*
با توضیحاتی که درباره «کارگاه شروط ضمن عقد»، مفصلا با جزئیات در اختیارتان گذاشتم، بر عهده خودتان می گذارم پاسخ به این سوال را که «واقعا به خاطر #برگزاری_کارگاه_شروط_ضمن_عقد کسی را دستگیر و زندانی می کنند؟». تابحال
27/ بارها رسانه های نزدیک به حاکمیت، با تخریب چهره ما عنوان کرده اند که «دلیل اصلی» بازداشت و حکم زندان ما، «چیز دیگری»ست و ما با مظلوم نمایی ادعا می کنیم که به خاطر برگزاری کارگاه شروط ضمن عقد، دستگیر و محکوم شده ایم؛ آن هم با نقل کردن جزئیاتی از پرونده که حتی خود من به عنوان..
28/ متهم، دسترسی به کل جزئیات پرونده ندارم. البته که در پرونده ما بسیار «چیزهای دیگر» را هم ردیف کرده اند؛ از جمله سفر من به مالزی، کشوری که هرگز آنجا را ندیده ام و شرکت در دوره ای که هرگز در آن شرکت نکرده ام؛ اتفاقا نام موسسه حامی اش را هم به عنوان سومین موسسه ای که با آن ...
29/ همکاری کرده ام آورده اند: موسسه اسلام و آزادی! حقیقتا نمی دانستم با این همه موسسه در جهان در حال همکاری ام. یا در پرونده به «فعالیت گسترده»ام در وبلاگ شخصی ام که از روزمرگی هایم به عنوان یک دختر جوان می نوشته ام اشاره کرده اند، که یازده سال پیش محتوای آن کاملا از بین رفته ...
30/ و ضابطین قضایی به این وبلاگ اصلا دسترسی نداشته اند که محتوایش را مجرمانه ارزیابی کنند؛ یا شرکت کردن من در ورکشاپی در گرجستان و این ادعا که رزومه برگزارکننده را در هارد کامپیوتر من پیدا کرده اند! رزومه کسی که اصلا او را نمی شناسم. یا برگزار کردن کارگاه هایی مثل «تبعیض ...
31/ جنسیتی در استخدام»؛ موضوعی که من حتی در نوشته هایم هم از آن نگفته ام، و البته که کارگاهی درباره موضوعی که به آن اشراف ندارم برگزار نمی کنم. یا وارونه جلوه دادن دغدغه ام درباره #کار_خانگی. یا «مصداق کلمه نفوذ» دانستن من، با این توضیح که ...
32/
33/ بله از این «چیزهای دیگر» در حکم نهایی دادگاه علیه ما، بسیار ذکر شده. اما پاسخ سوال «واقعا به خاطر برگزاری کارگاه شروط ضمن عقد کسی را دستگیر و زندانی می کنند؟» تقریبا روشن است. و اگر سیستم قضایی ما فقط همین یک پرونده را هم به این شکل بررسی کرده باشد و پاسخ فعالیت های کرده و...
34/ ناکرده کسی چون من، هفت سال پشت میله های زندان ماندن است، به آن ده ها و صدها و هزاران پرونده قضایی دیگر فکر کنیم؛ به این «جرم»ها، به این «محکومیت»ها؛ به این «تجدیدنظرخواهی»ها. به سرزمینمان. «پرسش من این است / هرگز به فکرتان رسیده است / که این سرزمین، مال ماست؟»...
35/ «پرسش من این است / هرگز به فکرتان رسیده است / که این سرزمین، مال ماست؟».
1/ دوازدهمین روز بازداشت بود که مرا از انفرادی به اتاق بازجویی می بردند. چهارشنبه 21 شهریور 97. اولین باری بود که خبری از نوشتن و سوال و جواب مکتوب نبود؛ بازجو همچنان درباره ورکشاپ گرجستان که در آن شرکت نکرده بودم سوال می پرسید. آن روز بازجو رمز گوشی و ...
2/ و پسورد ایمیل می خواست که از روز اول نداده بودم. می گفت ما بنا داشتیم شما را چهار روز در اینجا نگه داریم ولی چون خودتان با ما همکاری نمی کنید تا امروز اینجا مانده اید. کاملا مطمئن بودم ادعایش واقعیت ندارد چون در چهارمین روز، بازجویی های اصلی حتی شروع هم نشده بود. سوالات آن ...
3/ روز همگی درباره چیزهای دیگری بود؛ و بیشتر درباره آن ورکشاپ. اما آن روز، کاملا گذرا، وسط سوال و جواب هایش به ایمیلی اشاره کرد که کسی برای من فرستاده بود و به من پیشنهاد همکاری برای تولید محتوای یک وبسایت (در حوزه مسائل حقوقی زنان) را داده بود. ایمیل را به خاطر داشتم، و پاسخ ...