#نظم_نوین_جهانی
نیروهای سایه و دستان پشت پرده در حال پیش بردن برنامه ای آرام و قدم به قدم برای تسلط کامل بر تمام بشریت و منابع سیاره هستند و اسم آن برنامه را «نظم نوین جهانی» گذاشته اند.از آنجا که این پروسه بطور زیرکانه و آرامی در حال پیش رفتن است و همچنان ذهن عامه ی
مردم مشغول سرگرمی ها، حواس پرتی ها و... میباشد،آنها بدون آنکه مردم بویی ببرند،آزادی شان را از آنها می ربایند و در عوض قدرت سیستم بیشتر و بیشتر میشود.
نزدیک به راس هرم قدرت نام یک سازمان به نام «شورای تاج 13» به چشم میخورد که گفته میشود شامل 13 خانواده ی قدرتمند زمین است
و آنها تمام وقایع عظیم جهان را سازماندهی میکنند.
نام برخی خاندانهای پرقدرت:
1.روثشیلد(بایر، بوئر)
2.بروس
3.کِوندیش(کندی)
4.دی مدیچی
5.هانوفر
6.هاپسبرگ
7.کروپ
8.پلانتاژنت
9.راکفلر
10.رومانوف
11.سینکلیر(سینت کلیر)
12.واربرگ(دل بانکو)
13.ویندزور(ساکس، کوبرگ، گوته)
(البته شک دارم که اینها تمام خاندانهای در راس باشند و احتمال آن وجود دارد که حتی این افراد نیز پوششی برای دیگر دستان پشت پرده باشند-برخی میگویند خاندانهای سلطنتی بریتانیا، اسپانیا، مالت و... آن ۱۳ خاندان اند و افراد فوق سرباز آنها)
به هرحال،روثشیلدها با سرمایه 500 تریلیون دلاری خود، ثروتمندترین و قدرتمندترین خانواده قابل مشاهده ی جهان اند.گفته میشود آنها ابتدا صراف بوده و سپس بانکداری نوین را در قرن 17م آغاز کرده و از آن زمان در تمام جنگ ها،روی هر دو طرف جنگ ها سرمایه گذاری کرده و درآمدزایی کرده اند
و هم اکنون صاحب تقریبا تمام بانک های مرکزی جهان من جمله فدرال آمریکا هستند.
مراکز اصلی که در حال تلاش برای برقراری «نظم نوین جهانی» یا همان طرح بردگی نهایی بشر هستند:
1. فدرال رزرو آمریکا(مدیریت سرمایه بخش مالی - بانک خصوصی که مالک آن روثشیلدها هستند و بخشی از کشور آمریکا نیست)
2. شهر واتیکان (تعلیم و تربیت عوام مردم - فریب و مسوم کردن اذهان - استفاده ی از تکنیک های ایجاد وحشت. واتیکان نیز بخشی از کشور ایتالیا نیست و مستقل است) 3. واشنگتن دی سی (نیروی نظامی - برنامه ریزی اذهان - شستشوی ذهنی و اجرای طرح کم کردن جمعیت. بخشی از کشور آمریکا نیست)
4. شهر لندن(«شهر لندن» با لندن تفاوت دارد و در واقع منطقه ای کوچک و مانند واتیکان، مستقل از خاک بریتانیا،در قلب لندن است و سرمایه گذاری و مدیریت دارایی را بر عهده دارد)
تمامِ موسسات بالا مستقل بوده و طبق قوانین خود عمل میکنند برای همین هیچ دادگاهی روی زمین هیچگاه نخواهد نتوانست آنها را محکوم کند.
علاوه براین،گروه های مخفیِ زیادی در جهان در حال انجام وظیفه به عنوان شاخه هایی از یک ابرشرکت هستند که توسط 13 خانواده ی سلطنتی در راس هرم کنترل میشود.
