یک #داستان
- خوب ، حاج اسماعیل خان ، از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است .
+ بله ، بله موافقم ، بهتره بریم سر اصل مطلب . راسیاتش این عیال ما دختر خانم شما ایران خانم رو در راسه بازار دیدن و بعدم ایشون رو در ختم انعام حاج خانمتون دیدن و این شد که رسیدیم خدمتتون جهت
۱.
خواستگاریشون برای پسرمون .
- 😳 پسرتون ؟ حاج اسماعیل شما که پسر نداشتین که .
+ اختیار دارین قربان ، آقازاده بعضی شما نباشه ، یَلین برای خودشون ، حتماً شما ندیدینشون .
- نه والا ، ندیدم چطور تو این سالها نتونستم ببینمشون ؟
+ دیگه کم سعادتی ما و آقازادمون شما بوده دیگه
۲.
- بله ، چی بگم والا ، شغل اقازاده چیه ؟
+ شغل شون ، شغلشون روحالا بعداً عرض میکنم خدمتتون .
- تحصیلاتشون چیه ؟
+ هی ، تحصیلات عالیه دارن ، خیلی خیلی درس خوندن . دانشگاه تا دکتری خوندن .
- چه رشتهای به سلامتی ؟
+ دکتری دیگه ، دکتری خوندن .
- ینی پزشکن ؟
+ والا
۳.
نمیدونم ، اما نه ، شایدم دکترن .
- خودشون کجان آقا داماد ؟
+ نیستن راسیاتش ، نشد بیاریمش .
- مرتیکه اومدی خواستگاری ، یا اومدی مردمو سرکار بگذاری ؟
+ چطور ؟ چه بیاحترامیی کردم ؟
- پیرخر الدنگ ، این چه تخم دُلدُلیه که نه کسی تاحالا دیدتش ، نه اسمش معلومه ، نه شغلش معلومه
۴.
نه تحصیلاتش معلومه ، نه خودش اومده خواستگاری ، نه اصلاً معلومه وجود خارجی داره یا نه ؟
+ گوه بخور مرتیکه دیوث با اون دختر لکاته خراب پالون کجت ، خیلی هم دلت بخواد پسرم دختر ایکبیری و نکبت و اشغالتو بگیره .
- حرومزاده مادرقحبه ، به دختر من میگی خراب و ایکبیری و عباس اقا
۵.
حمله کرد به سمت حاج اسماعیل که درهمین زمان فریاد حاج اسماعیل بلند شد که آییی مردم ، ببینید این حرومیا با مهمان چیکار میکنند ؟
ببینید این بیهمهچیزها با من پیرمرد و این زن پیرم چه میکنند ؟
نامسلمونها ، بی دینها ، بی شرفها ، شما که نمیخواستید دختر به مردم بدین چرا
۶.
خواستگار به خونهتون دعوت میکنید ؟
- مرتیکه مادرقحبه ، ۱ کلمه بگو دوماد کیه ؟
+ به تو چه که دوماد کیه ؟ چشمت دراد که دوماد کیه ؟ مگه تو میخای تنگش بخوابی ؟
نترس ، دوماد به اندازه کافی ک..رش کلفت هست که دخترت خوشش بیاد .
و با این حرف حاج اسماعیل که در آستانه در
۷.
ایستاده بود فریاد کشید
فکر کردی فقط خودت دختر داری ؟ چیزی که زیاده تو این شهر ، دختره که همشون حاضرن زن پسر من بشن .
- کدوم پسر ؟ همون که هیچکس ندیدتش ؟
+ همون ، همون ، انقد خر و الاغ تو این شهر ریخته که فقط بدونن حاج اسماعیل رفته خواستگاری دخترشون ، با جون و دل
۸.
دخترشون رو میدن به همین پسر ندیده من
و با شدت در خونه رو پشت سرش زد به هم
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
جوگیر این مزدوران خجالتی نشین ، هم این ، هم اربابش اسماعیلیون و هم تمام برنامهریزان این بازی ، روی خریت و احساساتی بودن ملت حساب دوقیضه باز کردن .
