#رشتو
سری که درد نمیکند را دستمال نمیبندند! داشتم به ویدوی اخیری که از برخورد گشت ارشاد با آن مادر معترض منتشر شده است فکر میکردم. با خودم گفتم چرا همه موبایل بهدست و نظارهگرند؟ چرا کسی به اعتراض بر نمیآید؟ از خودم پرسیدم اگر خودت آنجا بودی اعتراض میکردی؟
گفتم خُب البته که نه، من چیزهای زیادی برای از دست دادن دارم. دلیل اینکه چرا اعتراضات خفته مردم بیدار نمیشود هم همین است. مشکلات در ایران تا حد خوبی صنفی شده است. مثلاً مشکل سربازی برای مردان است، مشکل حجاب برای زنان است، مشکل خشکسالی برای کشاورزان و دامداران است،
مشکل آلودگی هوا برای تهرانیهاست و مشکل برخورد تندروها با تولیدات فرهنگی برای مشهدیهاست. در چنین شرایطی هرکسی یک گرفتاری دارد و اصولاً سری را که درد نمیکند دستمال نمیبندند. نمیدانم ویدیوی اخیر برنامه خندوانه با تهیهکنندگی رامبد جوان را دیدهاید یا نه.
آنجا که نام وریا را سانسور میکنند. مسئله آنجاست که گردانندگان برنامه حتی قبل از آنکه از بالا تذکر بدهند، صورت مسئله را پاک کردند. وحید بهجای وریا. من در توئیتر از خواسته بهحق زنان گفتم، از اینکه چرا بار فشار گشت ارشاد باید صرفاً روی آنها باشد،
مردان هم باید بیایند و تقسیم کار کنند. نتیجه چه بود؟ ۷۵ درصد از مردان یا این خواسته زنان را قبول نداشتند یا قبول داشتند اما به آن جامه عمل نمیپوشانند. این تازه توئیتر است و با توجه به جامعه استفاده کنندگان آن، نظرات سوگیری دارند.
من فکر میکنم این عدد در سطح خیابانهای شهر بیش از ۹۰ درصد باشد. یعنی از هر ۱۰ مرد، تنها ۱ نفر حاضر است به اعتراض برای #حجاب_اجباری برآید؟ چرا؟ چون مشکل صنفی است، مشکل زنان است. ما این را میدانیم که عاقبت کار یک رژیم توتالیتر به اینجا ختم نمیشود،
شعر مارتین نیمولر را به یاد بیاورید:
اول سراغ کمونیستها آمدند،
سکوت کردم چون کمونیست نبودم.
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند،
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم.
بعد سراغ یهودیها آمدند،
سکوت کردم چون یهودی نبودم.
سراغ خودم که آمدند،
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید.
پس چرا پیش از آنکه بر بالین ما حاضر شوند اعتراض نمیکنیم؟ ما که میدانیم آخرش در خانه ما را هم میزنند. یک بخشی بهخاطر این است که تقریباً همهی ما یک «آلترناتیو مهاجرت» داریم. هر کسی با نیمچه تخصصی و یک نمره IELTS حدود ۶ و خرده سرمایهای بهدنبال رفتن است.
خب چطور میتوان از جامعهای که پاسپورتش را روی طاقچه گذاشته و دلارها را در بالشت مخفی کرده انتظار اعتراض داشت؟ اعتراض تنها او را «ستارهدار» میکند. بخشی دیگر از این رفتار، قرار دادن مردم رو به روی مردم است. ماجرای زندانیان امریکایی در زندانی در کره شمالی را بهیاد بیاورید.
همان زندانی که با سیم خاردار احاطه نشده بود و زندانیان از آب و غذای کافی برخوردار بودند، همان بازداشتگاهی که زندانیان در آن شکنجه فیزیکی نمیشدند اما آمار خودکشی اسرا بیش از ۳۸ درصد بود. چرا؟
چون برای تشویق به جاسوسی، هر وقت یک سرباز جاسوسی یک سرباز دیگر را میکرد، به او جوایزی مثل سیگار میدادند. اما نه جاسوس و نه فردی که از او جاسوسی شده بود، تنبیه نمیشدند.
چون زندانبانان زندانیان را در گروههای ده دوازده نفری جمع میکردند و از هر نفر میخواستند روبهروی جمع از کارهای بد خود (یا کارهای خوبی که میتوانسته انجام بدهد اما انجام نداده است) سخن بگوید، آنهم جلوی دوستان و همرزمان خود.
