رشتو
۱.وضعیت انتخابات پیش‌رو چنان روشن است که زعمای اصلی اصلاح‌طلبان هم اغلب در قبال آن سکوت کرده‌اند و دعوت به مشارکت انتخاباتی از جانب کسانی است که حتی در زمره اصلاح‌طلبان هم نمی‌توان به شمارشان آورد. تا به آنجایی که من دیده‌ام، جدای از حکومتی‌‌ها تنها سه گروه هستند که با ادعای
۲.اصلاح‌طلبی یا تحول‌خواهی آشکارا دعوت به مشارکت انتخاباتی می‌کنند. در ادامه به این سه گروه با مروری بر موقعیت، ادبیات و‌ چهره‌های نمادین‌ هرکدام‌شان در داخل و خارج از کشور، اشاره می‌کنم.
(۱)طیفی از مدیران بالای اجرایی دوران موسوم به اصلاحات و اعتدال. این مدیران را البته علی‌رغم
۳.موقعیت‌شان به دلیل پدیده وارونگی نخبگان پس از انقلاب نمی‌توان از نخبگان جامعه ایران به شمار آورد، بلکه اینها را باید مدیرانی دانست که واجد شرایط اطلاق عنوان قلدران هستند. از همین روی است که اینها ادبیاتی امری و تهدیدآمیز دارند. این قلدران تقریبا همگی در داخل ایران هستند. (البته
۴.خودشان و نه لزوما فرزندانشان!) غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی بارزترین چهره این گروه است و عطاالله مهاجرانی تنها چهره خارج از کشوری آنهاست.
(۲)طیفی از فعالان سیاسی سابق در درون کشور که عمدتا در سال‌های گذشته مصمم و یا ناگزیر به ترک کشور شدند و شماری از آنها هم
۵.با گسست از پیشینه کنشگری خود، به عضوی از بدنه بوروکراسی اداری در سطوح معمولا فرهنگی و بعضا هم اقتصادی کشور مبدل شده‌اند. این گروه به اعتبار داشته‌‌هایی از قبیل پیشینه یا دانسته‌هایشان در شمار نخبگان فکری جامعه ایران قرار دارند و به همین دلیل عمدتا ادبیاتی اقناعی دارند.
۶.فرخ نگهدار رهبر سابق سازمان فدائیان خلق اکثریت چهره عمده برون مرزی این گروه است و در درون مرز هم البته از این گروه مصادیق فراوانی وجود دارد اما هیچ یک واجد موقعیت چهره نمادین نیستند. چون اغلب کمتر شناخته‌شده و یا اثرگذار هستند. اما شاید بتوان تا حدی و با ارفاق به خاطر گستره
۷.تاثیرگذاری مطبوعاتی صبا آذرپیک را عمده‌ترین چهره این گروه دانست که البته با گروه بعدی سنخیت بیشتری دارد.
(۳)پروژه‌بگیران سیاسی که تنها کارکرد و مشخصه‌شان کمپین زدن و پیمانکاری سیاسی برای پروژه‌های مشخص است. این گروه نه واجد پیشینه و اندیشه‌ای هستند که بتوان آنها را در زمره
۸.نخبگان فکری به شمار آورد و نه موقعیت موثری در دستگاه اداری دارند که همپای گروه قلدران باشند. این گروه دچار بحران هویتی و کارکردی است و همین هم موقعیت نقش‌آفرینی را (برخلاف تسهیل امکان موج‌سواری در سال‌های گذشته) از آنها سلب می‌کند. بنا بر همین موقعیت متزلزل است که این گروه سوم
۹.اگرچه می‌کوشد ادای گروه دوم را دربیاورد و ادبیات اقناعی اختیار کند، اما عملا چون همطراز آنها نیست و صرفا دنباله مجازی قلدران است، نهایتا به ادبیاتی آمرانه می‌رسد. یا به بیان دیگر ادبیات آمرانه را در پوشش ادبیات اقناعی ارائه می‌کند. این گروه هم در داخل و هم در خارج از کشور
۱۰.نمایندگانی دارد که از جمله چهره‌های‌داخلی‌شان می‌توان از فرید مدرسی و چهره‌های خارجی‌شان هم از حمزه غالبی نام برد.
پی‌نوشت: بدیهی است که هرکس که قصد رای دادن دارد در زمره این سه گروه نیست، اما توصیه من به آنهایی که بنابر حسن نیت و نگرانی برای کشور تصور می‌کنند مشارکت در این
۱۱.انتخابات منتج به فایده می‌باشد این است که تحت تاثیر هیچ یک از این سه گروهی که برخلاف این دوستان پیگیر منافع شخصی آشکار و نهان خود هستند، نباشند.
پایان

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with Tirdad Bonakdar

Tirdad Bonakdar Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @TirdadBonakdar

10 Jun
رشتو
۱.مهرعلیزاده نیمه پان‌ترک اصلاح‌طلبان و اعتدالیون استاندار اصفهان می‌شود. یعنی همانجایی که پس از تهران (و گاه همپای آن!) آماج توهین و تهمت قوم‌گرایان به ویژه پان ترکیست است. او در زمان استانداری اصفهان فاجعه اسیدپاشی در این شهر را مهم نمی‌داند که پیگیری آن در دستور کارش باشد
۲.حالا همو کاندید انتخابات شده و در تلویزیون رسمی کشور ادبیات تجزیه‌طلبان را به کار می‌برد و مدعی می‌شود که ما (نمایندگی خودخوانده از هم‌میهنان آذری) آذری نیستیم و ترک هستیم. پیشتر هم در کلاب‌هاوس موضوع عدم پیگرد اسیدپاشی‌های اصفهان را متوجه دادستانی دانسته و خود را مبرا می‌داند.
۳.اما تکلیف او از همکنون روشن است. مهرعلیزاده نخستین کسی بود که در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۴ از ادبیات و شعارهای قوم‌گرایانه و پان‌ترکیستی استفاده کرد. نتیجه چنین موضعی برای او بین ۳ تا ۱۴ درصد آرای استان‌های آذری نشین بوده است. اکنون هم گمان نمی‌کنم جز این بشود.
Read 6 tweets
6 Jun
رشتو
۱.گمان می‌کنم اکنون زمان آن باشد که به یک اشتباه تحلیلی که چند سالی (تقریبا در سال‌های۹۶-۱۳۸۸)دچارش بودم و مدتیست که بر اشتباهم واقف شده‌ام، اعتراف کنم.
سال‌ها تحت تاثیر نظریه ساخت‌یابی جامعه‌شناس برجسته بریتانیایی آنتونی گیدنز گمان می‌کردم که می‌توان انتظار داشت که در
۲.در حکومت ایران هم ساختار و کارگزار اثربخشی دوجانبه بر یکدیگر داشته باشند. چون نظریه گیدنز را یک نظریه دقیق و کمابیش جهانشمول یافته بودم و گمان می‌کردم حتی می‌تواند گویای وضعیت جمهوری اسلامی و اصلاحات در آن باشد. اما اشتباهم در این بود که به این مهم که کانتکست اصلی این تحلیل
۳.نظام‌های لیبرال دموکراتیک هستند، کم بها دادم. این موجب شد که نه تسلب و انعطاف‌ناپذیری ساختار تئوکراتیک موجود را به درستی لحاظ کنم و نه با دقت کافی به ناکارآمدی کارگزار به اصطلاح اصلاح‌طلب این ساختار که به دلیل مطلقا رانتی بودن فاقد هرگونه قابلیت اثربخشی بر ساختار است، بنگرم.
Read 7 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(