در مقابل جمهوری اسلامی چه می‌شود کرد؟ این سوال روزمره ماست. این نظام در کنارکشتار/ سرکوب عمومی، گزینشی و هدفمندی که علیه مخالفان خود بکار می‌برد، در بیرون از مرزها فعال‌تر از قبل توانسته شبکه‌ی هدایتگر تصمیم گیری سروسامان بدهد. کمی از این وضعیت بنویسم و بعد می‌روم سراغ اینکه /1
در مقابل ج.ا. چه می‌توان/چه باید کرد؟ همه‌ی اینها فقط نظر شخصی است و با توجه به علاقه‌ای که به پیگیری روسیه و سیاست‌های روسیه دارم، از قبل مقایسه سیاست‌‌های اوراسیایی این کشور فقط دارم به یک صورت‌بندی از اقدام ممکن برای خودمون فکر می‌کنم/2
به هیچ سازمان و گروهی وابستگی ندارم. فریلنسرم و بابت چیزهایی که اینجا می‌نویسم از کسی پول نمی‌گیرم.
جایگاهی که نخبگان و سرشناسان ایرانی متصل به دستگاه ج.ا. در بیرون از مرزهای ایران در آن قرار دارند را می‌توان شبکه‌ی منسجمی از هدایت تصمیم‌گیری‌ها دانست./3
این شبکه سری در تهران و سری در مهمترین مراکزایده‌سازی یا تصمیم‌گیری درسیاست‌ دفاعی و خارجی در سطح منطقه‌ای یا بین‌المللی دارد. از امریکا تا اروپا. ابعاد مساله فراتر ازشکل‌دادن لابی یا کانال‌های تماس/پشتی برای دراختیارگرفتن اثرگذاری بر طرف امریکایی، اروپایی یا بطور کلی خارجی‌ها/4
و نهادهای بین‌المللی است. وجوه بزرگتری از تاثیرگذاری بر تصمیمات یا کنترل تصیمات توسط این شبکه اعمال می‌شود. این وضعیت چنان که توضیحش را با وام‌گرفتن از نمونه‌های تحلیل شده از سیاست خارجی روسیه و چین نشان می‌دهم، سیاستی درازمدت، چندسطحی و بطور خلاصه استراتژیک است./5
این سیاست از اصول چندگانه‌ای پیروی می‌کنه و نقاط فیکس مشخصی دارد. در سطوح تبلیغاتی، رسانه‌ای،تصمیم‌گیری، ان.جی.اویی و البته تحقیقاتی فعال شده است. این روزها پرسشی که همه ما از خود می‌پرسیم این است که چطورهمدلی با ج.ا. و همدلان با ج.ا. براحتی در نظام تصمیم‌گیری اروپا یا آمریکا /6
آمریکا نشسته‌اند یا جایگیرشده‌اند؟ چگونه ممکن است در متن حرفه‌ای ترین نظام‌های تصمیم‌گیری(سیاسی یا دفاعی یا حتی آکادمیک) عناصری هماهنگ با ج.ا فعال شوند؟ ایده‌های مطلوبی از تعامل با ج.ا. بسازند و کمابیش بازی را به نفع نیروهای مورد نظر ج.ا. رقم بزنند(حوثی‌ها، حزب‌الله، بشار)/7
خطراتی که ج.ا. بر آنها دست می‌گذارد را تبدیل به خطر و ریسک امنیتی مورد پذیرش امریکا/اروپا قرار می‌دهند، چنان که گویی فرمان را از دست امریکا درآورده باشند.(به خارج شدن حوثی‍‌‌ها از لیست تروریستی در یمن نگاه کنید)/8
به این توجه کنیم که اتفاقی بیش از لابی‌گری یا ساختن کانال پشتی برای اثرگذاری بر تصمیمات [فرنگی‌ها] درحال وقوع است. چنین رویه‌هایی یعنی نفوذ سیستمیک در درون نظام‌های تصمیم‌گیری در دمکراسی‌ها توسط رقبای آنها مثل چین و روسیه ابتدا به چشم روس‌شناس‌ها آمد./9
آنها با کمال تعجب و نگرانی مراقب بودند که چطور مسکو یا پکن با بهره‌گیری از ظرفیت‌های باز دمکراسی‌ها مثلا در شکل دادن به گروههای مردمی، ان.جی.او.یی و لابی‌ها و رسانه‌ها برنامه‌های کنترل‌کننده‌ی خود را در دل آن نظام‌های سیاسی پیش می‌برند./10
نام این استراتژی را «استراتژی گوﹼه» گذاشتند. به قرار گرفتن یک گوﹼه در دل چوب نگاه کنید. چطور با لبه‌های باریک به بافت منسجم چوب وارد می‌شود و ریزه ریزه باعث ایجاد شکاف می‌شود. هدف استراتژی گوه هم همین است. اینکه انسجام و یکدستی را از محیط میزبان بگیرد. آن را دچار شکاف/11
کند و اختلالی ایجاد کند تا محیط میزبان به سیاست واحدی نائل نشود.
