روایت اعتراض: خوزستان بی‌روتوش!
پیام آن‌چه در کفِ خیابان‌های خوزستان گذشت، چیست؟
لازم بود به شهرهایی که قلب حادثه آن‌جا می‌تپد، سفر کنم و مشاهدات خود را قلم زنم. این سفر از ایذه شروع و پس از حاشیه اهواز به حمیدیه، هویزه، سوسنگرد، شادگان، هور، و نهایتاً آبادان و خرمشهر رسید.
یک: مردم خوزستان، از هر قومیت و در هر منطقه‌، عصبانی‌اند. از دولت‌هایی که آمده و رفته‌اند اما تنها وعده‌های توخالی و شعارهای دروغین بر جای نهاده‌اند. و البته بی‌اعتمادی موج می‌زند در میان مردم و نتیجتاً امیدی به آینده ندارند. و این ناامیدی را در همه شهرهایی که رفتم لمس کردم عجیب.
دو: بیکاری در خوزستان موج می‌زند. جوانان تحصیل‌کرده بیکار که مدام وضعیت خود را با سایر استان‌های کشور و یا کشورهای همسایه مقایسه می‌کنند. این جوانان آگاه بر اساس منطق خود عمل می‌کنند و مرجعیت و قیمومیت چند صدساله شیوخ و خوانین در خوزستان را برنمی‌تابند. سوخت اعتراضات این‌جاست.
سه: سدسازی‌ها؛ صدها روستا در شمال و صدها روستا در جنوب خوزستان را نابود کرده است و سرنوشت تلخی رقم زده که منجر به کوچ اجباری روستاییان و سکنی گزیدن در حاشیه‌های شهرهای بزرگ خوزستان شده. این عشایر و روستاییان، هیچ‌گاه وضعیت تازه را هضم نکرده و دچار دوگانگی برانگیزاننده‌ای هستند.
چهار: حاشیه‌نشینان در شهرهای خوزستان و برخی روستاهای نزدیک شهرها، فاقد امکانات حداقلی و رفاهی بوده و عمدتاً از طریق جمع‌آوری زباله و مشاغل فصلی مثل کارگری و با کمک از نهادهای حمایتی زندگی می‌کنند. حداقل یک میلیون نفر در خوزستان چنین وضعیتی دارند.
پنج: اعتراض اصلی مردم خوزستان به تبعیض است. با دست؛ سدها، چاه‌ها و لوله‌های نفت، پالایشگاه‌ها، کشت‌و‌صنعت‌ها، بنادر، پتروشیمی‌ها و صنایع بزرگ فولاد و لوله‌سازی و نیروگاه‌های عظیم تولید انرژی که در چند متری ما بود را نشان می‌دادند و با خشم و بُغض از بیکاری نیروهای بومی می‌گفتند.
شش: زخم کاری مشترک در مردم معترض که از همه اقشار بودند، نگاه استعماری صنایع بزرگ است. آن‌ها در میان شهرهای خوزستان، شهرک‌هایی برای زندگی شاغلان غیربومی برپاساخته‌اند با دیوارهای جدا کننده و گیت‌های نگهبانی. آن‌سوی دیوار، امکانات و این‌سو محرومیت! این یعنی فراموشی مسئولیت اجتماعی.
هفت: کشاورزی، دامداری، ماهی‌گیری و صنایع دستی مرتبط با اقلیم جلگه‌ای، صدها سال،تامین کننده درآمد پایدار جوامع محلی در خوزستان بوده است. دست‌کاری اقلیم خوزستان به دلیل سدسازی و استخراج نفت،جوامع محلی را فروپاشیده و عدم سرمایه‌گذاری، معیشت جایگزینی فراهم نکرده،این وضعیت بغرنجی است.
هشت: مدیران ناکارآمد، فاسد و غیرمتخصص هزینه‌های اجتماعی زیادی در استان آفریده‌اند. مبارزه با فساد از مطالبه معترضین بود. صدها پروژه نیمه‌تمام یا با کیفیت پایین را مثال می‌زدند. فساد اداری هم!
آن‌ها خواهان مدیران با قواره ملی، پاکدست، تحول‌آفرین، متخصص و کارآمد بودند.
نُه: مردم می‌گفتند با تقلیل مشکلات خوزستان به بی‌آبی، و یا ارسال آب معدنی، بر زخم ما نمک نپاشید. آن‌ها می‌گفتند مدت‌هاست مدیران کشوری را ندیده‌اند و از این بی‌توجهی مدیران کشوری، نتیجه می‌گرفتند: خوزستان اولویت رسیدگی نیست.
شکاف دولت/ ملت در خوزستان به اوج خود رسیده است.
ده: مردم معترض خود را دل‌بسته ایران می‌دانستند. می‌گفتند شهید داده‌اند و نگاهشان به داخل کشور است اما دلخورند. از انگ‌ها و برچسب‌ها شکایت داشتند. اعتراضات را نجیبانه و آرام می‌پنداشتند.می‌گفتند خطشان با فرصت‌طلبان جداست. خواستار تحمل و مدارا بودند. خواستار توجه و درک پیام اعتراض.