با این تکنیک میخواستند مراقبت و احترام و پذیرش اجتماعی را میان سربازان از بین ببرند. چون بهتدریج وفاداری به کشور و فرماندهان را از سربازان گرفتند اما خبیثانهترین تاکتیک آنها، غرق کردن سربازان در احساسات منفی و دریغ کردن از هرگونه حمایت مثبت بود.
اگر برای یک سرباز اسیر، نامهی حمایتآمیز از خانه ارسال میشد، آن نامه را نگه میداشتند و به او نمیدانند (و حتی نمیگفتند چنین نامهای دریافت شده است) اما اگر نامهای با محتوای منفی به اردوگاه میرسید، مثلاً فوت بستگان، یا اینکه همسر اسیر از زنده بودن او قطع امید کرده و
قصد ازدواج با فرد دیگری را دارد، بلافاصله نامه را به دست سرباز میرساندند. در حدی که صورتحسابهای پرداختنشدهای را که از ادارههای وصول مطالبات ارسال میشد، چنان به سرعت به دست اسیران تحویل میدادند که تاریخ تحویل با تاریخ ارسال، دو هفته هم فاصله نداشت.
اثر این تکنیکها ویرانکننده بود: سربازان باور به خود و عزیزانشان را از دست میدادند، چه برسد به خدا و کشورشان. وضعیت این زندان با ایران امروز ما آشناست، مردمی غرق در اخبار منفی که برای زنده ماندن، دستشان در جیب همدیگر است.
نانوا نان را گران میفروشد، تعمیر کار، ماشین آن نانوا را با قطعات بیکیفیت تعمیر میکند، تعمیر کار برای اینکه کارش در ادارهای دولتی راه بیفتد باید سبیل آبدارچی را چرب کند و آبدارچی شب به خانه میرود و میبیند میوهفروش محل، پرتقال و سیب را با او دولاپهنا حساب کرده است.
با این شرایط کدام اعتراض؟ برو بابا تو هم حوصله داری...
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
بهنظرم تاکید حاکمیت بر مسئله #حجاب را میتوان در ضعف نظام در طراحی سیستمها و حل مشکلات بنیادین دانست. یعنی چه؟ یعنی نظام دید که نمیتواند به آن مدینه فاضلهای که در ابتدای انقلاب برای آن هدفگذاری کرده بود برسد،
در واقع نتوانست مشکلات سیستم آموزش و اقتصاد و درمان و محیط زیست و قضا و الخ را حل کند، پس رویکرد آسانتر را انتخاب کرد، گفت «نشانه»ها را درمان میکنم، اگر دزدی بزه کرد، دست او را قطع میکنم، با اینکه میدانم مشکل از سیستم آموزشی من است.
اگر قیمت کالایی افزایش یافت، با گرانفروش برخورد میکنم با اینکه میدانم اقتصاد من دچار مشکلات ساختاری است.
اگر شال زنی در خودرو از سرش افتاد، سریع با او برخورد میکنم، با اینکه میدانم دزدی و فساد و نابرابری اجتماعی تاثیرات بهمراتب مخربتری از بیحجابی در آن مدینه فاضله دارند.
جنس ریزش این روزهای بازار از جنس کاهش مالتیپلهاست. یعنی چه؟ یعنی اگر بازار تا دیروز بهازای هر واحد از سود ۸ واحد پول میداد، حالا میگوید من حداکثر ۶ واحد پول میدهم. یعنی سهام تو برای من کمتر ارزش دارد. چرا؟ دو دلیل عمده دارد؛ افزایش ریسکها و کاهش حاشیه سود.
چه ریسکهایی؟ عمدهی ریسکها، #ریسک_دولتمردان است؛ اعمال عوارض صادراتی، افزایش نرخ خوراک، افزایش اسپرد دلار آزاد و نیما، کنترل قیمتها در بورس کالا، قطعی برق صنایع در زمستان و تابستان. ریسک دیگر هم به اقتصاد جهانی باز میگردد که مهمترین آن کرونا در چین و نرخ بهره امریکاست.
کاهش حاشیه سود اما چند جنبه اساسی دارد؛ اولاً فرض بازار بر این است که نرخ تورم بیشتر از افزایش نرخ دلار خواهد بود. در نتیجه با خرید سهام یک شرکت کامودیتی محور و با فرض ثبات سایر عوامل، قدرت خرید او یک سال دیگر کمتر از امروز خواهد بود. در نتیجه میخواهد سهام را با تخفیف بخرد.