میکائل ویگل یکی از روس‌شناسان فنلاندی با بررسی چگونگی بکارگیری استراتژی گوه توسط روسیه در اتحادیه اروپا، خطرات سواستفاده از ارزشهای دمکراتیک به نفع دیکتاتوری پوتین را بهتر به ما نشان می‌دهد./12
او جزئیات دقیقی از این «مداخله‌ی ترکیبی» برمی‌شمرد. عکس زیر در متن مقاله ویگل نفوذ ترکیبی روس‌ها با دیپلماسی پنهان، کمپین‌های اطلاعات غلط و ژئواکونومی رو بروی لبه‌های گوه سوار می‌کنه و جزئیات بیشتری رو توضیح می‌ده. [از نقل همه‌ی نکاتش می‌گذرم] /13
استراتژی گوﹼه (Wedge Strategy) سیاستی است که هدفش ایجاد شکاف در درون یک کشور یا ائتلاف و تضعیف بنیان تصمیم‌گیری است. استراتژی گوﹼه با لبه‌های تیز دوگانه با اهرم‌های مختلف به درون نظام‌های دمکراتیک نفوذ می‌کند. این اهرم‌ها گاه شامل کمپین‌های اطلاعاتی غلط، دیپلماسی پنهان/14
ومعادلات اقتصادی هستند. چنانچه روسیه از این اهرم‌ها استفاده کرده. احتمالا در مورد ایران نیاز داریم دقیق‌تر نگاه کنیم، از چه راههای بهره برده. اما نکته مهم،از آنجایی که شکاف‌های بوجود آمده در سیستم‌های میزبان خیلی بزرگ نیستند، میزبان قادر به دیدن و درک آنها نیست. این شکاف‌ها/15
از آنجایی که خیلی آرام و محو گسترش پیدا می‌کنند، تدریجا به بخشی از سیستم تبدیل می‌شوند. میزبان بواسطه نفوذپذیرشدن آرام و بطئی چندان به «دیگری»بودن این افراد یا روندها و ماهیت تصمیماتی که به سیستم «تحمیل» شده، آگاه نیست. فضای جاافتادن این نفوذپذیری با ارزشهای دمکراتیک فراهم/16
بنابراین، سیستم چندان درکی از این تهدیدات ندارد. آن را بخشی از خودش می‌داند. داستان جایگیرشدن نیروهای فکری، یا نزدیک به ج.ا. در مراکز دانشگاهی، تصمیم‌گیری و غیره از همین استراتژی پیروی می‌کند. حالا تنها راه‌حل [حدودا] ممکن در مقابل چنین رویه‌ای شکل دادن به اوپوزیسیونی/17
منسجم، سازمان‌یافته و بازیگری توانا در حوزه‌بین‌المللی است که بتواند در هیات یک بازیگر فروملی(sub national)ایستاده بر اصول مشخصی، اول قوام یابد و تدریجا بازیگری خود را هماهنگ با خواست جامعه ایرانی جلو ببرد./18
ساختن اوپوزیسیون از مطلوبات شروع نمی‌شه از امکانات شروع می‌شه. از میون این امکانات، رژیم امنیتی حاکم بر جهان مهمترین زمینی که ساختن اوپوزیسیون باید روی اون صورت بگیره. به این معنی که اوپوزیسیون باید منطبق و همراه با مناسبات امنیتی مورد توافق جهان وارد بازی بشه./19
اینجا دقیقا مهمترین نقطه ضعف رژیمه. همون جایی است که ج.ا. سالهاس برای تنظیم کردنش همه‌ی امکانات و هستی و نیستی جامعه‌ی ایران رو صرفش کرده و هنوز هم نتیجه نگرفته و نخواهد گرفت. این رژیم امنیتی مورد توافق جهان کاملا یکدست نیست اما اصول توافق شده محکم و فعلا غیرقابل تغییری داره./20
حالا اگه اوپوزیسیون خارج از این رژیم امنیتی بین‌المللی اقدام کنه، شناسایی نمی‌شه، اگه بدون ارتباط با اون حرف بزنه جدی گرفته نمی‌شه و البته مورد همکاری هم قرار نمی‌گیره. اگه بدون توجه به این رژیم امنیتی بخواد فعالیت کنه، جایگاهش چیزی بیشتر از یک لابی نیست/21
در رشته توییت بعدی می‌نویسم که ما چه امکاناتی داریم و چطور می‌تونیم با بهره‌گیری از تجربه‌های صلح‌سازی در دنیا جبهه منسجم و فراگیری بسازیم. با این رویکرد که کسی جا نماند./22
نکته‌ای که چندان به درجش در این متن دقت نکردم اینکه، ما هنوز اوپوزیسیون نداریم. ما احزاب و گروههای سیاسی مخالف ج.ا. داریم. اوپوزیسیون مختصات دیگری دارد. مجمعی است که بازی آلترناتیو را برای احزاب و گروهها فراهم می‌کند.مجمعی بلندنظر و حرفه‌ای و خوشنام از همه‌ی گروهها و احزاب./23
