در این رشته توییت نگاه میکنیم به موشکهای کروز آخر زمانه (سر جنگی هسته ای) با پیشران هسته ای که ابتدا امریکاییها در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی به آن علاقه داشتند و در اخر به دلیل مسائل تکنیکی و سیاسی از توسعه این گونه موشکها دست کشیدند و اکنون هم روسها
با موشک مهلک و سهمگین Burevestnik شدیدا به دنبال عملیاتی کردن این سلاح راهبردی و کشتار جمعی هستند.
آن چیزی که این موشکها را نسبت به بقیه موشک ها متمایز می سازد وجود یک پیشران هسته ای است که این امکان را به کشور دارنده میدهد که این موشک بدون محدودیت برد هر هدفی را در هر نقطه ای تحت هر شرایط آب و هوایی بتواند منهدم کند و مناطقی که بر فراز آنها این موشک پرواز میکند هم
آلوده به تشعشعات هسته ای کند و همچنین از خودِ راکتور هسته ای (که پیشران است) هم به عنوانِ یک بمب کثیف هسته ای استفاده کند، یعنی در واقع شما میتوانید با شلیکِ این موشک به سه هدف دست پیدا کنید. لازم به ذکر است که این برد نامحدود، این امکان تعیین کننده را فراهم میسازد که
از مسیرهایی پرواز کنید که از پدافند هوایی هم در امان بمانید. پس بنابراین به صورت ذاتی انگیزه زیادی برای توسعه و تولید این گونه موشکها وجود دارد.
پیشران موشکی که آمریکاییها در نظر داشتند بسازند بر اساس یک رمجت هسته ای بود. همان طور که میدانید و در تصویر زیر میبینید در موتورهای توربو جت، ما سه عضو اصلی داریم، کمپرسور (که سرعت ورود هوا به موتور را کاهش میدهد)،
اتاق احتراق (جایی که سوخت تزریق میشود و با هوا واکنش نشان میدهد) و توربین (که کمپرسور را از طریق شفت می چرخاند).
در رمجت، همان طور که در تصویر زیر میبینید، کمپرسور و توربین حذف شده، به جاش یک spike تعبیه شده که سرعت سوپرسونیک هوای ورودی را کاهش میدهد، سپس این هوا در اثر برخورد با هسته راکتور که در دمای بسیار زیادی بالغ بر ۱۴۰۰ سانتی گراد کار میکند، پیدا کرده،
داغ شده و از نازل خارج میشود. لازم به ذکر است از آن جایی که سرعت ورودی هوا باید سوپرسونیک باشد، این موتور زمانی کار میکند که موشک خود به سرعت سوپرسونیک رسیده باشد که برای تحقق این مهم، موشک ابتدا توسط بوسترهای سوخت جامد به سرعت حد نصاب رسانیده میشود. این پیشران هسته ای
در ظاهر آسان به نظر میرسد اما در واقع در اینجا با مشکلات متعددی روبرو هستیم، مثلّا یکی از مشکلات بزرگ وزن و حجم این راکتور هست که باید در واقع به گونه ای مینیاتوریزه بشود، اما در عین حال قابلیت تولید چند صد مگاوات (تقریبا ۵۰۰ مگاوات) توان و تحمل فشار بالایی که در سرعتهای
سوپرسونیک به راکتور وارد میشود را داشته باشد. از طرف دیگر باید بتواند تحت دمای بسیار بالا کار کند، زیرا که بازده رمجت زمانی افزایش پیدا میکند که اختلاف دمای زیادی بین هوای ورودی و خروجی وجود داشته باشد! همچنین از دیگر مسائل میتوان به اکسید شدن راکتور اشاره کرد که وقتی
که در معرض برخورد با اکسیژنِ هوا قرار میگرد، پروسه اکسیده شدن راکتور شتاب میگیرد که این خود روی خصوصیات مکانیکی راکتور تاثیر میگذارد. حفظ خصوصیات مکانیکی بسیار مهم هستند زیرا مثلّا از آنجایی که راکتور در موشک تحت تاثیر نیروهای g بالا به هنگام مانور
دادن قرار میگیرد، باید بتواند با این فشارهای زیاد کنار بیاید و به فعالیت خود ادامه دهد.
همه این مسائل منجر به طراحی راکتوری در آمریکا شد که در تصویر زیر میبینید. بدنه راکتور طراحی شده ابعادی بالغ بر ۱.۴ متر قطر و ۱.۶ متر طول و هسته راکتور ۱.۲ متر قطر و تقریبا ۱.۳ طول را در بر میگرفت.
