صهیون واقع است.
نام این دره در زبان عبری (زبان یهودیان و دین یهود) گِهینوم بوده است
و از آنجایی که اعراب "گ" ندارند، آنها لغات را معرب می کنند یعنی "گ" را با "ج" جایگزین می کنند (مانند گرگان که در عربی جرجان می خوانند،
گوهر که جوهر و جواهر شده است).
این واژه گِهینوم به جهینوم و سپس به جهنم تبدیل شده است .
بله جهنم یک مکان واقعی و دره ای در نزدیکی شهر اورشلیم کشور اسراییل است
و برای همین است واژه ی "جهنم دره" در مثل پارسی هم وجود
دارد! (نمونه: تا حالا کدام جهنم دره ای بودی؟).
اما چه شد که این دره اینقدر مشهور شد؟
باید نگاهی به تاریخ بیاندازیم:
گهینوم مختصر شده ی "گه بن هینوم" بوده = گه + بن + هینوم = دره + پسر + هینوم. یعنی دره ی پسر هینوم.
اما
چرا نام اینجا گهینوم شد؟
کمی باز می گردد به زمانی که در این منطقه مردمان کنعان و فینیقیه به خدایانی بنام مُلِک و بَعل باور داشته اند و در این دره پرستشگاهی برای بت های این دو خدا آفریده بودند و برای این خدایان قربانی
می کردند.
این قربانی کردن آنقدر گسترش و متعصبانه شد، که روزی فردی بنام "هینوم" پسر خود را در این مکان قربانی کرد
و از آن پس نام این دره به "گه بن هینوم یعنی دره ی پسر هینوم تغییر یافت
و رفته رفته" بن" از نام حذف شد و گهینوم
نام آن دره شد .
حال چه شد که نام این دره به متون مقدس ادیان ابراهیمی راه پیدا کرد؟
ادامه ی این داستان تاریخی است
و آن از این قرار است که پس از برچیده شدن ادیان پیشین(قبل از ادیان ابراهیمی) این دره کاربری خود را تغییر
داد و به محل سوزاندن محکومان، تبدیل شد. بعد ها، افراد آن منطقه، بر اساس اعتقاد خود، جنازه ی کسانی را که از رستگاری نومید شده بودند، مثل جانیان، قاتلان و آدمهایی را که دست به خودکشی می زدند، در این مکان می سوزاندند. همیشه بوی
گندی می داد و جای بدی بود که مردمان این منطقه ضرب المثل از پلشتی و زباله دانی را به این دره، نسبت می دادند
و چون مکان سوزاندن جسد آدم های بدکاره بود در میان مردم به صورت دشنام و مثل، در آمد! (مانند اینکه تو لایق گهینوم هستی یعنی جنازه ات را باید در آنجا سوزاند . )
رفته رفته
🔽
این نام و این مثل به درون کتاب های مقدس ادیان راه پیدا کرد و برای آن افسانه ها سرودند و آنرا زندگی رقت بار پس از مرگ عنوان کردند
و با آب و تاب توصیفی از آن شده و جالب اینکه در خود آیین یهود، زندگی پس از مرگ، بهشت و جهنمی ندارد و
این افزوده ها و برداشت نام گهینوم و جهنم به دو دین مسیحیت و اسلام باز می گردد.
🟢 مکانی که ادیان ما را از آن می ترسانند، در حال حاضر به پارکی زیبا تبدیل شده است و شما می توانید از این مکان تاریخی بصورت گردشگر دیدار کنید!
بلیط رفت و برگشت به نیویورک آمریکا شده بود نزدیک ۴ هزار تومان . برای ما که دانشجو بودیم نصف بها حساب می کردند . یعنی ۱۹۵۰ تومان! صبحانه و نهار و شام بهمراه ویسکی درجه یک "شیواز" آبجو - آب پرتقال دسر شیرینی تازه
🔽
سالاد - میوه پرتقال و موز و سیب!
به مهماندارها میگفتیم:
ببخشید انار دون کرده ندارید؟!!
همیشه میگفتند: "انشالله بعدا"!
خیلی وقت ها از هواپیما در نیویورک پیاده نمیشدیم میگفتیم به کاپیتان بگوئید ما یک چرتی میزنیم تا برگردیم ایران!
اونهایی که با پرواز ۷۴۷ ایران ایر به
🔽
نیویورک رفته بودند میدانستند که
محل پارک هواپیماهای "ایران ایر" کنار پارکینگ "پان امریکن" بود . دوباره در برگشت چون ساعت ۱۰ صبح پرواز بود قهوه با کیک بعد آب پرتقال بعد نهار و بعد از ظهر انواع مشروبهای ویسکی "شیواز" و آبجو و شراب تا وقت شام که سئوال میکردند:
"استیک یا
*داستان الاغ و الاغ دار *
👇👇👇👇👇
در قدیم شخصی بود بنام عباس گچی که تعدادی الاغ داشت
آدم خوش مشرب و مردم داری هم بود،
و همه او را دوست داشتند و با وجودی که مشروب میخورد کسی کاری بهش نداشت او همیشه به دنبال الاغ هایش با صدای دلنشینش آواز هم میخواند اما بعداز مدتی ورشکسته ⬇️
شد و مجبور
به فروش الاغ هایش میشود، و محل زندگی خود را ترک و بدون مقصد، باجیب خالی، و بدون هیچ امیدی، سر به بیابان میگذارد...
پس ازطی چند روز پیاده روی، تشنه و گرسنه به شهرکوچکی میرسد،و چون جایی نداشته،وارد مسجدجامع شهر میشود و درگوشه ای مینشیند تاچند روز توسط خادم مسجد ⬇️
پذیرایی میشود و
کم کم وارد صف نماز جماعت شده، ساکن مسجد میگردد ،
و دراین مدت به خطبه های ملای مسجد گوش داده..، و از کتاب های مذهبی مسجد مذهبی استفاده کرده، و خیلی زود در دل مردم جا باز میکند.
پس ازمدتی ملای مسجد فوت نموده، و مردم اورا به عنوان جانشین ملا به امام جماعت ⬇️