کسی که در اجتماعبرلین و تورنتو تمام ملیگرایان رو به مسخره گرفت و ادم حساب نکرد از روی سهو این کارو نکرد ، از روی اعتقاد ق
اعتقاد قلبیش و ایمان و ایدئولوژیش کرد چرا که از سالها پیش این رویه اعتقادی و اجتماعیش بوده .
فقط و فقط سیفون رو بکشید روی اسماعیلیون ، این برای تکمیل پروژهاش ، نیاز به سیاهی لشکر داره ، سیاهی لشکرش نشید ، بزارید با همین مادرقحبههای خجالتی و فمینیستولایتیها و چپ وچپولهاش
که بخاطرش گفت هرکی ناراحته بره برای خودش فراخوان بده .
ما ی لیدر داریم به نام #شاهزاده_رضا_پهلوی که برای ۷ آبان فراخوان داده ، هیچچچچچ علتی نداره پیاده نظام این مجاهد مخفی و اصلاحطلب نظام بشیم و بشید .
این بابا وحشت کرده ، با وجودی که طرفداراش از بعد از راهپیمایی برلین
وقتی این رشتورونوشتم ۱ لشکرپانکرد و پانترک و خرتر و الاغتر از پانکرد و پانترک راه افتادن که ایرانیا نژادشون سیاه پوسته و اگه ی ایرانیم سفید و بوره بخاطر اینه که انگلیسها و روسها به مادرانشون تجاوز کردن و فرزندانشون اینجوری شدن وگرنه ایرانیا سیاهن .
منشنها هست میتونید بخونید
در همین رشتوها نوشتم که برعکس نقاشیهای کامپیوتری این جماعت ، مورخین یونانی خاندان هخامنشی رو دارای موی قهوهای متمایل به بور و چشمان رنگی وصف کردن . که اوفففففففف چه فحشائی که حرامزادگان میرحسینی و اصلاحطلبان و خودعنپنداران متوهم خیلی باسواد پندار بهم ندادن .
حالا شاهد
از غیب اومد این دخترا نه مو رنگ کردن ، نه مش کردن و نه هیچ کاری .
اما شما فکر کنید که رنگ کردن . برای همین بهتون پیشنهاد میدم ریشه موهارو نگاه کنید .
پ.ن : اینارو ننوشتم که بگم ما نژاد برتریم یا سفید بهتر از سیاهه و ...
اینارو نوشتم که بگم از ۲۰۰۰ به این طرف ی موج
برای دانشگاهها ۲ سناریو رو همزمان پیش میبرند و خواهند برد تا روزی که کل قیام مردم رو بچپونند به اسم دانشجوها . چون دانشگاه تنها لونه ماریه که تمام گروههای ایران ستیز توش راحت جولان میدن .
از تجزیه طلبان که با قدرت کنترل دانشگاه در دستشونه تا چپها و اصلاحطلبان .
اما ۲ سناریو
چیه ؟
۱. اجازه به دانشجوها برای انجام گسترده ترین و خشنترین حرکتها . که پوتمکین و دروغینه . چون تمام اعمال دانشجوها توسط لیدرها و اساتید وابسته به دفتر تحکیم وحدت کنترل میشه .
۲. سناریو مظلوم نمائی و پوشش وسیع اخبار دروغین از حملات شدید و زد و خورد در دانشگاهها .
نکته جالب این قسمت دوم اینه که با لَت و کوب شدید دانشجوها تا کنون حتی ۱ دانشجو کشته نشده ، ی تصویر یا فیلم هم درنیومده که دارن دانشجوهارو لت و پار میکنند .
البته ، فیلم و خبر فیک زیاده . و هیجان زدگی طبیعی این دورانه .
