردی ظلم رو به یادمون میاره. این که چطور دانشگاه و جامعه این همه زیبایی، هوش، سرمایه فرهنگی، و ذهنیت خلاق رو تحمل نکرد و از بین برد. دوستی نوشته که دانشگاه تهران #دکتر_لاجوردی رو سال‌ها قبل از مرگش به خاک سپرد و من شهادت میدم که این عین واقعیت است/۳
من امروز غمگین و عزادار #دکتر_لاجوردی نیستم، من سرشار از خشمم و توی سینه‌ام یه انرژی بی‌نهایت به مرز انفجار رسیده. اما هیچ تعجبی ندارم/۴
فصل پنج پایان‌نامه دکترام رو درباره مرگ در دانشگاه نوشتم. دانشگاه ایرانی به مثابه گلخانه و نه خانه، جایی که دانشجوی زن در اون جوانه می‌زنه و رشد میکنه، اما نباید از روی مرز توقع ساختار رد بشه. #دکتر_لاجوردی تنها کشته این سیستم و آخرین نیست/۵
مثل قصه طوطی و بازرگان زن‌های دانشگاهی زیادی مرده‌اند و درجهان دیگری چشم‌هاشون رو باز کرده‌اند. بعضی مثل #دکتر_لاجوردی در جایی که من از اون خبری ندارم، و بعضی مثل من در جایی که خانه نیست، #دیاسپورا/۶
خبر بد برای نظام مردسالار پرکینه این که من و #دکتر_لاجوردی و خیلی‌های دیگه به اندازه هم محل اثریم. مرگ اون قلب‌هامون رو آتش می‌زنه و بهمون انرژی میده. فردا سر کلاسم به جای همه کلاس‌هایی که نتونست درس بده، تدریس می‌کنم، به جای اون به شاگردهام عشق می‌ورزم/۷
فردا توی کلاسم هزار #دکتر_هاله_لاجوردی می‌کارم/ پایان امشب، شروع فردا
@threadreaderapp unroll
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