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with محمد مالی

محمد مالی Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @mohammademali

22 Jul
برای خوزستان چه باید کرد؟
این روزها خوزستان مرکز توجهات است. بخشی از این توجه؛ دغدغه‌مند و شریف، بخشی فرصت‌طلب و ریاکارانه، بخشی موج‌سوارانه و هیجانی و من می‌دانم نگاه علمی و حکیمانه در این میانه چه اندازه مهجور است. اما می‌خواهم در ده فراز، راه‌حل‌های درمان خوزستان را عرضه دارم.
یک: خوزستان به توجه و نگاه ‌ویژه نیاز دارد و نه استاندار یا نماینده یا مدیر ویژه. این توجه است که محیط زیست را بر تولید نفت، حفظ اکوسیستم را بر انتقال آب، نیروی بومی را بر نیروی کارِ مهاجر و سرمایه‌گذاری امنیت‌آفرین در مناطق مرزی را بر استراتژی زمین سوخته الویت می‌دهد. نگاه ویژه!
دو: نمی‌توان با عناصری که خود بخشی از مشکلِ خوزستان در چند دهه گذشته بوده‌اند،امید به تغییر وضع موجود داشت.خوزستان نیاز به پوست‌اندازی مدیریتی، عبور از کاربست‌های سنتی،و خون و نفس تازه دارد. جوان‌های نخبه خوزستانی را از زیر سایه پدرخوانده‌ها بکشید بیرون، قطار خوزستان راه می‌افتد.
Read 11 tweets
19 Jul
در خوزستان چه خبر است؟
یک: خوزستان تشنه‌است بی‌تردید اما تقلیل مشکلات، بحران‌ها و چالش‌های قلب ایران تنها به بی‌آبی یا حتی بیکاری، بیان بخشی از مساله است. درد خوزستان عدم توسعه در یک‌صدسال گذشته است. توسعه متوازن و متناسب با ظرفیت‌ها و توانمندی‌های طبیعی و انسانی این استان.
دو: دستِ دولت مرکزی در صدسال گذشته برای استفاده از منابع خوزستان که تحقیقاً ثروتمندترین و استراتژیک‌ترین منطقه خاورمیانه است؛ دراز و برای رسیدگی، سرمایه‌گذاری و خدمت به آن، کوتاه و ناقص بوده است. قدم اول پس باید تغییر نگاه، رویکرد و برخورد مرکز با خوزستان باشد.
سه: محرومیت در خوزستان؛ قومی و منطقه‌ای نیست. شمال و جنوب خوزستان، متشکل از دو قوم عزیز بختیاری و عرب است اما در هر دو سوی، شاهد وضعیت یکسان و فاجعه‌بار بهره‌مندی از شاخص‌های توسعه هستیم. از محرومیت شمال و جنوب خوزستان، دردناک‌تر تبعیضی است که بر این مناطق روا داشته شده است.
Read 11 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(