۱) موضع ایراندر قبال اسرائیل مبتنی بر نفی اشغالگری، نفی آپارتاید، نفی سلاح کشتار جمعی، نفی تهاجم نظامی و نفی جنایت جنگی است. تمام این موارد هم ریشه در حقوق بینالملل و اصول اخلاقی دارد و میتواند میلیونها انسان را در سراسر جهان - از هر قوم و نژاد - با خود همراه سازد.
۲) اظهاراتی از قبیل اظهارات امروز امام جمعه اصفهان این موضع حقوقی و اخلاقی ایران را به یک موضع محکوم و مذموم - که صرفاً مورد پسند یک اقلیت نکوهیده در جهان است - فرومیکاهد و زمینه را برای بهرهبرداریهای سیاسی و تبلیغاتی علیه منافع ملی فراهم میسازد.
۳) همین جنس اظهارات بود که در گذشته به جریان متخاصم اجازه داد برنامه صلح آمیز و مشروع هستهای ایران را به برنامه موشکی آن گره بزند و هر دو را به یهودستیزی ادعایی ایران و سپس اتهام «آماده کردن هولوکاستی دیگر» پیوند زند!
۴) بگذریم از اینکه این قبیل اظهارات به وحدت ملی ایران - به عنوان کشوری با دهها هزار شهروند یهودی - لطمه میزند و #روز_قدس را به همان گفتمان تبعیضمحوری آلوده میسازد که بابتش رژیم اسرائیل را محکوم میکنیم.
۵) جا دارد رییسجمهور به صراحت از این مواضع فاصله بگیرد و برای مخاطبان جهان روشن کند که موضع رسمی ایران را وزارت امور خارجه بیان میکند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱) میگویند تصویب «قانون اقدام راهبردی» موازنه را در مذاکرات هستهای به نحوی تغییر داد که هرچه زمان جلو میرود به نفع ایران و به زیان طرف مقابل است. در تئوری شاید! اما در عمل، شاهد تاثیر متفاوتی بودیم!
۲) در واقع، در عمل - همانطور که در زمان تصویب قانون به مجلس هشدار داده شده بود - گذر زمان باعث شد جریان مخالف برجام در واشنگتن تقویت شود، مخالفان اهرمهای بیشتری تولید کنند، مواضع اروپا و آمریکا نزدیک شود، افکار عمومی علیه توافق شکل بگیرد و تحولات بینالمللی مانع جدید ایجاد کند.
۳) بگذریم از زیانهای مالی و فشار اقتصادی فزایندهای که با گذر زمان کمر مردم را خم کرده است. یعنی فاکتوری که - در کنار فاکتورهای بیرونی ذکر شده - گویا در تحلیل و پیشبینیهای قانونگذاران مجلس هیچ جایی نداشته است!
جناب دکتر باقری، در این پیشنهاد حداقل سه اصل در نظر گرفته شده تا راه طرفین برای برطرف کردن مشکل سپاه هموار شود و احتمال موفقیت مذاکرات افزایش یاید. لطفاً در مورد آن تأمل بفرمایید:
۱- حل مشکل سپاه با محوریت قرار دادنِ «حقوق بینالملل» (سند گزارشگر ویژه و مبانی حقوق بشردوستانه) به جای معیارهای ذهنی یا جانبدارانه.
در این راهکار، دولت بایدن میتواند به بهانه حفاظت و پیروی از حقوق بینالملل (به ویژه حفظ اصول IHL که حافظ منافع نیروهای ارتش آمریکا نیز هست) حذف سپاه از لیست FTO را در صحنه داخلی واشنگتن توجیه نماید.
طبق برخی گزارشات، مانع اصلی انعقاد توافق در مذاکرات هستهای اختلافی است که در مورد حذف یا حفظ نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی (FTO) وزارت خارجه آمریکا وجود دارد.
گویا دولت بایدن حذف نام سپاه از لیست FTO را مشروط به این شرط کرده که ایران متعهد شود مقامات آمریکاییِ دخیل در ترور ناجوانمردانه و جنایتکارانه شهید سلیمانی را مورد هدف قرار ندهد؛ و دولت ایران نیز از پذیرش این شرط امتناع میکند.
یک راه حل برای برونرفت از بنبست مذاکرات میتواند این باشد که:
۱) آمریکا رسماً یافتههای گزارش مورخ ۶ جولای ۲۰۲۰ گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور قتلهای فراقضایی در قضیه سردار سلیمانی را پذیرد (راه اقدام قانونی را برای ایران باز بگذارد)؛
۲) آمریکا متعهد شود از این پس اتباع ایرانی را هدف نخواهد گرفت؛
۱) به نظرم یکی از مهمترین چالشها در سال جاری تحرکات فیزیکی (Kinetic) و واکنش میدانی اسرائیل به پرونده هستهای خواهد بود.
۲) به این معنی که اگر توافق وین صورت بگیرد، احتمالاً اسرائیل تحرکات نظامی و خرابکارانه خود را علیه تاسیسات هستهای تشدید خواهد کرد و با اقدامات نظامی پراکنده و هدف گرفتن نیروهای ایران در منطقه تلاش خواهد کرد ایران را وارد یک نزاع جدی - با خود و به تبع با آمریکا - کند.
1) Removing Iran's Revolutionary Guard Corps (#IRGC) from the U.S "Foreign Terrorist Organisations" (FTO) blacklist at the conclusion of the #ViennaTalks would be a very positive step.
2) Designating the IRGC as a FTO was a blatant blunder by the Trump administration with potentially serious long-term ramifications for the international legal regime governing the laws of war.
3) This unprecedented designation was not legally sound even according to US domestic law; And the introduction of this precedent-setting practice into the international order risks "politicizing" - hence undermining - even further the already fragile IHL legal regime.