1)گفت وشنید(قسمت نوزدهم):
بدترازهمه آنكه شيعيان معتقدهستند كه نيكيها جزبدست امام زمان نبايد بود و هرنيكي كه رخ ميدهد آنرا نميپذيرند. مثلا ازده سال بيشتراست كه ما بكوشش پرداخته ايم. با ده گونه گمراهي نبرد ميكنيم. ريشه نادانيها را برمي اندازيم. هنگاميكه ما بكوشش برخاستيم نام دين👇
2)چندان خوارشده بود كه بردن نام آنرا بما ايراد ميگرفتند.
مثلاميگفتند:«ديگردين چيست كه بازنامش را ميبريد؟!». درچنين زماني ما بيرق دينداري وخداشناسي افراشتيم وبراي دين يك بنياد بسياراستواري گزارديم كه امروزهيچكس نميتواند زبان به ايراد گشايد. ما بهمه ايراد ميگيريم كسي نميتواند بما👇
3) ايراد بگيرد.كتابهاي «راۀ رستگاري»و«دين وجهان» و«آئين» را كه ما نوشته بچاپ رسانيده ايم اگرهمۀ علماي شما گِرد آمدندي يكي ازآنها را نميتوانستند نوشت. ازآنسو ما براي آنكه همۀ مذهبها را براندازيم وهمۀمردم را به يكراه بيآوريم، همۀ گمراهيها را دنبال كرده دربارۀ هركدام ازصوفيگري،👇
4) شيعيگري، خراباتيگري، ماديگري، بهائيگري، فلسفۀ يونان ومانند اینها كتاب يا گفتارها نوشته ايم.
چنين كوششهايي كه تاكنون درجهان مانند نداشته شيعيان نه تنها خشنود نيستند، بسيارناخشنود هم هستند. زیرا اينكارها را بايستي امام زمان كند. ما كه كرده ايم بسياربد شده. بيچارگان درتوي آتش👇
5)بدبختي ميسوزند وتنها پروایشان به آنست كه مبادا آنكه دستگاۀ امامانشان بهم بخورد.
روزي با يكي بسخن پرداخته بودم. چون ميگفت: امام زمان كه ظهوركند تمام دينها يكي خواهد شد وبا يك شادماني آنرا بزبان ميآورد. گفتم: آيا امام زمان اينكاررا با معجزه ونيروي فوق العاده خواهد كرد يا ازراۀ👇
6)عادي؟.چون نفهميد گفتم: آيا چنين خواهد بودكه مردم شب بخوابند وفردا كه برخاستند همه آنان دريك دين باشند وآن مذاهب خودبخود ازميان رفته باشد،يا اينكه امام با آن مذاهب بنبرد پرداخته وبا دليلهاي روشن مردم را ازآنها بيزار گردانيده عموم را بشاهراۀ حق خواهد آورد؟.كداميكي از اينهاست؟.👇
7)چون پاسخي نميتوانست بدهد، من خودم بپاسخ پرداخته گفتم: آن اولي كه نتواند بود. زيرا برخلاف آئين خداست. خدا چنان نيرويي را بكسي نداده است ونخواهد داد. پيغمبراسلام بسياربزرگترازامام زمان بود وما ميدانيم كه چنين نيرويي نداشت وسالها رنج برد وجنگها كرد تا توانست عرب را ازبت پرستي👇
8)بيرون آورد.مسلم است كه دومي بايد بود. به اينمعني كه امام زمان بايد با دليلها وكوششها مردمان را ازكيشهاي گوناگون بيرون آورد وهمه را داراي يك دين گرداند. چنين نيست؟.
گفت: البته همين خواهد بود.
گفتم: درآنصورت ما كه اكنون همانكاررا ازراۀ بسياربهتري انجام ميدهيم پس چرا شما شادماني👇
9) نميكنيد؟!.چرا بما ياوري نمينماييد؟!. بدبخت بجاي آنكه به اين پرسش پاسخ دهد چنين گفت: پس شما دعوي امام زماني (مهدويت) ميكنيد؟!!. اين بود پاسخي كه بمن داد.
من سخنم دراينجا پايان مي پذيرد چيزيكه بايد بشما بگويم آنست كه اگر ميخواهيد معني راست دين را بشناسيد كتاب «ورجاوندبنياد» را👇
10)كه بزبان آسان نيزچاپ شده بخوانيد.
