مولوی در دفتر سوم مثنوی ميگويد: مردي با موي جوگندمی، نزد آرايشگری رفت و از او خواست که موهاي سفيدش را برگيرد و موهاي سياه را بگذارد. آرايشگر هم همه سر و صورت مرد را تراشيد و يکجا پيشش نهاد و گفت: من کار دارم، خودت سوا کن!
آن يکي مرد دومو آمد شتاب
پيش يک آيينهدار مستطاب
گفت از ريشم سپيدي کن جدا
که عروس نو گزيدم اي فتی
ريش او بُبْريد و کل پيشش نهاد
گفت خود بگزين، مرا کاري فتاد
صدها موي سفيد را چگونه ميتوان از ريشی انبوه و درهمتنيده، جدا کرد و برگرفت؟
گيرم که نشستی و يکيک آن موهاي سفيد را يافتي و کندی؛ با موهايی که فردا و پسفردا سفيد خواهند شد، چه ميکنی؟ با شعبدهبازان نابغهای که گهگاه پيدا ميشوند و سفيد را سياه و سياه را سفيد نشانت ميدهند، چه خواهي کرد؟ مگر تو چقدر وقت و سرمايه داری که هر روز خودت را به آرايشگري
بينا و دانا برساني و بهالتماس از او بخواهی که اين موی سفيد که در سمت چپ گونهام يا زير چانهام يا روی لبم نمايان شده است، برکن؟
چشم ضعيف و دست لرزان خودت هم که از عهده ديدن و برکندن موهاي سفيد برنميآيند. خسته نشدی از اينهمه اصلاح و تفکيک و تحليل و توجيه و گرهگشايی و
پاسخسازی و شبههسوزی؟ آيا اينهمه سفيدپژوهي و سياهشناسي، نشانه بيدردی نيست؟ سپيده دميد و تو هنوز در پی موی سفيدی!
مولوی، پس از داستان مرد جوگندمی، حکايتی ديگر نيز میآورد: شخصی، محکم برپشت گردن زيد کوبيد و از او پرسيد: آيا صدايی که از اين ضربه برخاست، از گردن تو بود يا از
دست من؟ زيد گفت: من اکنون از درد، قدرت انديشيدن ندارم. تو که درد مرا نداری، بنشين و بينديش که صدا از کجا بود؟ درد من کجا و پرسشهای بيسرانجام تو کجا؟ اين گرههای سخت، ارزانی کيسههای خالی تو!
تو که بیدردی همی انديش اين
نيست صاحبدرد را اين فکر، هين
رضا بابایی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
مصاحبه ظریف با سعید لیلاز هیچ اطلاعات تازه ای برای مردم ندارد. اینها را همه مردم همان روز که رخ داد می دانستند. همان روز اول همه می دانستند هواپیمای اوکراینی را با دو موشک زده اند. نقش حاشیه ای وزیر خارجه را در سیاست های منطقه ای کیست که نداند
و یا نقش روسیه را در تضعیف برجام! آقای ظریف اگر میگوید حمله ایران به عین الاسد را اول از آمریکایی ها شنیده، حرف تازه ای نیست. اینها را و همه اطلاعات دیگری را که مقامات به خیال خودشان رازهای مگو را می گویند برای مردم آشکار است، از همان روز اول!
در حوادث دیگر هم همین است. اگر احمدی نژاد می آید و از سازماندهی اراذل و اوباش برای سرکوب های خیابانی پرده برداری می کند به خیال خودش، این پرده سالهاست که برافتاده است و یا اگر آن نماینده اصولگرای مجلس وزارت کشور را متهم می کند که در آبانماه ۹۸ مسئول کشتار مردم بوده است،