پیروزی #الجزائر در جام کشورهای عربی با استقبال و خوشحالی بخش بزرگی از جهان عرب همراه شده
الجزائر واقعا در میان بسیاری از شهروندان عربِ سراسر جهان کشور محبوبی است
راز این محبوبیت به ۲ عامل اصلی بر میگردد
۱- الگوی مبارزات تاریخی علیه استعمار
۲- مواضع مثبت در دفاع از فلسطین
الجزائر با وجود تمام بحرانهای داخلی و خارجی طی دهههای اخیر توانسته الگوی نسبتا موفقی از سیاست خارجی را به عنوان یک کشور در حال توسعه به نمایش بگذارد
به جرات میتوان گفت الجزائر در استفاده از ظرفیتهای نظام چند قطبی جهان به سود منافع سیاسی-اقتصادی خود تا حد زیادی موفق بوده
نقطه اوج این رویکرد در توسعه چشمگیر روابط الجزائر و چین [با وجود نارضایتی فرانسه] مشهود است؛
یک الگوی موفق و غیر شعاری از تعامل با شرق
در سطح منطقهای هم الجزائر الگوی کارآمدی از تعامل با تمام اقطاب قدرت (به استثناء اسرائیل) را دنبال کرده
الجزائر میتوانست کانونی برای نفوذ اقتصادی-سیاسی ایران در آفریقا باشد
اما روابط دو کشور دستکم طی یک دهه اخیر در سایه فشارهای غرب و تحریمها نسبت به گذشته تضعیف شده
در مقابل ترکیه با توسعه همکاریهای مشترک و سرمایهگذاریها به دنبال استفاده همه جانبه از ظرفیتهای این کشور است
پاشنه آشیل الجزائر را میتوان فضای سیاسی بسته [تحت سلطه نظامیان و طبقهای از جریانات اقتصادی وابسته به آنان] و همچنین فساد اقتصادی قابل توجه در ساختار حاکمیت این کشور به شمار آورد
اعتراضات مردمی سال ۲۰۱۹، زنگ خطری بی سابقه برای حاکمان این کشور به منظور اصلاح رویههای پیشین بود
در این نشست سعی کردم با بررسی ابعاد مختلف بحران فعلی لبنان ثابت کنم شرایط این کشور با دهه ۹۰ متفاوت است و هیچ توافق خارجی نمیتواند مانند گذشته بحران را متوقف کند چرا که نظام سیاسی لبنان به بن بست رسیده است
دولت میقاتی یا هر دولت دیگری که با پشتیبانی نظامِ توافق طائف روی کار بیاید برای مهار بحران فعلی تنها ۲ گزینه دارد:
۱- مذاکره با صندوق بینالمللی پول
۲- تقویت روابط با کشورهای عربی خلیج فارس
در حال حاضر امکان موفقیت دولتهای لبنانی در هیچیک از دو گزینه فوق وجود ندارد
چرا؟/۲
همکاری صندوق بینالمللی پول با لبنان مشروط به اجرای اصلاحات اقتصادی، از جمله مبارزه با فساد و شفافیت مالی است
احزاب لبنانی که در دو دهه گذشته تمام دستگاههای اجرایی و حاکمیتی لبنان را به حیاط خلوت فساد اقتصادی خود تبدیل کردهاند قطعا به سادگی با اجرای این سیاست کنار نمیآیند/۳
صدای پای جنگ داخلی در خیابانهای بیروت (طیونه؛ نزدیک مقر دادستانی) به گوش میرسد
شیعیان به دعوت حزبالله و امل برای اعتراض علیه قاضی پرونده انفجار بندر به خیابان آمدهاند و قواتیها نیز به شکلی خشونت آمیز به این اعتراض پاسخ دادهاند
چرا رهاسازی #طالبان برای سیطره بر #افغانستان منافع چین و روسیه در منطقه را به چالش میکشد؟
بخش عمدهای از منافع چین در آسیای میانه در پاکستان متمرکز است. اسلام آباد پس از پایان عملیات نظامی مشترک با آمریکا علیه طالبان، شراکت اقتصادی با پکن را به طرز قابل توجه تقویت کرده/۱
سرمایهگذاریهای گسترده چین در پاکستان شامل توسعه اساسی زیر ساختها، تاسیس مناطق ویژه اقتصادی و... میشود که تا کنون ۴۷ میلیارد دلار برای آن هزینه شده و ممکن است در آینده به ۷۰ میلیارد افزایش یابد
هرگونه بی ثباتی در افغانستان میتواند تمام این منافع را در معرض تهدید قرار دهد/۲
در این چارچوب، حملات اخیر نیروهای طالبان به کارگران چینی فعال در پروژههای زیرساختی پاکستان کاملا معنادار است
در حقیقت، حضور ائتلاف آمریکا در افغانستان و کنترل طالبان، ضامن امنیت طرح "کمربند و جاده" چین بود؛ ضامنی که پس از خروج آمریکا دیگر وجود ندارد!/۳
معمولا در روایتهای موجود از بحران سوریه (مخصوصا روایتهای ساده سازی شده و جذاب برای رسانهها) از #خشکسالی و #بحران_آب از سال ۲۰۰۷ به بعد سخنی بیان نمیشود
پیامدهای این بحران در کنار فشارهای خارجی و فساد داخلی حکم تیر خلاص به اقتصاد سوریه را داشت/۱ aljazeera.net/news/arabic/20…
مهمترین صادرات سوریه در سالهای پیش از بحران، گندم و پنبه بود که هر دو مصرف آب بالایی دارند
موج شدید خشکسالی از سال ۲۰۰۷ که ظرف ۴ دهه گذشتهاش بی سابقه بود، اقتصاد سوریه را به طور جدی تحت فشار قرار داد
برای درک بهتر وضع کافی است بدانیم صادرات گندم سوریه در یک سال ۴۰ درصد کم شد/۲
تداوم خشکسالی، انفعال دولت در اصلاح فوری سیاستهای آبی-کشاورزی و البته سایر بحرانهای اقتصادی که در پی آزادسازی قیمتها و... به وجود آمده بود، ضمن آسیبهای جدی به بخش کشاورزی، موج گستردهای از مهاجرتِ اجباری روستاییان به شهرها و تشدید فاصله طبقاتی را به دنبال داشت/۳