ا: اجازه فرماييد چند جمله هم من بگويم. چنانكه چند بارگفته شد اين مطالب همه اش راست است. ولي مطالب تازه اي است. مطالبيست كه تاكنون گفته نشده. مردم حق دارند كه اينها را بآساني نميپذيرند. حقيقت آنست كه نميتوانند پذيرفت. چه ميفرماييد آقا؟. ما از👇
11)بچگي گوشمان پرشده ازمعجزات ائمه. شما ميفرماييد حتي پيغمبرهم معجزه نداشت. ما پيغمبرسهل است، ائمه سهل است كه به غلام وكنيزآنها نيز معجزه قائل هستيم.آن معجزۀ «فِضّه»است كه رفته وشيررا آورده كه جنازه هاي شهدا را حفظ كند. من يادم نرفته است كه بيست وسي سال پيش درتبريز هياهويي برپا👇
12)شد كه «مقام صاحب الامر» معجزه كرده. رفتيم ديديم ازدحام غريبيست. گاوي را دراتاقي نگه داشته اند وزن ومرد بزيارت آن ميروند. قصابي ميخواسته درميدانگاه جلوی آنجا، گاورا بکُشد وآن حيوان گريخته وبمقام صاحب الامررفته. يكدفعه مردم فرياد كشيده اند كه معجزه ديده شد. من خودم ديدم دست به👇
13) سروروي آن گاوميكشيدند. خودم ديدم كه ازاوحاجت خواسته ميگفتند: «اي حيوان زبان بسته تورا بحق صاحب اين مقام دربارۀ من دعا كن». ما كه به اين چيزها عادت كرده ايم. چطورميتوانيم يكدفعه همه را دوربريزيم و مطالب شما را بيگفتگو بپذيريم؟.
همان موضوع امام عصرمگرچيزكوچكيست؟. مردم چندان👇
14)عقيده به آن دارند كه چون نامش بميان ميآيد بلندميشوند، هميشه منتظرهستند كه امروزظهوركند وفردا ظهوركند. درتبريزيك وقت دسته اي تشكيل شده بود كه هريكي ازايشان شمشيروسپروزره تهيه كرده بود ويقين داشتند با اين علامتها كه آشكارشده ظهورنزديك است.
گاهي نيمه شب به بيابانها ميرفتند، به👇
1)گفت وشنید(قسمت هیجدهم):
يكي ازنادانيهايي كه ما ازملايان شما وازپيروانشان ديده ايم ومی بينيم آنست كه به اينجهان با اين آئين وسامان خدايي ارج نميگزارند وتوگويي اينها را از خدا نميشمارند، واينست هميشه درپي كارهاي بيرون ازآئين ميباشند. دراينباره ملايان با عوام دريك درجه هستند.👇
2)زيراعوام نيزجزكارهاي فوق العاده شگفت آوررا ازخدا نميشناسند و اهميت نميدهند.
مثلا درخت كه دربهارسبزميگردد وگلهاي سرخ وسفيد ميدهد سراپا شگفتيست .سراپا نشان قدرتست اين برگها وگلها دركجا بوده؟!.اينها ازكجا پديد ميآيد ؟!. اگرهمۀ مردمان گِردآيند مانند يكي ازآن درختها را نميتوانند👇
3)ساخت. با اينحال عوام به آنها قيمت نميدهند وازديدن آن به ياد خدا و تواناييش نمي افتند. ولي همينكه درختي درپاييزگل كردكه يك كارفوق العاده است درآن هنگامست كه به ياد خدا مي افتند ومي بينيد چنين ميگويند: «قدرت خدا را تماشا كن».
اين شب وروزكه ميآيد وميرود درپيش آنان هيچي نيست. ولي👇
1)گفت وشنید(قسمت هفدهم):
حسن العسگري هنگاميكه مُردچون ازاوفرزندي شناخته نميبود، بميان شيعيان اختلاف افتاد.يكدسته گفتند: امامت پايان پذيرفت وديگركسي نخواهدبود.یکدستۀ دیگرجعفربن علي برادرامام مُرده راكه شما اورا بنام «جعفرکذاب» (دروغگو) ميشناسيد به امامت شناختند وبرسراوگِردآمدند.👇
2)يكدستۀ ديگربسخن شگفتي برخاستند به اينمعني كه گفتند: آن امام را فرزندي هست پنج ساله كه درسرداب نهانست وجانشين پدرش اوميباشد.
گويندۀ اينسخن «عثمان بن سعيد» نامي بود كه ميگفت آن امام سرداب نشين مرا ميانۀ خود وشما ميانجي (شفیع) وبگفتۀ خودش «باب» گردانيده. شما هر سخني داريد بگوييد👇
3)به اوبرسانم واگرپول خواهيد پرداخت بدهيد تابرای اوبفرستم.
چنانكه گفتم اينسخن بسيارشگفت بود.
اولا:چگونه توانستي بود كه كسي را فرزندي زائيده شود وپنج سال بماند و هيچكس ازآن آگاه نگردد؟!.
ثانيًا: چرا پنهان شده بود؟!. ميگويند: ازدشمنانش ميترسيد. ميگويم چرا ميترسيد؟!.دشمنان به اوچه👇