مهندس واژهای عربیست و برگرفته از هندسه! اما معنای هندسه چیست؟! #رشتو
هندسه یک واژهٔ پارسی است که معرب شده و وارد زبان عربی شده است. این واژه در زبان پهلوی (پارسی میانه) هنداچک (handâčak) تلفظ میشد. همین واژه است که در پارسیدری و سپس پارسینو (فارسی) به "اندازه" تغییر یافته
و گویا گروهی از کُردها نیز بجای مهندس، همچنان میگویند اندازهیار (اگر کُرد داریم، صحت این نظریه رو تایید یا تکذیب کنتد لطفا)
نکته آخر این که دانش ریاضیات و محاسبه در زبان پارسیباستان: مزداهیک (mazdâhik) نامیده میشد. همین لغت وارد زبان انگلیسی شده و به صورت mathematic درآمده.
درمورد تاریخچه زبان پارسی از دوران باستان تا امروز، این رشتو رو میتونید بخونید ⬇️
اخیرا شنیدم که پانتُرکهای بیپدرمادر و آدمکش که در کشورک مجعول جمهوری باکو، مشغول دزدی فرهنگ ایرانی هستند، ادعا کردند ورزش زورخانهای مال اونهاست! خیلی باید زنقحبه باشی که تاریخچه تاسیس کشورت به یک قرن نرسه و
بخوای مظاهر فرهنگی چندهزارساله رو بدزدی! گفتم یه رشتو بزنم هم ریشهٔ ورزش زورخانهای رو براتون توضیح بدم و هم یه تودهنی به ارمنیکُشها و کُردکُشهای هزارپدرِ قاتلِ ساکنِ ترکیه و باکو بزنم!
بریم سراغ رشتو 👇
«ریشه زورخانه و ورزش زورخانهای و کُشتی پهلوانی در ایران باستان»
ورزش زورخانهای یکی از مهمترین مظاهر فرهنگی ایرانی است. این ورزش که در آن علاوهبر تاکید بر سلامت جسمانی، به روح و روان فرد نیز پرداخته و به او آموزش جوانمردی و راستگویی و حقدوستی را میدهد،
این سوالیه که از صبح همه دارن از خودشون و دیگران میپرسند. حق هم دارن چون ماجرای این لشگرکشی تا حدود زیادی شبیه لشگرکشی آلمانها به لهستان در جنگ جهانی دومه. اما این وسط یه سری نکات جالب وجود داره:
آلمان سرخورده از جنگ جهانی اول بود. اقتصاد و سیستم نظامیش نابود شده بود و دچار یک عقدهٔ اجتماعی شده بود. هیتلر نماد سرریز شدن این عقده بود و ملت آلمان باهاش همراهی کردند.
در مورد روسیه هم این ماجرا صدق میکنه. فروپاشی شوروی در دهه نود میلادی، عقدهای بود که روسها طی سه دهه اخیر
باهاش دست به گریبان بودند. (نمونه این عقده رو ما در ایران داریم و طی دو قرن اخیر هنوز درد قراردادهای گلستان و ترکمانچای و آخال و پاریس و... که باعث پاره پاره شدن کشورمون شد، باهامون هست و یه روزی این عقده سر باز میکنه.)
پوتین از ضعف وحشتناک آمریکا و انفعال اتحادیه اروپا بیشترین
همین چندماه پیش بود که دنیا، افغانستان رو دو دستی تقدیم کرد به آدمخوارهای طالبان. شهروندان و دولتمردان اروپایی، ککشون نگزید! به این فکر نکردند که ناآرامی در دهکده جهانی، مثل دومینو میمونه. اگه جلوش گرفته نشه، خیلی نرم، به همهجا سرایت میکنه.
حالا جنگ به خاک اروپا کشیده شد. این نتیجه سکوت دنیا در قبال مصائب کشورهای ضعیفتره. اگر کمک میکردند تا آتش جنگ در خاورمیانه فروکش کنه و هیزم به آتش جنگهای قبیلهی و مذهبی نمیانداختند، هرگز روسیه تبدیل به این هیولای وحشتناک نمیشد.
روسیه در همون جبهههای نبرد خاورمیانه، خون خورد و خونآشام شد.
باعث و بانی این وضع موجود، اینها هستند:
دموکراتهای خرفت آمریکایی
انگلیس (زالوی پیر قدیمی)
فرانسه
آلمان
و همینها باید نگران مبارزه با روسیه باشند نه من و امثال من از پامیر تا کردستانات که تمام عمرمون رو وسط
اسفند (که قدیمها سپندارمذ تلفظ میشد)، نام ایزدبانوی نگهبان و نگهدار زمین و دختر اهورامزدا بود.
روز پنجم هر ماه، به نام این ایزد، اسفندروز نام داشت. در اسفندروز از اسفندماه (یعنی ۵ اسفند)، جشنی به نام اسفندگان برگزار میشد (که شما با نان جشن سپندارمذگان هم میشناسید).
در این روز مردها به همسر و دختران و خواهران و مادران خود هدیه میدادند. هدیه هم اغلب لوحی بود به نام #نبشته_شادباش که امروز بهش میگیم کارت پستال.
متن کامل نامهای عاشقانه از دختری به نام پریدخت برای همسرش در پاریس، عهد قاجار
«نمونهای از نامهنگاریهای قدیمی» #رشتو
بسم المعطّرٌ الحبیب
تصدقت گردم، دردت به جانم، من که مُردم و زنده شدم تا کاغذتان برسد. این فراقِ لاکردار هم مصیبتی شده.
زنجماعت را کارِ خانه و طبخ و رُفتوروب و ورداروبگذار نکُشد، همین بیهمدمی و فراق میکُشد. مرقوم فرموده بودید به حبس گرفتار بودید، در دلمان انار پاره شد. پریدُخت تو را بمیرد که مَردش اسیر امنیهچیها بوده و او بیخبر، در اتاق، شانهٔ نقره به زلف میکشیده.
حیّلایموت سرشاهد است که حالواحوالِ دلِ ما هم کم از غرفهٔ حبس شما نبوده. اوضاع مملکت خوب نیست؛ کوچه به کوچه، مشروطهچی، چنان نارنجهایی چروک و از شاخه جدا بر اشجار و الوار در شهر آویزانند و جواب آزادیخواهی، داغ و درفش است و تبعید و چوب و فلک.
⭕ ـ #رشتو: تصویر تاریخی از زمانی که غرب در مقابل ایران زانو زد!
یکی از شگفتانگیزترین صحنههای تاریخ، سنگنگارهٔ شاپور اول ساسانی در تنگ چوگان کازرون است. در این سنگنگاره، سه امپراطور روم که شاپور اول در دوران پادشاهیاش، بر آنها به پیروزی رسید، دیده میشوند
١- فیلیپ: که در جنگ اسیر شد و برای آزادیاش ۵٠٠٠٠٠ سکه طلا باج داد.
٢- گردیان: که در سال ٢۴۴ میلادی از لشگر شاپور شکست خورد و کشته شد.
٣- والرین: که در سال ٢۶٠ میلادی در کنار سناتورهای روم و فرماندهان ارتشش اسیر و چندی بعد نیز کشته شد.
در این نگاره، سه امپراطور مقتدر روم که از شاهنشاه ایران شکست خورده بودند، به شکل خفتباری در مقابل شاپور زانو زده و زیر دست و پای اسب او افتادهاند: