1)گفت وشنید(قسمت هیجدهم):
يكي ازنادانيهايي كه ما ازملايان شما وازپيروانشان ديده ايم ومی بينيم آنست كه به اينجهان با اين آئين وسامان خدايي ارج نميگزارند وتوگويي اينها را از خدا نميشمارند، واينست هميشه درپي كارهاي بيرون ازآئين ميباشند. دراينباره ملايان با عوام دريك درجه هستند.👇
2)زيراعوام نيزجزكارهاي فوق العاده شگفت آوررا ازخدا نميشناسند و اهميت نميدهند.
مثلا درخت كه دربهارسبزميگردد وگلهاي سرخ وسفيد ميدهد سراپا شگفتيست .سراپا نشان قدرتست اين برگها وگلها دركجا بوده؟!.اينها ازكجا پديد ميآيد ؟!. اگرهمۀ مردمان گِردآيند مانند يكي ازآن درختها را نميتوانند👇
3)ساخت. با اينحال عوام به آنها قيمت نميدهند وازديدن آن به ياد خدا و تواناييش نمي افتند. ولي همينكه درختي درپاييزگل كردكه يك كارفوق العاده است درآن هنگامست كه به ياد خدا مي افتند ومي بينيد چنين ميگويند: «قدرت خدا را تماشا كن».
اين شب وروزكه ميآيد وميرود درپيش آنان هيچي نيست. ولي👇
4) اگربشنوند جايي درروي زمين هست كه شش ماه شب وشش ماه روز است به شگفت افتاده چنين ميگويند: «اي پروردگارقدرت نما».
اين رفتارعوامست وملايان نيزپيروي ازايشان دارند. آنان نيزآئين خدا را بكنارگزارده هميشه ميخواهند كارهاي بيرون ازآئين بخدا نسبت دهند و آنگونه كارهاست كه ازخدا ميدانند.👇
5)مثلا يك برخاسته ای كه برميخيزد وبا همۀ گمراهيها ونادانيها به نبرد ميپردازد وحقايق زندگي را شرح ميدهد وخردها را به تكان ميآورد كه همينها دليل برانگيختگي اوازسوي خداست، ملايان به اينها اهميت نميدهند واينها را دليل نميدانند. بلكه اورا ملزم ميدانند كه بكارهاي بيرون ازآئين برخيزد.👇
6) با سوسمارحرف بزند، ماه را دونيم گرداند، آفتاب را پس ازغروب باز گرداند، ازسنگ شتردربيآورد، ازاين قبيل كارها كند. اينهاست كه دليل راستگويي اوميشمارند. تصورميكنند اين كارهاست كه بايد ازخدا دانست.
دربارۀ پيدايش امام عصرنيزهمان رفتاررا كرده اند وبیکبارآئين خدا را فراموش كرده صدها👇
7)كارهاي بيرون ازآئين درآنداستان گنجانيده اند.
مثلا ميگويند:امام عصرهزاروهفتاد وهشتاد سال است كه زنده است. ما ميگوييم:اين نميتواند بود. كسي هزارسال زنده نتواند ماند. ميگويند:از قدرت خدا چه بعيد است؟!. ميگوييم: مگرقدرت خدا دردست شماست؟!.
خدا براي اداره كردن اينجهان آئيني گزارده.👇
8)اينرا خدا گزارده است كه يك كسي بيش ازصد سال وصد وسي سال زنده نماند.
دراينباره ايراد بزرگ آنست كه برای چه خدا كسي را بيآفريند وآنگاه غايبش گرداند ودراين سرداب وآن چاه پنهانش دارد وهزارسال بيشترهمچنان بگذرد تنها براي آنكه روزي اورا بيرون خواهد آورد وبراهنمايي مردم واخواهد داشت؟👇
9) مگرخدا نميتوانست درهمان زمانكه اورا ظاهرخواهد گردانيد، اورا بيآفريند؟!
ميگويند:روزي كه امام ظهورخواهد كرد آفتاب برگشته ازمغرب طلوع ميكند، آوازي ازميان آسمان وزمين شنيده ميشود، ياران آن امام با طي الارض درنزد اوحاضرميشوند،امام با آندسته كم شروع به آدمكشي ميكند وبهمۀ جهان چيره👇
10)ميگردد. ميگوييم: اينها نيزتمام دروغست. اينها كارهاييست كه بيرون از آئين خداست. امام عصر، چه راست وچه دروغ، بالاترازپيغمبراسلام نيست. پس چرا اينكارها درپيدايش آن پيغمبررخ نداد؟!.
ما نيك ميدانيم كه آئين خدا دربرانگيختن راهنمايان چيست.كسي را ازميان مردم برمي انگيزدواوبا ناتواني👇
11)وتنهايي باگمراهيها نبرد مي آغازد ومردان غيرتمند اورا بي غرض و راستگوديده به ياريش برميخيزند وازهمين راه كاراوپيش ميرود.هميشه ترتيب اين بوده.
هيچگاه نيازبه آن عجايب وغرايب نبوده.خدا اگرراهنما ميفرستد ديگرچه نياز هست كه آفتاب را ازمشرق خود بازگرداند؟!. چه نيازهست كه دستگاۀ خود👇
12) را بهم زند؟!. اينها دروغهاي بسيارناشيانه اي است كه ساخته اند!.
