داستان سقوط احتمالا عمدی ارزش پول آلمان:
اواخر ۱۹۲۱ مردم آلمان می دانستند قیمت ها در حال افزایش هستند، اما نشانه ای برای سقوط ارزش پولشان نبود. بانکهای آلمانی هم تقریبا بدهی هایشان معادل دارایی هایشان بود. بسیاری از کسب و کارها نیز دارایی های مطمئنی داشتند. #رشتو
مانند زمین، کارخانه، تجهیزات و انبار که قیمت اسمی آنها با سقوط ارزش پول بیشتر میشد. برخی از این شرکتها بدهی هایی داشتند که کم ارزش می شدند و آنها نیز در مجموع ثروتمندتر می شدند. بسیاری از شرکت های بزرگ آلمانی (نیاکان غول های صنعتی امروز) خارج از آلمان فعالیت می کردند.
و «ارز مطمئن» به دست می آوردند.
وقتی ارزش پول سقوط می کند «فرار سرمایه» واکنشی مرسوم است. آلمانی هایی که می توانستند مارک را به فرانک سوییس، طلا یا دارایی های دیگری تبدیل کنند، اندوخته های خود را به خارج از آلمان می بردند.
حتی طبقه بورژوا نیز به سرعت از خطر تورم بالا آگاه نشد، زیرا در آن زمان زیان ها با بازدهی بازار سهام جبران می شد. کسانی هم که در اتحادیه ها و مشاغل دولتی بودند، از ابتدا وضعیت امنی داشتند، زیرا دولت به آنها افزایش حقوقی متناسب با تورم پرداخت می کرد.
اما همه شغل دولتی نداشتند.
یا جزو اتحادیه ها، مالک سهام، داراییهای مطمئن یا فعالیت های خارج از آلمان نبودند تا آنها را مصون بدارد. کسانی که بیشتر از همه آسیب دیدند: یکی طبقه متوسط مستمری بگیری که شامل افزایش حقوق ها نمی شدند. و دیگری سپرده گذارانی که به جای بازار سهام، در بانک ها ذخیره کرده بودند.
این آلمانی ها از نظر مالی به طور کامل نابود شدند. بسیاری از آنها مجبور شدند وسایل خانه هایشان را بفروشند تا بتوانند پول کمی را برای خورد و خوراک و ادامه حیات فراهم کنند. پیانو به طور خاص بازار گرمی داشت و به تنهایی نوعی پول به حساب می آمد. بسیاری از کهنسالان حتی خودکشی کردند.
جرایم خانگی به شدت شایع شد و در مراحل بعدی، شورش و تاراج عادی شد.
در ۱۹۲۲ که بانک مرکزی آلمان کنترل اوضاع را از دست داد و با سراسیمگی پول بیشتری چاپ کرد تا بتواند حقوق کارمندان دولت و اتحادیه های کارگری را بدهد، تورم به «ابرتورم» تبدیل شد.
دلار آمریکا آنقدر با ارزش شده بود که گردشگران آمریکایی نمی توانستند پرداخت های خود را به دلار انجام دهند، چون فروشنده نمی توانست میلیون ها مارک را در مغازه خود جا دهد تا پول آنها را تبدیل کند. پول غذا باید در ابتدا پرداخت می شد، چون تا غذا تمام شود، قیمتش بسیار بالاتر رفته بود!
تقاضا برای پول آنقدر زیاد شده بود که بانک مرکزی تعداد زیادی شرکتهای خصوصی چاپ پول را به کار گرفت. از ۱۹۲۳، به منظور صرفه جویی در مصرف جوهر، اسکناسها یک رویه چاپ می شدند.
در ۱۹۲۳ فرانسه و بلژیک به یک منطقه صنعتی آلمان حمله کردند. تا منافع خود را در دریافت خسارات جنگ تضمین کنند.
آلمان در نهایت در نوامبر ۱۹۲۳ با ایجاد یک واحد پولی جدید به نام «رنتن مارک»، کوشید ابرتورم را متوقف کند. رنتن مارک ابتدا در کنار مارک قدیمی در گردش بود.
وقتی سقوط نهایی مارک به فاصله کمی بعد از معرفی رنتن مارک رخ داد، یک رنتن مارک تقریبا معادل یک تریلیون مارک بود. اما رنتن مارک هم درمانی موقتی بود و به زودی جای خود را به «رایش مارک جدید» داد که توسط طلا پشتیبانی می شد.
