منتقدی به ایرج میرزا میگه اون زنی که حجابش (روبند) رو برنداشت و باهاش سکس کردی، خواهرت بوده

ایرج سه تا دلیل قانع کننده میاره که این حرفتم تقصیر حجابه

 ایرج در جواب میگه اولا اگر اون زن خواهرم بوده باز این تقصیر حجابه که برادر اشتباهی به خواهر بچسبه

دوم اینکه 👇
اون خواهرم نبوده، بلکه مادر تو بوده
درواقع اینم تقصیر حجابه که نفهمیدی مادرته، فک کردی خواهر منه
(الان هم با این ایراد گرفتنت، باعث شدی این راز اشکار بشه)

ثالثا اون زن حجاب داشت، من که نداشتم، با خودت فکر نکردی که خود خواهر نمیاد بچسبه به برادر؟😂

پاسخ کامل ایرج:

👇
شنیدم یاوه گویی هرزه پویی
گدایی، سفله ای، بی آبرویی

چو اشعار حجابم را شنیده
حجاب شرم و عفت را دریده

زبان بگشاده بر دشنام بنده
به زشتی یاد کرده نام بنده

ولی من هیچ بد از وی نگویم
به جز راه ادب راهی نپویم

مرا از فحش دادن عار باشد
که فحش آیین سردمدار باشد

👇
گذارم امر را در پای تحقیق
سپس خواهم ز اهل فکر تصدیق

سخن را روی با صاحبدلان است
نه با هر بیدل بیخانمان است

به قول تو زنی کاندر برم بود
مَنَش نشناختم کو خواهرم بود

گرفتم قول تو عین صواب است
نه این هم با ز تقصیر حجاب است؟

نباید منع کرد این عادت بد
که کس نادیده بر خواهر بچسبد؟
👇
نه خود این نیز هم عیب حجابست
که خواهر از برادر کامیابست؟

تمام این مفاسد از حجابست
حجابست آنکه ایران زو خرابست

تو را هم شد حجاب اسباب این ظن
که خواندی مادرت را خواهر من !

اگر آن زن به سر معجر نمیزد
یقین این شُبهه از تو سر نمیزد

👇
نفهمیده نمی گفتی و اکنون
نمی افتاد راز از پرده بیرون

نیاندیشیدی ای بیچاره خر
که خواهر ساز نایَد با برادر

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with Pishg00oo00

Pishg00oo00 Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @pishgoo44444

25 Sep
ببینید دوستان
بزارید به زبون عامیانه بنویسم و اصطلاحات فلسفی و منطقی رو بکار نبریم که همه فهم بشه
و قبل از توضیح عامیانه ایراد کانت، (و اینکه این ایراد از کجا نشات میگیره) یه ایراد دیگه این براهین وجودی رو بگم

قبل از ایراد کانت
اولین ایراد اینکه حتی اگر موجودی باشه که ذاتش 👇 Image
وجود رو اقتضا کنه یا وجود، ضروریِ ذاتش باشه یا بقولی واجب الوجود باشه، این موجود لزوما خدا نیست
خیلی ساده است
یه ماتریالیست هم میگه ماده ذاتش وجود رو اقتضا میکنه

همین. تموم شد و رفت

اینا میگن نه ماده نیازمنده و ذاتش وجود داشتن رو اقتضا نمیکنه چون ما میبینیم که ماده از بین 👇
میره و بوجود میاد ولی چیزی که از بین میره و بوجود میاد #ماده نیست بلکه #صورت های ماده است

ماده فلسفی رو کی میتونه ادعا کنه از بین میره؟ یا بوجود میاد؟ چنین ادعای گزافی خنده داره

برای اینکه بدونید ماده فلسفی چیه
اینجور مثال بزنم، 👇
Read 14 tweets
24 Sep
تسوتوما یاماگوچی حتی بمب هیروشیما که با چتر به ارامی پایین میومد (و در فاصله 576متری زمین منفجر شد) رو دیده بود
وقتی بمب منفجر شد از فاصله کم (حدود 3 کیلومتری) شاهدش بود

بعد از انفجار فرار کرد سمت ناکازاکی، تا رسید ناکازاکی اونورم یه بمب زدن
بی پدر بازم زنده موند 😂

توضیح 👇
توضیح اینکه تسوتوما برای یه ماموریت سه ماهه میره هیروشیما ولی تا میرسه اونجا، امریکا بمب هیروشیما (لیتل بوی) رو میزنه

تسوتوما که بخاطر یه اتفاق از مرکز حادثه دور شده بوده، زنده میمونه (گویا مهر شناساییش رو جا گذاشته بود، برمیگرده اونو برداره واسه همین از مرکز انفجار دور میشه)
👇
تسوتوما تعریف میکنه همه چیز تو یه ثانیه بود، لحظه انفجار انگار یه فلاش عکاسی بزرگ جلوم بود، بعد دیدم سرم سنگین شده و جاهای بدنم پر از زخم و سوختگی شده و گوشام نمیشنوه، از شدت انفجار فراموشی موقت گرفته بودم و چیزی یادم نمیومد...

بهرحال بعد اینکه زخم ها و سوختگی هاش بانداژ میشه👇
Read 4 tweets
23 Sep
داستان های جالب حسین دودی و قاضی نجفی

زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه!؟

حسین دودی یکی از شاعران شوخ طبع اصفهانی در عهد قاجار، فردی درویش مسلک و البته ملبس به لباس طلاب بود، ولی در عمل شرابخواری میکرد و به شغل تریاک مالی و تریاک فروشی روی اورده بود

حسین دودی 👇
با شیخی به نام اقانجفی (قاضی شهر) داستانهای جالبی دارد

دودی شراب میخورد و هر از چندگاهی گیر گزمه ها می افتاد، چنین که میشد او را نزد اقانجفی میبردند تا دودی را حد زند

گویند:
روزی آقانجفی، حسین دودی را در حالی که دو کُپ شراب زیر عبا داشته، می‌بیند و به او می‌گوید: 👇
حسین! چه زیر بغل داری؟
حسین دودی هم جواب می‌دهد:
ظرفِ می زیرِ عبا و جامِ می اندر بَغَل
راهِ خود گیر و برو، حیّ علی خیرالعَمَل!

آقانجفی دستور می‌دهد کُپهای شراب او را بشکنند تا مرتکب گناه نشود. حسین دودی هم در جواب اینکار قاضی نجفی می‌گوید:

👇
Read 8 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(