اقتصادی غیرمتنوع که میخواهد در برابر #تحریم فرونپاشد، بیشتر به منابع طبیعی وابسته میشود. آب و نفت و منابعش را از بین میبرد تا مقاومت کند. اثرات این تخریب ماندگار است و نسلهای بعدی را متأثر میکند حتی اگر تحریمها برداشته شوند، دولتها تغییر کنند و حکومتها فروریزند.
فارغ از منصفانه بودن و میزان کارآیی ابزار تحریم برای اجبار به تغییر رفتار حکومتها، تحریم یک اقتصاد در حال توسعه، مانع رسیدنش به نقطه اوج نمودار توسعه-تخریب میشود. این یعنی گیر کردن در منطقه قرمز و دست و پا زدن برای رشدی که تخریب بیشتر محیط زیست و منابع طبیعی را به همراه دارد.
برای حکومتی که برای دسترسی به اهداف استراتژیک خود میجنگد، دست نکشیدن از اهداف، بر حفاظت از محیط زیست ارجح است. در چنین شرایطی حفظ محیط زیست اولویت محسوب نمیشود. در مسیر مقاومت تولید بنزین آلوده، مازوت سوزی، برداشت از منابع آب زیرزمینی و عدم نصب فیلتر توجیه میشود.
به این معادله، فساد سیستماتیک، سوء مدیریت، توسعه ناپایدار طولانی مدت، فقدان اقتصاد متنوع و عدم آمادگی برای شرایط تحریم را اضافه کنید. فارغ از اینکه کدام طرف ماجرا را مقصر بدانید، تحریم کننده و تحریم شونده در بازی موش و گربه اعمال و فرار از تحریم، محیط زیست را بیشتر تخریب میکنند.
تحریم عامل از بین رفتن محیط زیست نیست اما میتواند به صورت یک کاتالیزور عمل کند و مسیر تخریب بیشتر محیط زیست یک کشور با مشکلات عدیده در حوزههای اقتصاد و توسعه را هموار کند. آثار ناخواسته و ماندگار بازی موش و گربه تحریم، نسلهای متعدد را درگیر میکند و ناقض عدالت محیط زیستیًست.
دسترسی به آب سالم، هوای پاکیزه و محیط زیست امن و پایدار، یک حق بشریست. وقتی محیط زیست کشوری از بین برود و سرزمینی نابود شود، حقوق جاری و فرانسلی محیط زیستی شهروندانش نقض خواهد شد حتی اگر نظامهای سیاسی اصلاح و عوض شوند.
حال دو پرسش:
۱- اگر تحریم موثر است و اعمال آن ضروریست، چرا حوزه محیط زیست مثل حوزههای غذا و سلامت از معافیت برخوردار نیست؟
۲- چرا در مذاکرات لغو تحریم در کنار سانتریفیوژ و موشک و حوزه جغرافیایی قدرت، صحبتی از مقوله محیط زیست نمیشود اگر حقوق حیاتی مردم یک کشور اهمیت دارد؟
تحریم عامل مشکلات نیست اما وسیله خوبی برای توجیه آنهاست.
در دنیای ناپاک سیاست، قدرتها و سیاستمداران در نهایت با هم سازش میکنند و به تعادل میرسند. این شهروندان هستند که حقوقشان نقض میشود و هم در مسیر مقاومت و هم در فردای لغو تحریم هزینه میدهند.
به قصد من برای ضبط یک پیام عمومی انگلیسی در راستای حفاظت از محیط زیست به عنوان یک هدف ضروری مشترک برای همه گروههای سیاسی که قرار بود در فضای مجازی بارگذاری شود و سپس در کنفرانسی پخش کنند، معترضید؟
چشم. ضبط نمیکنم.
اما با سکوت و قلدری در کوچه خلوت درد مردم دوا نمیشود.
هنوز نشستی برگزار نشده،
حرفی زده نشده،
از قول و قرارها و شرایط حضور هم اطلاعی ندارند،
اما با اطمینان درباره محتوی و هدف و پیام یک اتفاق در آینده اظهار نظر میکنند، اتهام همکاری و برچسب میزنند، درست شبیه همانها که میخواهند اصلاح یا نابودشان کنند.
اگر دلتان برای ایران میسوزد بدانید که وقتی محیط زیست از بین رفت و منابع طبیعی کشور نابود شد، دیگر اصلاحات و براندازی و تغییر رژیم هم دردی دوا نمیکند.
در یک سرزمین سوخته که در تامین نیازهای اولیه ناتوان است، کسی به محیط زیست، آزادی، برابری، دموکراسی و حقوق بشر نخواهد پرداخت.
من حتی اگر میخواستم در این کنفرانس بر ضد یا طرفداری از جمهوری اسلامی، آمریکا یا یک گروه سیاسی خاص حرفی بزنم هم به خاطر اشتغال در سازمان ملل، چنین اجازهای نداشتم!
پیام ویدیویی من برای این نشست در دسترس عموم خواهد بود. نقدتان بر محتوی را با جان و دل پذیرا خواهم بود.
بسیاری از مشکلات امروز نتیجه راه حلهای دیروزند. سدها که روزگاری با غرور و برای توسعه اقتصادی ساخته شدند، حالا به عنوان عوامل مشکلات بی سابقه محیط زیستی و اقتصادی-اجتماعی نکوهش میشوند.
تا کنون ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار سد بر روی ٪۶۳ از رودخانههای اصلی جهان ساخته شده.
تقریبا نیمی از سدهای بزرگ جهان برای اهدافی نظیر تأمین آب کشاورزی، آب آشامیدنی انرژی #برقآبی ساخته شدهاند.
سدها تأمین کننده ٪۲۴ برق مصرفی و ٪۷۰ انرژی تجدیدپذیر تولیدی در جهانند.
منابع نفت و گاز #دریای_خزر به صورت یکنواخت در سطح و کف آن توزیع نشده است. بنابراین تمرکز صرف بر سهم از مساحت دریا به جای در نظر گرفتن سهم از منابع #نفت و #گاز و محیط زیستی آن یک خطای استراتژیک است. t.me/KavehMadani/641
در این رشته توئیت در مورد برخی جنبه های مذاکرات #دریای_خزر و نتایج تحقیقات ما بر روی #مناقشه_خزر در ده سال گذشته توضیحاتی ارائه شده است.
دو مقوله مهم در این مناقشه عبارت اند از:
١- رژیم حقوقی
٢- مرزها
تعیین اولی پیش نیاز تعیین دومی است و اهمیت بسزایی دارد.
پنج گزینه اصلی برای رژیم حقوقی دریای خزر در طول مذاکرات مورد استناد قرار گرفته است. با وجود حساسیت های عمومی به نحوه مرزبندی، موضوع رژیم حقوقی حاکم بر دریا از دیدگاه من مهم تر است، چون توافق در مورد #رژیم_حقوقی عملا گزینه های مرزبندی را محدود می کند.