مارک های کاغذی زمان ابرتورم تا سال ۱۹۲۴ به سطل زباله سپرده شدند.
ابرتورم آلمان در واقع به تعدادی از اهداف مهم سیاسی بانیانش جامه عمل پوشاند.
ابرتورم، مردم آلمان را در مبارزه با سفته بازان و دلالان خارجی متحد کرد و فرانسه را نیز مجبور کرد دست خود را در اشغال آلمان رو کند و به این ترتیب برای آلمانی ها نیز توجیه لازم برای مسلح شدن دوباره را فراهم کرد. در ضمن تا حدودی موجب همدردی انگلیس و آمریکا با آلمان شد.
تا فشارهای شدید ناشی از دریافت خسارات جنگ ناشی از معاهده ورسای را کاهش دهند. در حالی که سقوط مارک به طور مستقیم به ارزش خسارات جنگ وابسته نبود، اما آلمان می توانست استدلال کند اقتصاد کشورش در اثر ابرتورم نابود شده است.
در ضمن موقعیت صنعتگران آلمانی را که دارایی هایی مطمئن داشتند نسبت به دیگرانی که دارایی های مالی داشتند تقویت شد. آنها به دلیل توانایی شان در انباشت و احتکار «پول مطمئن» در خارج از آلمان و نیز خرید ارزان شرکت های ورشکسته در داخل آلمان، با قدرت بیشتری نسبت به گذشته بیرون آمدند.
در نهایت، ابرتورم آلمان نشان داد کشورها عملا تا آنجا که مربوط به پول کاغذی می شود، می توانند با آتش بازی کنند، در حالی که می دانند وقتی شرایط مناسب باشد، پناهگاه ساده ای مثل استاندارد طلا یا دیگر دارایی های ملموس مثل زمین می تواند اوضاع نابسامان پولی را نظم ببخشد.
البته هزینه های ابرتورم بسیار گزاف بود. اعتماد به نهادهای دولت آلمان از بین رفت و واقعا زندگی های زیادی نابود شد. اما از ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۹، بلافاصله بعد از ابرتورم، تولیدات صنعتی آلمان با سرعت بیشتری نسبت به اقتصادهای مهم دیگر دنیا از جمله آمریکا رشد کردند.
بانک مرکزی آلمان نشان داده بود در اقتصادی مدرن، پول کاغذی که به طلا متصل نیست، می تواند برای اهدافی کاملا سیاسی، ارزش خود را از دست بدهد و آن اهداف سیاسی نیز ممکن است به خوبی برآورده شوند. دیگر ملتهای صنعتی بزرگ نیز این آموزه آلمان را از دست نداده و آن را فراگرفتند.
خلاصه ای از کتاب جنگ های ارزی جیمز ریکاردز
توضیح: در واقع ساختار جامعه آلمان تغییر کرد و سرمایه داری جدیدی متولد شد.
هفته پیش #واعظی ادعا کرد که کاهش ارزش ریال عمدی بوده. مشخص نیست به چه هدفی اما این صحبت های محسن رضایی شنیدنی است: برندگان بورس! #دلار
باید به تفاوت ها هم اشاره کرد. ایران در شرایط بعد از جنگ جهانی نبود. و اینکه آلمان هم اشغال شد، چه برسد به ایران در میانه تهدید.
ضمن اینکه مثلا بانک مرکزی ما در حرکتی عجیب بخشی از ذخایر طلایش را به ثمن بخس پخش کرد! واقعا هدف دولت از نابودی زندگی ها و ساختار اقتصادی چه بود؟!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
این نقشه جهانه که فقط کشورهای بالای 5 میلیون ک.متر مربع رو روشن کردم:
روسیه، کانادا، #آمریکا، چین، برزیل، استرالیا.
چرا همه قدرت های مطرح جهان بزرگ اند؟ "چون همه کشورهای بزرگ قدرت شدن"!
اینجا توضیح میدم چطور آینده #ایران به اندازه اش وصله، خواستید ریت کنید. نقشه بعدی جالب تره
1
کشورهای تا 1 م km2 ، تقریبا همه اقتصاد های در حال توسعه.
آیا واقعا اندازه اینقدر مهم هست؟ البته قدرت عوامل زیادی داره ولی با این نقشه ها به نظر میرسه اندازه خیلی تعیین کننده است.
گرچه نمونه هایی هستند که کل فرض ما رو به لرزه می اندازند. اینجا باید نقشه سوم رو روشن کنم.
2
کشورهای متوسط. همونطور که پیداست اروپا مثال نقض بزرگ فرضیه بالاست. انگلستان، فرانسه، آلمان و ... کشورهای بزرگی نیستند ولی قدرتهای بزرگی دارند.
پس اندازه اونقدر ها هم مهم نیست و همه چیز اتفاقی بوده است. ولی صبر کنید، یه چیزی هست که تو نقشه نیست: اندازه واقعی!
3
هواپیمای چهارم چی شد؟
همه تون فیلم ریختن برج های #۱۱سپتامبر رو دیدید اما احتمالا نمیدونید اون روز ۴ تا هواپیما دزدیده شد نه سه تا. دو تا برای برج ها، یکی پنتاگون؛ و هواپیمای چهارم کو؟!
اینجا داستان عجیب و مهم هواپیمای چهارم رو مینویسم. لطفا دقیق بخونید و خواستید ریت کنید. #آمریکا
صبح روز 11 سپتامبر که سازمان هوایی faa و ارتش فهمیدند دو هواپیما ربوده شدن تازگی نداشت اما یه چیزی فرق داشت: هواپیما رباها خودشون خلبان بودند!
هیچ مذاکره ای وجود نداشت و هیچ خواسته ای!
ظاهرا کسی گفته بود:"ما تعدادی هواپیما داریم، فقط ساکت باشید، ما هم مشکلی نخواهیم داشت"
اوپراتور سازمان هوایی اصلا معنای این حرف را نفهمیده بود. و از همه بد تر اینکه مکان یاب ها خاموش شده بودند. در واقع فقط توی رادار تشخیص داده میشدند. بعد از کلی بوروکراسی پیچیده نهایتا ارتش مطلع شد اما فاجعه بزرگ تفاوت سیستم راداری سازمان هوایی و ارتش بود!
معدودند هنرمندانی که بتونن روح زمانه رو درک کنند اما اخوان تونست روح ایران بعد از #کودتای۲۸مرداد رو تو یه شاهکار برای ما حفظ کنه:
"سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت،
سر ها در گریبان است،
...
کسی سربرنیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی،
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاینست، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک؟
مسیحای جوانمرد من ای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است….آی…..
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من میهمان هر شبت،لولی وش مغموم
منم من سنگ تیپا خورده ی رنجور
شاید ندونید معماری حرم نجف هیچ نمونه ای نداره که من فقط براش یک توجیه پیدا کردم:
+ حرم به شدت ایرانی است.
+ به گمان من این ترکیب بازنمود یک "شیر نشسته" است.
+ ۲ حجم بیرون زده طرفین ایوان شبیه دست های شیر و بنای کشیده زرد رنگ بدن شیر است. #غدیر#معمارانه
۱
+ برخی انتخاب شیر را به عنوان نماد تشیع به صفویه منتسب میکنند که با دوره ساخت بنا منطبق است.
+ استفاده ایرانیان از نماد شیر برای مولا علی ع با توجه به لقب "اسدالله الغالب" رایج است که حتما شمایل ها رو دیدید
+ فضای حرم در نقشه و فضا و تزئینات کاملا ایرانی است.
۲
+ نکته جالب تر اینکه جهت اصلی کل بنا (ایوان نجف) به سمت شرق و ایران است!
+ جالب تر از همه شاخص ترین کتیبه بنا در ایوان طلاست؛
شک ندارم که همه "#ایران" را میخوانید!
+ اما بیت اصلی اینه:
زایران درگهت را بر در خلــد برین ؛
میدهد آواز طـبتم فادخلوهــــــا خالدین
۳
۵ سال پیش در چنین روزی #برجام متولد شد. بازخوانی بعضی توییت های اون روز روحانی جالبه:
- برخلاف خوش خیالی روحانی برجام مثل گردابی بود که هم تعهد هسته ای رو معامله کردیم، هم شدیدتر تحریم شدیم! #رشتو