#رشتو
شش آموزه از شش سال نامه و مجمع سالانه برکشایر هاثاوی:
۱- بزرگترین دارایی شما، خود شما هستید. وارن بافت در مجمع سالانه سال ۲۰۰۲ برکشایر یک سوال پرسید: «تصور کنید به یک جوان ۱۷ ساله یک خودرو پیشنهاد کنید، هر خودرویی که میخواهد، با یک شرط؛
آن خودرو تنها خودرویی است که در طول زندگی میتواند داشته باشد. او احتمالاً دهها بار کتابچه راهنمای آن خودرو را میخواند و روغن را دو برابر زودتر از آنچیزی که توصیه شده عوض میکند!
همهی ما در شروع زندگی، یک بدن و یک ذهن دریافت میکنیم. شما نمیتوانید آنها را تا سن ۶۰ سالگی خراب کنید و انتظار داشته باشید بتوانید آن را تعمیر کنید.»
#رشتو
روزهایی میرسید که از انبوه خبرهای نااُمیدکننده فلج میشدم، جسمم در فضای کار بود اما ذهنم کار نمیکرد. درست مثل نویسندهای که نمیداند خط اول کتاب خود را چگونه آغاز کند. حالا از آخرینباری که عامدانه یک تیتر خبر را خواندم، مدتهاست میگذرد.
یادم هست آن روز از خودم پرسیدم «آخرینباری که با اعلام یک خبر، تصمیم به سرمایهگذاری گرفتم کی بود؟» با خودم گفتم قبول، خبرهای مالی را دنبال نمیکنم ولی زمانی در شبانهروز را به خواندن خبرهای سیاسی و اجتماعی اختصاص میدهم. بالاخره آدم باید در جریان امور مملکت باشد!
یک ماه پیش اما عنوان ساده یک کتاب صوتی در فیدیبو، چشمم را به خودش جلب کرد: «پیگیر اخبار نباشید». بهدلیل مشغله زندگی از کنار آن گذشتم اما دیدم از صدای گوینده آن نمیتوان گذشت؛ عادل فردوسیپور.
#رشتو
تقریبا دیگر امیدی به اصلاح نیست!
«نه این که [نظام] نخواهد اوضاع بهتر شود، حتما میخواهد، اما دیگر توانش را ندارد. خیلی دلشان میخواهد بشود، اما نظام تدبیر چنان از اندیشمندان واقعی و انرژی خِرد جمعی تخلیه شده و...
چنان در محاصره رانتخواران قرار گرفته است که دیگر توان ایجاد تغییر ندارد.
از یکسو، ناکارآمدی سیستمی به همراه فساد رانتی، از درون تمام انرژی نظامِ تدبیر را میمکد، و از سوی دیگر اندک انرژی باقی مانده نیز صرف تنشها و درگیریهایی میشود که خودش با بیرون درست کرده است.
بدون تغییرات ساختاری و افقگشایی، امکان برون رفت از این باتلاق برای حکومت وجود ندارد. اما افقگشایی نیز نیازمند اعتماد به نفس و انرژی روانی عظیمی است که دیگر در ساختار قدرت دیده نمیشود.
#رشتو
من چند تا نکته در خصوص موضوع حقوق سال آینده عرض کنم:
۱) آیا حداقل دستمزد میشود (۵.۶ میلیون تومان سال آینده و با فرض دلار ۲۵ هزار تومان) میشود ۲۲۴ دلار؟ من خیلی وارد منطق اقتصادیَش نمیشوم اما همین را میگویم که نرخ دلار در ایران (بر مبنای برابری قدرت خرید یا PPP)
بسیار پائینتر از ۲۵ هزار تومان است. یعنی قدرت خرید ۲۲۴ دلار در ایران بسیار بیشتر از آن کشورهایی است که شما خودتان را با آن مقایسه میکنید. یعنی پایه حقوق بسیار بیشتر از ۲۲۴ دلار است. کاری ندارد، مگر شما نمیگویید کف حقوق ۵.۶ میلیون تومان میشود ۲۲۴ دلار؟
سری به سایت خیابان دلار (gapminder.org/dollar-street) بزنید و ببینید مردم در جهان با ۲۲۴ دلار چطور زندگی میکنند. بعد پی میبرید که قدرت خرید و سطح زندگی شما، بسیار بیشتر از سایر مردم است.