راکتور طراحی شده با المان های به شکل شش گوش (به منظور تضمین خصوصیات اردینامیکی و ساختاری) مملو از میلههای سوخت (تقریبا ۵۰۰،۰۰۰ عدد) بود و از سرامیکِ خاصی بر پایه اکسید بریلیوم (BeO به منظور اهستگر نوترونها برای شکاف هستهای سوخت) به عنوان متریال ساخت المانهای (میلههای)
هستهای استفاده میکرد که قابلیت ایستادگی در برابر دمای زیاد، فشار و جلوگیری از اکسیده شدن سوخت را داشت. سوخت المانهای هستهای ۵۹ کیلوگرم دی اکسید اورانیوم (برای اطلاعات بیشتر به توییت زیر مراجعه کنید) بود
و همچنین از مقدار کمی اکسید زیرکنیوم برای پایداری ساختاری بیشتر استفاده می شد. در این راکتور طراحی شده ۲۷۰۰۰ کانال با قطر تقریبا ۶ میلیمتری برای عبور جریان هوا وجود داشت.
از مشکلات پیشران که عبور کنیم میرسیم به سیستمهای ناوبری و بدنه خود موشک که باید در برابر حرارت زیاد راکتور، جریان نوترن ها (بین ۱۰ به توان ۱۴ تا ۱۰ به توان ۱۷ در هر سانتی متر مربع در هر ثانیه) و تشعشعات گاما تحمل بالایی داشته باشند و تخریب نشوند، اما از آنجای که
ساخت این موشک در آمریکا کنسل شد، چندان دیگر کار به ساخت بدنه موشک با این ویژگیها نرسید. البته با اینکه خود موشک هیچگاه ساخته نشد، اما پیشران هستای آن تست شد و موفقیت آمیز هم بود. در سال ۱۹۶۴ تست زمینی به مدت ۵ دقیقه با تمام قدرت انجام شد و پیشران هستهای موفق به
ایجاد ۵۱۳ مگاوات توان (معادل ۳۵۰۰۰ پوند تراست) شد. این تست به مدت ۵ دقیقه انجام شد، زیرا برای اینکه تست رمجت روی زمین انجام بدهید به هوای حرارت دیده شده و تحت فشار قرار گرفته نیاز دارید که تنها به صورت محدود میتوانید فراهم کنید. به هر روی این پروژه به جایی نرسید و مختوش ماند.
و اما موشک روسی Burevestnik یا به زبان آمیانه چرنوبیل پرنده که غرب را به شدت دچار وحشت و نگرانی کرده است. در فوریه سال ۲۰۱۸ رئیس جمهور روسیه، پوتین، ادعا کرد که روسیه در حال توسعه موشک کروزی با پیشران هستهای است. موشکی نشان داده شد که توسط
بوسترهای سوخت جامد شلیک میشوند، اما چیزی از موشک در حال پرواز با پیشران هستهای نشان داده نشد که این گمانه زنی را برنگیخت که این موشک هنوز با محصول نهایی فاصله زیادی دارد.
البته این موشک برخلاف موشک امریکایی (که ساخته نشد) از پیشران هستهای رمجت بهره نمی برد، بلکه دارای پیشران هسته ای توربو جت یا توربفن میباشد.
همان طور که در تصویر زیر میبینید یک راکتور مینیاتوریزه شده هستهای، موتور الکتریکی را به کار میاندازد که او توربین را به حرکت در میاورد و آن نیز باز کمپرسور را میچرخاند و هوا را میمکد. سپس هوای مکیده شده از اینلت و فشرده شده
پس از برخود با المانهای هستهای راکتور داغ و منبسط شده و به عنوان تراست از نازل خارج میشوند. این موشک سرعتی زیر سرعت صوت و بردی نا محدود را دارد. بر اساس اطلاعات منابع روسی، باید بتواند چندین بار به دور زمین پرواز کند و از جهتی غیرمنتظره به دشمن حمله
کند. از دیگر ویژگی های بوروستنیک می توان به مانور پذیری بسیار بالا و پرواز در ارتفاع پایین اشاره کرد. به همین دلیل به سختی برای سیستم های دفاع موشکی دشمن قابل کشف و تخریب است.
این موشک با طول ۱۲ متر و دماغه یک در یک و نیم متری از یک پرتابگر مایل توسط دو بوستر سوخت جامد (قرار گرفته در چپ و راست موشک) شلیک میشود و سپس با یک موتور ترمال هسته ای به مسیر پرواز خود ادامه میدهد.
بر اساس مشاهدات غربی ها، توسعه بوروستنیک در سال ۲۰۱۱ آغاز شد. از ۱۳ پرواز آزمایشی که بین سال های ۲۰۱۶ تا پایان سال ۲۰۱۹ انجام شد، تنها دو پرواز موفق بودند. بر اساس اطلاعات آمریکا هیچ پروازی بیش از مسافت پروازی ۳۵ کیلومترنبوده است.
حادثه هسته ای در Njonoksa در ۸ اوت ۲۰۱۹ که منجر به کشته شدن هفت نفر و ایجاد مقدار قابل توجهی رادیواکتیویته شد، با پروژه بوروستنیک مرتبط بود.
