پیرو جدالهای نظری شایع در چند روز اخیر، دوست بسیار عزیزی، که خواسته نامش محفوظ بماند، تحلیلی در باب بروز مظاهر "رمانتیسم" در انقلاب ایران داشته که در آن به چالش مهمی در انقلاب ایران اشاره کرده و آن را ریشهیابی میکند. #رشتو پیشرو نقل به عین این تحلیل است؛ با ما همراه باشید.
۱/۱۳ نهضت رمانتیسم در نیمه دوم قرن هجدهم رشد پیدا کرد. جانمایه تفکر پیروان این نهضت بر "احساس کردن" و به طور مشخصتر "احساس همدردی" بنا شده بود. اصالت این "احساس" در گرو مستقیم و شدید بودن و در عین حال عاری از تفکر بودن آن تلقی میشد.
۲/۱۳ به گفته راسل، شخص "حساس" کسی بود که از دیدن یک خانواده روستایی گرسنه و برهنه چنان متاثر میشد که اشک در چشمانش حلقه میزد، اما همین شخص به نقشههای دقیق و حسابشده برای بهبود وضع طبقه روستایی هیچ دلبستگی نشان نمیداد.
۳/۱۳ موازین اخلاقی نهضت رمانتیسم بر اساس میزان درد و رنج متحمل شده تعیین میشد. تا جایی که ژانژاک روسو، بزرگترین نماینده نهضت رمانتیسم، نیکی را "انزجار فطری انسان از مشاهده رنج همنوع" قلمداد میکرد.
۴/۱۳ آثار این طرز فکر در انقلابیون فرانسه در قرن هجدهم مشهود بود. به گفته آرنت، آنها که دیده بودند که چگونه "لذت پرستی جنایت به همراه میآورد"، استدلال میکردند که "زجر و بینوایی باید موجد خوبی و نیکنهادی شود".
۵/۱۳ این رویکرد و نتیجه آن یعنی همدردی با فقرا و پابرهنگان، اتحادی ناگسستنی بین انقلابیون فرانسه ایجاد کرده بود. مضاف بر این، معیار اخلاقی آنها، که در بند ۴ شرح داده شد، حکم میکرد که ثروتمندان به دلیل عدم تواناییشان در همدردی با فقرا، فارغ از گرایش سیاسیشان خارج از دایره اتحاد
مذکور قرار بگیرند و به
همین دلیل، دو قطبی و تقابلی در بطن جامعه شکل میگرفت.
۶/۱۳ و اما در ایران؛ اگرچه محور مطالبات انقلاب ۱۴۰۱ ایران تا به امروز مطالبات سیاسی و آزادیخواهی بوده (نه مانند انقلابیون فرانسه که مطالبات معیشتی از ارکان اصلی خیزش آنان بود)، اما دیدگاههای رمانتیک در اشکال دیگری ظاهر شده و پیشبرد انقلاب را با تهدید (ولو جزئی) مواجه کرده است.
۷/۱۳ نخستین مظهر رمانتیسم در انقلابیون امروز ایران، موضعگیری برخی از آنان علیه اپوزوسیون خارج از خارج از کشور است. این نگاه که در آن فضیلت مبارزان بر اساس میزان درد و رنج متحمل شدهشان تعیین میشود،
موجب ارجحیت پیدا کردن مبارزان داخلی به خارجی و سهمخواهی مبارزان داخلی (فارغ از میزان تخصص و توان اجرایی آنان) شده است.
۸/۱۳ شکل دیگری از رمانتیسم که به عقیده نویسنده این مطلب توسط دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی تشدید و بزرگنمایی نیز میشود، در شکل دادن تقابل بین اقوام مبارز مرزنشین (به ویژه کردستان و بلوچستان) و سایر مردم ایران دیده میشود.
۹/۱۳ آنها با اشاره به سرکوب خونین، رنج مضاعف تحمل شده توسط مردم آن نواحی، کشته شدن صدها تن از مبارزان آنها توسط سلاحهای جنگی شده، سعی در بیتفاوت جلوه دادن سایر مردم ایران دارند.
۱۰/۱۳ درحالیکه نباید ازین نکته غافل شد که تمامی مردم ایران از ابتدای این انقلاب خالصانه و فداکارانه پا به میدان مبارزه با ج.ا گذاشته و هزینههای زیادی نیز پرداختهاند. همبستگی تمام مردم ایران عامل اصلی پیشرفت این انقلاب تا به این مرحله بوده است.
۱۱/۱۳ توزیع نامتوازن گلولههای جنگی در ایران نیز گناه مبارزین آزادیخواه نیست. ج.ا از ابتدا برای به دنبال به خشونت کشیدن اعتراضات در نواحی مرزی و شکلدهی جنگ داخلی توسط گروههای با مطالبات قومیتی بوده تا بهانهای برای سرکوب در سطح نظامی در سراسر کشور بدست آورد.
۱۲/۱۳ از سویی دیگر، نحوه شکلگیری هستههای مبارزاتی در شهرهای بزرگ بسیار متفاوت با شهرهای کوچک بوده. عدم وجود اعتماد و شناخت از همدیگر، موجب شکلگیری هستههای مبارزاتی کوچکتر و محله محور به جای توده عظیم جمعیت در شهرهای بزرگ میشود.
۱۳/۱۳ ضمناً، ج.ا نیز از ابزارهای متفاوتی برای سرکوب اعتراضات در شهرهای بزرگ مرکزی و شهرهای مرزی استفاده میکند. (یگان ویژه نیروی انتظامی در شهرهای بزرگ در برابر نیروهای زمینی سپاه در شهرهای مرزی) لذا حضور مردم در شهرهای بزرگ لزوما منجر به کاهش نیروی سرکوب در شهرهای کوچک نمیشود.
در اوج گیر و دار تلاش برای شکلگیری ائتلاف اپوزیسیون، متاسفانه شاهد بروز مجدد جدال بر سر فرُم ادارهی سیاسی هستیم. آنچه که در درجهی اول اهمیت است، محتوای ادارهی سیاسی کشور است و نه فُرم آن. باید قرائتهای نیمهی اول قرن بیستم از نظام پادشاهی و جمهوری را از ذهنها بزداییم؛ 👇
ساختار سیاسی میتواند جمهوری مستبدی همچون جمهوری اسلامی و حکومت قذافی باشد، میتواند جمهوری دموکراتیکی چون جمهوری فرانسه باشد. نظام پادشاهی میتواند پادشاهی مستبد عربستان سعودی و اردن باشد، میتواند پادشاهی دموکراتیکی همچون هلند و بریتانیا باشد. میتوان همچون فرانسه با گذر کامل👇
از پادشاهی و با جمهوری دموکراسی رسید، میتوان همچون اسپانیا از پادشاهی گذر کرد، جمهوری دیکتاتوری را تجربه کرده و سپس با بازگشت به پادشاهی به دموکراسی رسید. از راههای متفاوتی میتوان به دموکراسی رسید؛ ترجیح هر شخص اما میتواند متفاوت باشد، اکنون زمان این جدال نیست.