1) بیایید از یک #سوگیری_شناختی دیگر به نام #خطای_بنیادی_اِسناد (Fundamental Attribution Error) صحبت کنیم؛ تمایل‌مان برای قضاوت درباره رفتار دیگران با پررنگ کردنِ ویژگی‌های شخصیتی‌شان و کم‌رنگ کردن شرایط محیطی که در آن قرار دارند.
2) طرف با ماشین جلویمان می‌پیچد و راه می‌گیرد و چند تا فحش نثار شخصیت نداشته‌اش می‌کنیم در حالی که ممکن است اتفاقا یکی از مبادی آداب‌ترین آدم‌ها باشد و فقط دارد خود را برای یک وضعیت اورژانس به بیمارستان می‌رساند.
3) در واقع در اینجا وضعیت «پیش‌فرض» ذهنی‌مان این است که ویژگی‌های شخصیتی آدم‌ها بیشتر روی رفتارهایشان تأثیر می‌گذارد تا شرایط محیطی و وضعیتی که در آن قرار دارند. برای همین هم ممکن است قضاوت‌های شتاب‌زده و بعضا ناعادلانه بکنیم. این مورد در ساحت اجتماع هم صادق است.
4) و موجب دور شدن‌مان از یکدیگر و در نتیجه بسته شدن درهای گفتگوی اجتماعی می‌شود. گیر دیگرش این است که وقتی رفتارها را نشانه شخصیت افراد بدانیم و معمولا نتیجه بگیریم شخصیت‌شان عیب دارد، وارد اولین قدم فرایند بسیار بسیار خطرناک «ناانسانی‌سازی» می‌شویم که همه می‌دانیم آخرش کجاست.
5) یک پدیده دیگر هم هست که اغلب با این خطایی که گفتیم قاطی می‌شود. اسمش هست #عدم_تقارن_عامل_و_ناظر که نشان می‌دهد آدم‌ها وقتی به قضاوت درباره رفتار خودشان می‌رسد، شرایط محیطی را پررنگ می‌کنند و وقتی نوبت بقیه می‌شود، رفتار را برآمده از شخصیت طرف قلمداد می‌کنند. استاندارد دوگانه!
6) حالا این سوگیری از کجا می‌آید؟ این طور نیست که ندانیم باید شرایط محیطی‌ای را که رفتار در آن انجام شده است هم در قضاوت‌مان در نظر بگیریم، بلکه به صورت ناخودآگاه این کار را نمی‌کنیم.
7) بعضی‌ها می‌گویند شاید چون اطلاعات مربوط به شرایط محیطی را نداریم این‌طور رفتار می‌کنیم؛ اما بعضی‌ها تحقیق کرده‌اند و دیده‌اند حتا اگر کاملا در جریان آن اطلاعات باشیم هم ممکن است دچار این سوگیری شویم.
8) بعضی وقت‌ها هم از قصد می‌خواهیم شرایط محیطی را نادیده بگیریم. چون به خودمان قبولانده‌ایم که آن رفتار خاص فقط و فقط از یک شخصیت شیطان‌صفت و طینت بد برمی‌آید و لاغیر.
9) حالا چطور اجتناب کنیم؟ اول اینکه سعی کنیم خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و کمی هم‌ذات‌پنداری کنیم. راحت است درباره یکی قضاوت کنیم در حالی که اگر خودمان جای او بودیم دوست داشتیم جور دیگری قضاوت شویم. تقویت هوش هیجانی اینجا خیلی کمک می‌کند.
10) راه دوم این است که سعی کنیم روی نقاط مثبت طرف تمرکز کنیم. همه ما آدم‌های چندوجهی هستیم با خوبی‌ها و بدی‌های خاص خودمان. وقتی دیدید دارید درباره شخصیت یکی قضاوت می‌کنید، سریع ویژگی‌های مثبت طرف و ویژگی‌های منفی خودتان را مرور کنید. این مرور کردن هم کمک‌کننده است.

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with HumptyDumpty

HumptyDumpty Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @HDNeverFalls

5 Mar
1) بیایید از یک #سوگیری_شناختی دیگر به نام #اثر_گوگل (Google Effect) یا نسیان دیجیتال صحبت کنیم؛ تمایلمان برای فراموش کردن اطلاعاتی که خیلی راحت در اینترنت می‌توان پیدایشان کرد. این جور اطلاعات را به خاطر نمی‌سپاریم چون می‌دانیم راحت در دسترس هستند.
2) فرض کنید دارید کتابی می‌خوانید و کلمه جدیدی به چشمتان می‌خورد. سریع با موبایل معنی‌اش را جستجو می‌کنید و رد می‌شوید. چند روز بعد دوباره همان کلمه را می‌بینید اما معنی‌اش یادتان نمی‌آید. این همان اثر گوگل است. چون می‌دانیم بعدا دوباره می‌توانیم پیدایش کنیم، دیگر حفظش نمی‌کنیم.
3) این سوگیری فقط به اطلاعاتی مربوط نیست که در اینترنت بشود آنها را جستجو کرد. اطلاعات روی هارد کامپیوتر و موبایل را هم در بر می‌گیرد. نگاه کنید ببینید شماره تلفن پدر و مادرتان را بدون نگاه به گوشی حفظ هستید؟ معمولا جواب نه! است. عکس هم می‌تواند نقش حافظه بیرونی را بازی کند.
Read 10 tweets
17 Sep 20
1) بیایید درباره‌ی #مغالطه‌_هزینه‌های_ازکف‌رفته (Sunk Costs) یا «اون‌که رفته دیگه رفته دیگه برنمی‌گرده» صحبت کنیم. شده سینما رفته باشید و همان نیم‌ساعت اول—از فرط حوصله‌سربَری—چشمان‌تان سنگین شده باشد اما بنشیند و فیلم را تا آخر ببینید؟
2) این همان مغلطه‌ای‌ست که کاری می‌کند زمان‌مان را سر یک فیلم بی‌خود هدر دهیم چون تا الان هم پول بلیط از جیب‌مان رفته هم نیم‌ساعت از وقت‌مان.
این‌طور نیست که ما آدم‌ها هر روز، زندگی را دوباره از نو آغاز کنیم. گذشته و خاطرات‌مان و درس‌هایی که از آن آموخته‌ایم برای‌مان مهم‌اند.
3) اما اگر بخواهیم گزینه‌هایِ پیش‌روی‌مان را بر مبنایِ کارهایی که در گذشته انجام داده‌ایم بسنجیم—به‌جایِ سنجش بر مبنایِ هزینه‌ها و منافعِِ از الان به بعد—سرگردان می‌شویم و تصمیمِ بهینه نمی‌گیریم. یکی از بزرگ‌ترین تبعاتِ این نوعِ نگاه، همین مغالطه‌یِ هزینه‌هایِ از کف‌رفته است.
Read 14 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(