عجيب تراينست كه دراخبارخبرداده اند كه امام زمان با شمشيرجنگ خواهد كرد، وچون سپس توپ وتفنگ پيدا شده واكنون هم تانك وبمب وصدافزار ديگربه آنها افزوده شده، شيعيان كه درهيچ مورد اظهارعجزنميكنند دراينجا هم عاجزنمانده👇
13)چنين گفته اند: درظهورامام توپ وتفنگ ازكارخواهد افتاد وجنگها جزبا شمشيرنخواهد بود. آدم نميداند به اينها چه بگويد!.
يكداستان شنيدني اينست كه حسين قلي خان برادرفتحعلي شاه كه به برادرش ياغي شد وسرانجام كورش گردانيدند يك شمشيربا يك سپروبا يك زره جواهر نشان مطلا بنام امام زمان وقف👇
14) كرده كه اكنون درموزۀ قم براي تماشا گزارده شده. درزمان حسين قلي خان توپ وتفنگ رواج ميداشت وسپروزره ازكارافتاده بود. ولي حسين قلي خان چون معتقدبود كه جنگهاي امام زمان جزبا شمشيرنخواهدبود آنها را وقف اوگردانيده است.
ميگويند:امام عصرچون بحكومت خواهد پرداخت ريشۀ ظلم را برانداخته👇
15)جهانرا پرازعدل خواهد گردانيد.
گرگ با گوسفند دريكجا خواهد چريد، اختلافات مذهبي ازميان خواهد رفت، زمين گنجينه هاي خود را بيرون خواهد ريخت.
ما ميگوييم: اينها نيزبا آئين خدا ناسازگاراست.آري جهان روبه پيشرفت است ، واگررويهمرفته را گيريم آدميان هميشه روبه نيكي ميروند. اكنون هم جاي👇
16) آنست كه جهان بسياربهترازاين گردد.
ولي آنگونه نيكي كه شيعيان ازظهورامام زمان اميد ميدارند نشدنيست. گرگ با گوسفند هيچگاه دريكجا نتواند چريد. شگفت ترآنكه شيعيان دراين اندازه ها نايستاده اند ويكداستان ديگري هم بنام«رجعت»به آن افزوده اند. امام عصرتان مدتي حكومت كرده بادست زني👇
17)ريش داركشته خواهد شد.پس ازآن يكايك امامان زنده شده وبه اينجهان باز گشته بپادشاهي خواهند برخاست وهركسي ازايشان دشمنان خود را زنده گردانيده وبراي آنكه كينه جويند دوباره خواهد کُشت.
خلاصه آنكه اين مذهب درهمه جا موهون بوده ومورد ايراد واقع شده.
پایان قسمت هیجدهم #احمد_کسروی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
1)گفت وشنید(قسمت نوزدهم):
بدترازهمه آنكه شيعيان معتقدهستند كه نيكيها جزبدست امام زمان نبايد بود و هرنيكي كه رخ ميدهد آنرا نميپذيرند. مثلا ازده سال بيشتراست كه ما بكوشش پرداخته ايم. با ده گونه گمراهي نبرد ميكنيم. ريشه نادانيها را برمي اندازيم. هنگاميكه ما بكوشش برخاستيم نام دين👇
2)چندان خوارشده بود كه بردن نام آنرا بما ايراد ميگرفتند.
مثلاميگفتند:«ديگردين چيست كه بازنامش را ميبريد؟!». درچنين زماني ما بيرق دينداري وخداشناسي افراشتيم وبراي دين يك بنياد بسياراستواري گزارديم كه امروزهيچكس نميتواند زبان به ايراد گشايد. ما بهمه ايراد ميگيريم كسي نميتواند بما👇
3) ايراد بگيرد.كتابهاي «راۀ رستگاري»و«دين وجهان» و«آئين» را كه ما نوشته بچاپ رسانيده ايم اگرهمۀ علماي شما گِرد آمدندي يكي ازآنها را نميتوانستند نوشت. ازآنسو ما براي آنكه همۀ مذهبها را براندازيم وهمۀمردم را به يكراه بيآوريم، همۀ گمراهيها را دنبال كرده دربارۀ هركدام ازصوفيگري،👇
1)گفت وشنید(قسمت هفدهم):
حسن العسگري هنگاميكه مُردچون ازاوفرزندي شناخته نميبود، بميان شيعيان اختلاف افتاد.يكدسته گفتند: امامت پايان پذيرفت وديگركسي نخواهدبود.یکدستۀ دیگرجعفربن علي برادرامام مُرده راكه شما اورا بنام «جعفرکذاب» (دروغگو) ميشناسيد به امامت شناختند وبرسراوگِردآمدند.👇
2)يكدستۀ ديگربسخن شگفتي برخاستند به اينمعني كه گفتند: آن امام را فرزندي هست پنج ساله كه درسرداب نهانست وجانشين پدرش اوميباشد.
گويندۀ اينسخن «عثمان بن سعيد» نامي بود كه ميگفت آن امام سرداب نشين مرا ميانۀ خود وشما ميانجي (شفیع) وبگفتۀ خودش «باب» گردانيده. شما هر سخني داريد بگوييد👇
3)به اوبرسانم واگرپول خواهيد پرداخت بدهيد تابرای اوبفرستم.
چنانكه گفتم اينسخن بسيارشگفت بود.
اولا:چگونه توانستي بود كه كسي را فرزندي زائيده شود وپنج سال بماند و هيچكس ازآن آگاه نگردد؟!.
ثانيًا: چرا پنهان شده بود؟!. ميگويند: ازدشمنانش ميترسيد. ميگويم چرا ميترسيد؟!.دشمنان به اوچه👇