بسیاری از مشکلات امروز نتیجه راه حلهای دیروزند. سدها که روزگاری با غرور و برای توسعه اقتصادی ساخته شدند، حالا به عنوان عوامل مشکلات بی سابقه محیط زیستی و اقتصادی-اجتماعی نکوهش میشوند.
تا کنون ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار سد بر روی ٪۶۳ از رودخانههای اصلی جهان ساخته شده.
تقریبا نیمی از سدهای بزرگ جهان برای اهدافی نظیر تأمین آب کشاورزی، آب آشامیدنی انرژی #برقآبی ساخته شدهاند.
سدها تأمین کننده ٪۲۴ برق مصرفی و ٪۷۰ انرژی تجدیدپذیر تولیدی در جهانند.
از ۱۸۴۸ به بعد، سالانه ۱۰ سد به طور متوسط در آمریکا شکسته است (مجموع بیش از ۱۵۵۰ شکست سد). از سال ۲۰۱۰ به بعد این رقم به سالی ۲۵ سد رسیده که بسیار نگران کننده است.
عمر ۷۲٪ سدهای شکسته شده کمتر از ۷۰ سال بوده است. ٪۱۲ سدها در آبگیری اولیه یا در بازه ده ساله پس از بهرهبرداری شکسته اند. اکثر این سدها، سدهای کوچک و دارای مالک خصوصی بوده اند.
تا کنون در حدود ۱۷۰۰ سد در آمریکا (بیشتر آنها بعد از سال ۲۰۰۰) برچیده شده اند. اکثر این سدها، سدهای کوچکی بودند که دیگر اهداف اولیه طراحی خود را تأمین نمیکردند (مثل سدهای کوچکی که مخزن آنها به خاطر رسوب گذاری ظرفیت ذخیره سیلاب را از دست داده بودند).
تخمین زده میشود که تا کنون بین ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ سد در اروپا برچیده شده اند اما #سدسازی هنوز به طور جدی در آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی ادامه دارد و حتی به عنوان نمادی از توسعه محسوب میشود.
بزرگترین پروژه #برچیدن_سد در جهان مربوط به تخریب سدهای الوا و گیلنس کانیون در ایالت واشنگتن است که در سال ۲۰۱۱ آغاز شد. این رکورد به زودی با تخریب ۴ سد رود کلمث در کالیفرنیا شکسته خواهد شد.
با افرایش عمر سدهای «پرخطر» و تغییر الگوی رخدادهای حدی آب و هوایی (نظیر سیل) و تشدید آنها در اثر گرمایش زمین باید انتظار شکستن سدهای بیشتری را در آمریکا داشته باشیم.
برخی افراد حذف سدها را یک پیروزی محیط زیستی میدانند و از آن به عنوان یک راه حل مطلوب برای احیای رودها و محیطهای طبیعی یاد میکنند. اما آیا تصمیم برای برجیدن سد فقط عوامل محیط زیستی دارد؟ پاسخ این پرسش بر اساس تاریخ کوتاه تخریب سدها در آمریکا «خیر» است.
در این مقاله برخی خلأهای فنی، قانونی و عملیاتی تخریب سدها را مرور میکنیم که بدون برطرف کردن آنها نمیتوان تصویری واقعگرایانه از مزایا و معایب تخریب سدها در آمریکا ارائه داد.
منابع نفت و گاز #دریای_خزر به صورت یکنواخت در سطح و کف آن توزیع نشده است. بنابراین تمرکز صرف بر سهم از مساحت دریا به جای در نظر گرفتن سهم از منابع #نفت و #گاز و محیط زیستی آن یک خطای استراتژیک است. t.me/KavehMadani/641
در این رشته توئیت در مورد برخی جنبه های مذاکرات #دریای_خزر و نتایج تحقیقات ما بر روی #مناقشه_خزر در ده سال گذشته توضیحاتی ارائه شده است.
دو مقوله مهم در این مناقشه عبارت اند از:
١- رژیم حقوقی
٢- مرزها
تعیین اولی پیش نیاز تعیین دومی است و اهمیت بسزایی دارد.
پنج گزینه اصلی برای رژیم حقوقی دریای خزر در طول مذاکرات مورد استناد قرار گرفته است. با وجود حساسیت های عمومی به نحوه مرزبندی، موضوع رژیم حقوقی حاکم بر دریا از دیدگاه من مهم تر است، چون توافق در مورد #رژیم_حقوقی عملا گزینه های مرزبندی را محدود می کند.