خیزش ملت بره به دانشگاهها ، باید فاتحه ایران را
#آسیب_شناسی_یک_جنبش (۲۲)
رانندگان ماشینهای زباله ، رهبران میانی امروز
عرضم به حضورتون که اگه دقت کرده باشید ، از روزی که این جنبش شروع شده ، یکی از بزرگترین چیزهائی که میتونید به وضوح ببینید اینه که رهبران به اصطلاح جریان پادشاهی خواه بجای اینکه از موقعیت به وجود امده
۱.
در جهت اتحاد و همراهی ملت ایران در راه پادشاهی استفاده کنند و همچنین قشر خاکستری جامعه رو به سمت این تفکر جذب کنند ، کاری نکردهاند مگر تلاش مضاعف و مجاهدت صد چندان برای خودشون و جذب حداکثری فالور به امیدی واهی ، که رژیم ساقط میشه و من با تعداد فالورهام پست و مقام
۲.
بالاتری در حکومت پادشاهی آینده به دست خواهم اورد . در همین راستا این جماعت با تمام قوا و با تلاشی صدچندان فقط و فقط در تلاش برای منافع شخصی خود هستند حال آنکه با یک تقسیم کار میتونستند گامهای بسیار بلندی در این زمینه و پیشبرد ارزوهای خود بردارند .
بدبختانه و متاسفانه
#آسیب_شناسی_یک_جنبش (۲۱)
عدم اعتماد به نفس و اثراتش و باقی قضایا
چند سال پیش اقای @Rtaghizade با مزدور معروفرژیم ، خانم نازیلا گلستان در برنامه پرگار درمورد پادشاهی خواهی صحبت میکردند ، در اون برنامه ، جناب اقای تقیزاده به یک نکته مهم اشاره کردند و آن این بود که با وقوع
۱.
انقلاب اسلامی طرفداران نظام پادشاهی دچار یک سرخوردگی شدند (نقل به مضمون و اینکه میتونید برنامه رو از ارشیو #پرگار ببینید)
باوجودی که با سخنان جناب تقیزاده بسیار موافقم ، اما باید بگم که این سرخوردگی منجر به یک عدم اعتماد و اطمینان به نفس هم شده .
در طی سالهای گذشته
۲.
پادشاهی خواهان نه تنها سرخورده شدندبلکه به مرور زمان پادشاهیخواهی تبدیل شد به یک لکه ننگ ، یک توهین سیاسی و در کلام اخر نماد فاشیسم شد .
طرفداران نظام پادشاهی در طی سالهای دهه ۶۰ و ۷۰ چنان به محاق رفتند که دیگر انگیزهای هم برای فعالیتهای خود نداشتند و تنها
این بابا ، لطفعلی خُنجیه .
لطفعلی مهمترین مجری @bbcpersian در زمان انقلاب و سالهای جنگ بود و ی برنامهای داشت به نام جام جهاننما .
ی برنامه بسیار پر طرفدار هم داشت به نام پیک شبانگاهی که پاسخ به نامهها بود .
ادبیات گفتاری خاص خودش رو داشت که خیلی هم یونیک بود . خودش هم
خیلی خیلی باسواد بود .
اما به گفته در جریان انقلاب دلش میخواست و ارزو داشت که هم میهنانش از زیر یوغ دیکتاتوری #پهلوی خلاص بشن این بود که تمام تلاشش رو کرد تا شر شاه کنده بشه .
این خانم هم شاداب وجدیه .
دکتری زبان شناسی و شاعر و نویسنده و ...
ایشونم همکار همین لطفعلی خنجی
بود و تهیه کننده برنامههای بیبیسی فارسی بود .
اینکه بخواهیم در مورد تک تک این ادمها بنویسیم هم بیفایده هست ، هم احمقانه .
اما یک نکته در زندگی تمام این ادمها اعم از پیشا انقلابیها و پسا انقلابیهاشون ی چیزه و آن اینکه شغل این ادمها در بیبیسی فقط یک شغله و اما