نحوه نزدیک شدن به هم در میان این گروهها اصولی برگرفته از مذاکرات صلح و مذاکرات بین شوروی و امریکا دارد. شاید تجربه‌ی ما در جهان اولین تجربه‌ای باشد که بیرون از قطعنامه شورای امنیت یا میزبانی دیگران واسه ما...خودش دست به تغییر نظم بزنه./24
راه دشوار و پرمخاطره‌ایه و یکسری نیاندیشیده و ناگفته داره. در حد توئیتری که ما رو بهم وصل می‌کنه،زمینه‌هاش رو نوشتم. یکی از نزدیکانم همیشه می‌گفت شخصیت هر آدم به رنجی است که کشیده. بنظرم جامعه‌ی ما در همه تکثر و تنوعش انقدر رنج کشیده که بلند بشه و به وضعیت خودش سروسامانی بده/25

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with Farangiss Bayat

Farangiss Bayat Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @farangissbayat

5 Feb
بعد از دادگاه#اسدالله_اسدی و مهرداد عارفانی برخی‌ها گویی شگفت‌زده شدند که چطور یک شاعر در یک عملیات تروریستی همدستی می‌کنه. این موضوع رو باید ورای از دست رفتن شاعر و مرثیه خوانی برای بی‌اخلاقی دید. کمی مجبورم اول از فعالان و حوزه فکری ایرانی شروع کنم. تو سالهای اخیر هر فهمی از/1
دیکتاتوری جمهوری اسلامی به شکلی به نازیسم یا استالینیسم متصل شده. اشتباه یا بیراه نیست اما مشکل عمده‌اش اینکه تفاوت‌های ریز و دائم درحال تغییری رو نادیده می‌گیره. تغییراتی که در زیست دیکتاتوری‌ها بسیار مهمند اما همیشه پنهان می‌مونند. ما حداقل چهار موج در شناخت دیکتاتوری‌ها از/2
سرگذروندیم ولی در ایران فقط موج اول اون صدایی داره، ازش حرف زده می‌شه و دائما بهش ارجاع می‌شه. موج اول این مطالعات عمدتا دیکتاتوری‌ها رو بواسطه ترور و وحشت بررسی می‌کنه؛موج دوم از جنبه‌های دیوانسالاری-اقتصادی، استبداد رو زیر ذره‌بین می‌ذاره ولی موج سوم سراغ نهادها و موج/3
Read 21 tweets
3 Feb
مویه واسه دکتر #هاله_لاجوردی چه فایده داره؟ وقتی هیچ رویه‌ای عوض نمی‌شه؟ این زن و یک دهه خاموش کردن و ی روز بی‌صدا رفت. حالا می‌زنن تو سرشون که وای ما کم گذاشتیم..ساختارهای ایدیولوژیک فاجعه رو رقم زده ..بابا تو خودت جزیی از اون ساختارهایی.نکنه بابت چنین بصیرتی باید دوباره
بهتون جایزه بدن؟؟؟
یاد جنگ ۴ساله خودم با دانش‌آموختگان وزارت علوم افتادم که تاییدیه نمی‌داد. قبلش هم از تهران و آزاد و علامه بهم "هشدار" داده بودن که با اون سوژه و اون راهنما، بعیده تاییدت کنن و به دانشگاه رات بدن و واقعا ندادن. فاطمه رفسنجانی که دکترا از لهستان داشت
درخواست همکاری من و به بهانه نبود تاییدیه وزارت علوم رد کرد. این تاییدیه حکم عقیدتی سیاسی جدید و داره. درصورتی‌که من IEP درس خونده بودم و بنابر دسته‌بندی خود وزارت علوم جز ممتازهای بدون ارزیابی بود.
Read 7 tweets
22 Dec 20
ماجرای روزنامه‌نگار بودن #روح_الله_زم دایم این نکته رو به یادم می‌یاره ما در رسانه و فرهنگ فارسی زبان اونهم تحت تاثیر فک کنم نام‌هایی مثل آرنت بیشتر با مسیولیت شخصی [حالا به طور خاص] در دوران دیکتاتوری آشنا شدیم. اما مساله مسیولیت گروهی( و نه دسته‌جمعی) بویژه در دهه‌های اخیر
خیلی بیشتر جدی گرفته شده. نقش رسانه‌ها و قدرت گرفتن گروههایی که بیرون از ساختارهای رسمی‌، توان جهت‌دهی به شکلی از تصمیم‌سازی رو دارن و تصمیم اونها می‌تونه منجر به مرگ و خسارات جبران نشدنی منتهی بشه،بسیار مهم‌تر شده. از بین این گروهها رسانه، محافل آکادمیک و بوروکراسی تصمیم‌ساز
جز گروههایی معمولا شناسایی می‌شن که باید مساله مسیولیت گروهی رو بر اونها اعمال کرد، حتی اگه امکان کیفری وجود نداشته باشه. مثلا آکادمی علوم و فرهنگ صربستان به عنوان یکی از این نمونه‌ها آغازگر جنگ‌های بالکان شناخته می‌شه. به طور خاص این آکادمی در مورد نسل‌کشی در بوسنی
Read 8 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!