پوتین در یک سخنرانی که در ۲۲ نوامبر ۲۰۱۹ پخش شد، تکمیل سلاح جدیدی را مربوط به این حادثه اعلام کرد. داشتن این سلاح حاکمیت و امنیت روسیه را برای دهه های آینده کاملا تضمین خواهد کرد.
بدین جهت، یاد گیری و تجربه ایران در زمینه ساخت راکتورها و تولید سوخت میتواند گام بسیار مهمی برای تولید راکتورهای نظامی باشد. امید بر آن است که این دستاوردهای علمی ایران حفظ شده و توسعه یابند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
دیروز ایران به آژانس انرژی اتمی اعلام کرد که قصد دارد دو ابشار ۱۷۴ تایی سانتریفیوژهای نسل IR-2m دیگر را در سایت زیر زمینی نطنز نصب کند. از این بهانه استفاده میکنیم و در این رشته توییت کمی درباره سانتریفیوژها و اهمیت سانتریفیوژ نسل IR-2m در
تامین نیازهای سوخت اتمی ایران در راستای تامین انرژی کشور و فشار بیشتر به غرب صحبت میکنیم.
چالش ایران و دیگر کشورهایی که می خواهند اورانیوم را غنی کنند این است که غنی سازی در مقیاس چشم گیر به دلایل متعددی نیاز به استفاده از هزاران سانتریفیوژ دارد. تفاوت جرمی بین U-۲۳۵ و U-۲۳۸ به شدت کم است به طوری که فرایند تفکیک خود به صورت ذاتی فرایندی به شدت ناکارآمد است،
در این رشته توییت میپردازیم به اهمیت فلز اورانیوم (که ایران تجربه تولید آن را دارد) در بکارگیری در موشکهای کروز و بالستیک ایران.
قدم بعدی ایران در صنعت هسته ای بدون شک تولید سلاح های حاوی depleted uranium یا همان اورانیوم تضعیف شده است. این ماده که در واقع فلز اورانیوم ۲۳۸ به غنای ۹۹،۷ درصد و غنای ۰.۳ درصدی اورنیوم ۲۳۵ میباشد، ماده ای است که به هنگام غنی سازی اورانیوم از
سانتریفوژها بعنوان پس مانده طی فرایندهای شیمیای گفته شده در رشته توییت قبلی به فلز اورانیوم تبدیل می شود. اما این ماده چه استفاده برای نیروهای مسلح ایران در یک جنگ آتی دارد. برای پاسخ به این سوال نگاه میکنیم به موارد استفاده از سلاح های حاوی فلز اورنیوم ۲۳۸ توسط NATO
در رسانههای غربی و به خصوص در پیام سه کشور اروپای به ایران مدام صحبت از این می شود که تولید فلز اورنیوم هیچ استفاده صلح آمیزی برای ایران ندارد، فریب این تبلیغات را نخورید، زیرا که این فلز غنی شده یک سوخت بسیار عالی برای راکتورهای هسته ای کشور است و در واقع
این ادعا غربی ها دروغ محض است، البته از این فلز میتوان به عنوان ماده مرکزی در یک بمب شکافت هسته ای نیز استفاده کرد که ایران دست کم در حال حاضر چنین نقشه ای ندارد، بماند که طراحی یک بمب پیشرفته یا نسبتا پیشرفته با چه مشکلات عدیده ای از لحاظ فیزیکی و مهندسی روبرو است،
که حل آنها، خود به سطح دانش بسیار بالا و زیر ساخت های گوناگونی نیاز دارد. در این رشته تویت مختصر اشاره میکنم به دو سوختی که در راکتورها مورد استفاده قرار میگیرند (البته سوختهای دیگری هم هستند که از حوصله این رشته توییت خارج است) و
بعد از اینکه که خبر تولید فلز اورانیوم توسط ایران مثل بمب در رسانههای خارجی ترکید، امروز کشورهای اروپای زبان باز کردند و خواستار توقف این حرکت هوشمندانه ایران شدند. در این رشته توییت مختصر به تولید این فلز مهم و کاربرد احتمالی آن اشاره میکنم.
پس از اینکه اورانیوم از معدن استخارج شد، برای تفکیک اورانیوم از سنگ (که به صورت خورده شده درآمده) از اسید سولفوریک استفاده میشود که ماده بدست آماده از این محلول اسیدی با انجام دیگر عملیاتهای شیمیای مثل اضافه کردن آمونیاک، ماده معروفی به اسم کیک زرد میباشد،
که طی فرایند خشک سازی به اوکتو اکسید تری اورانیوم (U3O8) تبدیل میشود. در این اوکتو اکسید تری اورانیوم تقریبا ۸۰ درصد اورانیوم موجود میباشد. اوکتو اکسید تری اورانیوم طی فرایندهای شیمیای دیگری که خارج از حوصله این رشته توییت است، تبدیل به پودر دی اکسید اورانیوم (UO2) میشود و