گرچه اعضای این انجمن های مخفی بخاطر خدمات خود پاداش های زیادی دریافت میکنند اما آنها از اعضای خونیِ خانواده های سلطنتی نیستند و نمیدانند که اربابان حقیقیشان کیستند و از نقشه ی کلی و اصلیِ آنها اطلاعی ندارند.
یکی دیگر از ابزارهایی که برای شستشو و کنترل ذهن بشر استفاده میشود
«سیستم آموزش و پرورش» نام دارد. مدارس دیگر آنچه که بودند یا قرار بود باشند نیستند. اکنون آنها به کودکان یاد میدهند که بدون اینکه فکر کنند، فقط حفظ کنند؛ و اطاعت کنند، بدونِ اینکه سوالی مطرح کنند.
در عصر اینترنت، سیستمِ سنتیِ آموزش اکنون بسیار پرهزینه و منسوخ شده محسوب میشود،
چرا که با وجود اینترنت تقریبا در هر زمان و هر مکانی میتوان به اقیانوس بی انتهایی از اطلاعات دسترسی داشت و دیگر نیازی به حفظ کردن و اشغالِ حافظه انسان ها نیست و نیروی ذهن آنها میتواند صرف خلاقیت و... شود.
پس چرا هنوز ما مردم در حال پرداخت این حجم زیاد از پول و سرمایه و زندگیِ خود
برای تحصیل در سیستم آموزش دولتی هستیم؟ چرا که کنترلگرهای اصلیِ جهان میخواهند فرزندانِ ما پیروی کردن و داخلِ جعبه فکر کردن را یاد بگیرند.
از طرفِ دیگر همه ی ما انسان های عادی، بردگانِ پول هستیم و بدونِ پول تقریبا هیچ شانسی برای بقا نخواهیم داشت.
در بهترین حالت، یک شغل نصیب ما خواهد شد که تقریبا تمام طولِ هفته ی ما را به خود اختصاص خواهد داد. کاری که اغلب در محیط های بسته، خسته کننده و افسرده کننده سپری میشود و در آن هیچ خلاقیت، سازندگی و یا هیجانی وجود ندارد. و البته مهم نیست که چقدر سخت کار میکنیم،
باز هم به نظر نمیرسد هیچگاه پولِ کافی داشته باشیم.
تا بحال براتون این سوال پیش نیومده که چرا ابرشرکت هایی که سالیانه بیلیون ها دلار سود به جیب میزنند همیشه میلیون ها دلار پول به مدیران خود میدهند،کمترین حقوق ممکن را به کارمندها و کارگران دون پایه میدهند؟
این مسئله با دقت خاصی طراحی شده است، زیرا کسیکه همیشه از نظر مالی همیشه روی لبه ی پرتگاه است، هیچگاه زمانی برای آموزشِ خود، تامل و تعمق در خودوبیداریِ معنوی نخواهد داشت.
آنها انسان های واقعا آموزش دیده یاخودآموخته ای که قادرند منتقدانه فکر کنند یا اهداف معنوی دارند را نمیخواهند.
آنها انسان های واقعا آموزش دیده یا خودآموخته ای که قادرند منتقدانه فکر کنند یا اهداف معنوی دارند را نمیخواهند.
آنها انسان های واقعا آموزش دیده یا خودآموخته ای که قادرند منتقدانه فکر کنند یا اهداف معنوی دارند را نمیخواهند. خیر، این انسان ها برای تشکیلات آنان یک خطر محسوب میشوند.
آنها فقط ربات های مطیعی میخواهند که هوششان تنها تا حدی باشد که بتوانند با ماشین آلات کار کنند و آنقدر کودن باشند که هیچگاه هیچ چیز را زیر سوال نبرند.
تمام مشکلات بزرگ جهان ریشه در این «طاعونِ مالی» دارند. جنگ ها، سودده هستند، مریضی ها درآمد زا هستند، غارتِ زمین سودده است،
بردگی و بیگاری انسانها در شرایط غیر انسانی درآمد زاست. اغلب رهبران جهان توسط پول فاسد شده اند و هدف اصلی بشریت، که تجربه ی زندگی در صلح و هماهنگی با طبیعت و خود، و رشد معنوی و عشق بوده از او ربوده شده است.
