اگر معلم باشید یا از کیفیت فاجعهی آموزش در مدارس باخبر باشین میفهمید این قضیه کمدی سیاه که شاهد بودم و تصمیم گرفتم تعریف کنم یعنی چه و چه بلایی سر آموزش بچههای بیچاره داره میاد. :
۱/ ماجرا اینه یه خانم معلم داریم که دو سال پیش به دختر آقای فلانی (که در شهر روابط سیاسی قوی داره) نمره ۱۳-۱۴ داده.
این خانم، معلم برتر استانه و بالاترین نمرهها رو داره و بیشترین دورهها رو گذرونده. خوب درس میده، دقیق تصحیح میکنه و الکی هم نمره نمیده.
۲/ انتخابات۱۴۰۰ میشه. آقای فلانی اونقدر روابط داره که پستها با نظرش تغییر میکنه.
رییس اداره آموزش پرورش برای خودشیرینی میاد این معلم رو به این بهانه که شورای اولیا و مربیان از سختگیری ایشون ناراضیه از این مدرسه برمیداره میفرسته دورترین جا به محل سکونتش.
تا اینجا هم مشکلی نیست.
۳/ بعد میان توی اون دبیرستان هم شانتاژ میکنن شورای اولیا مربیان نامه میزنن که ایشون رو نمیخوایم چون سختگیره! امضاش در دفتر حضور و غیاب معلمان رو هم مخدوش میکنن که غیبت براش رد بشه.
میپرسین چرا؟ صبر کنین.
شش ساعت پشت در اتاق رییس اداره معطلش میکنن که تحقیر بشه.
۴/ بعد که دنبال حقش میره میشینه در اداره آموزش پرورش شهر که یکی بیاد تکلیف من رو روشن کنه تهدید به انفصال از خدمت میکنن. و اسم میارن که وقتی به دختر آقای فلانی نمره نمیدین فکر اینجاش هم میکردین.
خب باید چی کار کنه؟ آفرین از مرکز استان پی بگیره. مملکت صاحاب داره بالاخره.
۵/ دو ساعت راه میزنه در گرما میره اداره کل، اونجا مسئول قضایا تلفنی «خواهش» میکنن از آقای فلانی و اذنابش که کوتاه بیاد! اونم نمیاد. مدیر گروه اون درس در استان هم میگه «درگیر نشو برات دردسر درست میکنن»
میگه خب چیکار کنم؟ میگه «یه جوری دلشون رو به دست بیار.»
۶/ زنگ میزنه هرجایی دستش میرسه از اداره کل استان مثل بازرسی و دفتر فلانی و معاونت بهمان. همه میگن خودتون یه جوری حلش کنین، تازه میگن شما کلی غیبت داشتین.
حالا فهمیدین چرا امضا رو مخدوش کردن؟
۷/ فرداش میره میبینه امضاهاش رو در دفتر حضور غیاب خط زدن که غیبتش رد شده. امضا میکنه و از امضاش محظ اطمینان عکس میگیره. در جا از اداره زنگ میزنن که شما از امضای همکاران عکس گرفتین که جعل کنین!
یاد روسیه استالینی نمیافتین؟ فیلم کمدی سیاه اروپای شرقیه؟ سیستم فاسد آلمان شرقیه؟
۸/ حالا این معلم طفلک من شاهدم جز اینکه درس بده و تحقیق کنه و روش تدریسش رو بهبود بده و فیلم مستند برای بچهها پیدا کنه و ابزار کمک آموزشی از جیب خودش بخره و آزمایش جذاب ترتیب بده و اینها چیزی بلد نیست. (البته مادر خیلی خوبیه که ربطی به این بحث نداره.)
۹/ باید چیکار کنه؟
هیچی امروز گفته انفصال از خدمت بزنین بازنشسته کنین هرچی میخواین بکنین. من درسم رو میدم با بچهها کار میکنم، نمره میدم. بچهی هرکی میخواد باشه. این بازیها رو بلد نیستم.
اگر صدای این معلم به ده تا مقام بالاتر هم نمیرسه میدونین یعنی چی؟
۱۰/ میخوام بگم که وزیر و معاون وزیر مهم هستن ولی این ساختار فساد و فشار قدرتهای مزخرف سیاسی در کوچکترین نهادها و شهرها و روستاها هم نفوذ کرده و بیشترین فشار هم متوجه کسانیه که نخوان کوتاه بیان.
۱۱/ هر مقام مسئولی خواست تمام جزییات رو براش توضیح میدم.
دو هفته است جز به جز این قضایا رو شنیدم و دیدم و شاهدم چه اتفاقی داره میفته.
اصلاً نمیدونم باید به کجا مراجعه کنه یا مسئولینش در توییتر هستن که منشن کنم یا نه.
چندنفر از نمایندهگان مجلس تا مشاوران وزارت آ. پ. و از مقامات سابق و فعلی شهر که از سیر ماجرا حدس زده بودند پیگیر قضیه شدند. این توان رسانههای اجتماعیست در جهت حقخواهی.
دیروز مستأصل بودم از دیدن اجحاف حالا امیدوارم و دلگرم به همبستگیِ اجتماعیِ مردممان.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
در رشتهتوییتی من باب نمونه شرح میدهم وقتی روزنامهنگاری مثل ممدآقای قوچانی تئوریسین میشود و هوس «آگاهی نو» میکند یا «سیاستنامه»ی مملکت را حامد زارع منتشر میکند در مورد چطور چیزی حرف میزنیم و چه پایه دقت و چه مایه سواد دارند. مترجم حلقهی مفلوک زنجیر است.
کلیت را ببینید:
/
۱
مسستند@Coup53 رو اگر ندیدید که ببینید. اگر هم دیدید لابد خاطرتان هست که چطور تقی امیرانی به واسطهی متیندفتری و مستندسازی انگلیسی باخبر میشود که سالها پیش نورمن داربیشایر، افسر امنیتی بریتانیا، در مصاحبهای نقش خودش را در قتل سرتیپ افشارطوس و طرح کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پذیرفته/
۲
داربیشایر انگار دلخور است از اینکه برای سالها این سکهی کودتا را به نام سازمان سیا زدهاند و ظرافتهای کارِ او زیر اسمهایی مثل روزولت و برادران رشیدیان ناشناخته مانده، برای همین مصاحبه میکند و همه چیز را میگوید.
ولی بعداً با نظر MI6 ویدیوی این مصاحبه و اسناد محو شدهاند./