بنابراین چرا اصلأ به چیزی بنام «سیستم مالی» نیازمندیم؟
در حقیقت نیازی نداریم، یا حداقل دیگر نداریم. چرا که سیاره، برای هیچکدام از منابع طبیعی ای که از آنها استفاده میکنیم، از ما پولی نمیگیرد و ما اکنون در تکنولوژی به مرحله ای رسیدهایم که میتوانیم این منابع را بدون اینکه حتی یک روز هم به صورت فیزیکی کار کنیم، استخراج و استفاده کنیم.
پس همانطور که بشریت به بردگیِ کامل نزدیک میشود، یک نجاتِ جمعی نیز ممکن است. انسان ها میتوانند با انقلابی درونی در ذهن، قلب و روح خود و اتحاد در مقابلِ دسیسه ی کنترلگرها، بطور صلح آمیزی هرم قدرت آنان را نابود کرده و یک اقتصادِ مبتنی بر منابع طبیعی را پایه گذاری کنند.
همه ی انسانها از رفاه، از انرژی های رایگان و تمام نشدنی و اطلاعات آزاد و دیگر چیزهایی که اکنون مسدود یا محدود شده اند بهره ببرند.
بعنوان مثال «ژاک فرسکو» نابغه ی طراحیِ صنعتی و مهندسیِ جامعه، بخش عمده ی زندگیِ خود را به طراحی شهرهایی برای آینده بشر اختصاص داده.
شهرهای او توسط ربات هایی خودمختار ساخته خواهند شد و همه سازگار با محیط زیست، خودپایدار، ضد زلزله و ضد حریق خواهند بود.
افراد دیگری نیز یک «برنامه ی انتقال به اقتصادِ آینده» را مورد بحث قرار داده اند که در آن دیگر به پول نیازی نیست و برای هر فرد، شرایط مناسب با شکوفایی پتانسیلِ
آن فرد مهیا خواهد شد.همه برای خدمت به گونه بشر و کلیت طبیعت سیاره،بعنوان یک کل.
در آخر سوال این است:
آیا ما آماده آن هستیم که آینده طلایی را در آغوش بگیریم و از چنگ کنترلگرها بگریزیم و در یک دنیای بدون پول،فقر،جنگ و بیماری زندگی کنیم یا به نظم نوین جهانی،اجازه ی رخ دادن میدهیم؟
برگرفته از سایت humansarefree.com نوشته شده توسط الکساندر لایت (با کمی ویرایش)
این خبر طرح محدود و/یا مسدودکردن پیامرسانهای خارجی و جرمانگاری فعالیت افراد و سازمانها در پیامرسانهایی که مسدود شود، بهنام صیانت از حقوق کاربران و با مدیریت نیروهای مسلح (سپاه) در دستور کار #مجلس_اقلیت قرار گرفت را حتما خوانده اید ؛ مرا یاد داستان «حکم پادشاه» انداخت.
در گذشتههای دور پادشاهی بیگانه بر سرزمینی مسلط شد. او بدخواه و در عین حال زیرک بود. و وزیری داشت از خودش بسی بدخواهتر و زیرکتر. به او امر کرد که راهی بیاب تا بر روح و جان این مردمان مسلط شوم بدون آنکه بفهمند و اعتراضی بکنند. وزیر تفکری کرد و طوماری بنبشت و به جارچیان داد
تا در سراسر شهرها و دیهاتها بخوانند.
قوانین جدید اعتقاد به دین قدیم و سوادآموزی را غیر قانونی اعلام کرد. و مالیاتها را به سه برابر افزایش داد. شب زفاف عروس از آن شاه بود و ارزش جان مردمان به اندازه چهارپایان کشور همسایه که موطن اصلی شاه بود اعلام شد.
چرا واکسن تولید داخل گران است؟
پاسخ ساده اینست که کشور ما مزیت نسبی در تولید این کالا ندارد و بدین دلیل هزینه تولید آن بالاست. نداشتن مزیت نسبی یعنی نسبت به دیگر کشورهای تولیدکننده هزینه تولید کشورمان بمراتب بالاتر است و توان رقابتی در تولیدش نداریم.
در این شرایط سوالی که مطرح می شود اینکه چه لزومی دارد دست به تولید آن بزنیم و بهتر نیست ارزانتر وارد کنیم؟ البته این منطق در مورد کالاهای غیرعمومی مطرح است و قابل دفاع است.
اما چرا ما در تولید واکسن مزیت نسبی نداریم؟ پاسخ آن واضح است: نبود کادر مجرب، نبود تکنولوژی برتر، پایین بودن بهره وری تولید در کشور، هزینه بالاسری بسیار بالا منجمله هزینه مدیریت، و ...
متن سخنرانی :
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن حکومت بیشتر از یک قاتل عادی حق قاتل شدن نداشته باشد، و وقتیکه بصورت حیوانی درنده حمله کند، با خودش نیز چون با حیوانی درنده عمل شود.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن جای کشیش در کلیسای خودش باشد و جای دولت در مراکز کار خودش، نه حکومت در موعظه مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاست دولت کاری داشته باشد.
برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن، همچنانکه قرن گذشته ما قرن اعلام تساوی حقوق مردان بود، قرن حاضر ما قرن اعلام برابری کامل حقوقی زنان با مردان باشد. برای پی ریزی جامعه ای بکوشیم که در آن آموزش عمومی و رایگان، از دبستان گرفته تا کلژدوفرانس،
1. حماس خیلی زود و در شب اول نزاع مهمترین برگ راهبردی خود یعنی موشکباران انبوه تل اویو را بازی کرد. (بعید است امکان تکرار زیاد آن را داشته باشند) هدف نیز آن بود که مانند دو تنش اخیر ظرف دو سه روز با وساطت مصر به اتش بس برسد. اما ثقل حملات اسراییل تازه پس از حملات به تل آویو..
2. شروع شده و از شب گذشته 1500 حمله به 500 هدف انجام شده که از جنگ 2008 بیسابقه است.نکته اینجاست که بر خلاف جنگ 2008 که در همان دو روز اول 200 کشته داشت اینبار حجم تلفات یک پنجم آن دو روز است و تعداد فرماندهان مقتول حماس و زیرساختهای نابود شده حماس نسبت به 48 ساعت شروع بحران..
3. بسیار بالا است. حماس هنوز درک درستی از اقتضائات راهبردی خود ندارد. غزه مانند جنوب لبنان منطقه ای باز نیست که بواسطه وصل بودن به شلنگ دلاری تهران و تجارت هرویین فورا خود را بازسازی و به وضع عادی برگردد. اسراییل هم مطلقا در مرحله فعلی میلی به اتش بس ندارد و اگر هم می شد روی..
انتخابات ۱۴۰۰
ثبت نام از داوطلبان روز سهشنبه ۲۱ اردیبهشت آغاز می شود و قرار است انتخابات ریاست جمهوری ایران روز ۲۸ خرداد برگزار و هشتمین رئیس جمهور این کشور مشخص شود.
۱- کاربرد آیه ۴۵ سوره غافر ، برای زمانی است که کسی مورد مکر و حیله واقع شده باشد، و خداوند با ذکر یاد شده
همانندحضرت موسی او را از شر و مکر فرعونیان مصون خواهد داشت.
۲- اینرا با موشک پرانی حماس از تاریخ فوق به اسراییل تا پایان زمان انتخابات در ایران در نظر بگیرید .
۳-در زمان و حالت جنگی بخاطر شرایط بحرانی و خاص برگزاری پر شور (مشروعیت) انتخابات و انتخاب گزینه
غیر نظامی زیاد منطقی بنظر نمی آید 😏
۴-شاید قضاوت زود باشد ، ولی اینکه همه ارزشی های با کد آیه ۴۵ سوره غافر آمدند وسط ، سوال برانگیز است .