#جدی
یه پسر تحصیلکرده (لیسانس به بالا؛ رشته مهم نیست)، شاغل (شغل مهم نیست)، ساکن اصفهان (برای کار یا درس یا کلا با خانواده یا تنها)، با قد حداقل 170، محدوده سنی 33 تا 40 و خواهشا و لطفا مجرد (نه متاهل مجرد نما) بیاد دایرکت...تصمیم گرفتم بعد 8 سال وارد رابطه با یه نفر بشم... دوستان، این یه درخواست ساده اس...اینکه بهم انگ بزنین، مسخره کنین یا هر چیزی، واقعا اهمیت نداره برام و اگه بین کسایی که میان دایرکت، شخص مورد نظر رو پیدا کنم اوکی هستم...ریتوییت کنین، مرامتونه، نکنین هم بازم مرامتونه...

وقتی به راحتی با قوانین من درآوردی هر دزدی رو توجیه می کنین، هیچ امیدی نه به رفتن آخوند داشته باشین نه به روبراه شدن زندگیتون...من سایت های حقوقی رو زیر و رو کردم...هزینه تعمیرات اساسی کولر از جمله همین مورد با صابخونه اس ولی ایشون ذاتا دزد و حرومخوره، واسه مستاجر عربده میکشه

https://twitter.com/Calista_1989/status/1665247172667777028

منم نمیتونم از کار و زندگیم بزنم راه بیفتم شورای حل اختلاف و... برای دعوا با یه آدم نفهم و حرومخور...صدقه خودم و برادرم میندازم جلوش ولی راضی نیستم چون حق قانونیش نیست...از اول موتور نو رو کولر نبوده و حتی کولر رو سرویس کاری هم نکرده و برادر خودش هم اومد پوشالش رو عوض کرد حتی

مامانم تا زمان زنده بودنش (۲۰ سالگی من) حتی یکبار منو پیش دکتر زنان نبرد...عقیده داشت که دکتر زنان فقط مال زن متاهله (توهین نکنین، زن خیلی متعصبی بود)... اولین باری که مطب زنان رفتم ۵ ماه بعد از فوتش بود اونم به خاطر خونریزی شدید و پریودی که ۵ ماه بود یک سره ادامه داشت وقتی به دکتر گفتم باورش نمیشد من ۵ ماهه پریودم...گفت چرا اینقدر دیر اومدی؟ گفتم روم نمیشد بیام و وقتی که گفت یعنی چی مگه رو شدن میخواد؟ من نتونستم بگم که آره چون تحت تاثیر مامانم فکر میکردم منو یه آشنا ببینه و بگه این که دختره واسه چی تو مطب زنان اومده که همه زن شوهر دار هستن؟

زمان دانشگاه رفتیم بازدید از یه پایگاه های شکاری، من چشمم یه خلبان جنگنده رو گرفت اونم دید من عین بز دارم نگاش میکنم هی میومد کنار من...منم که بی جنبه، همینجوری ذوق پشت ذوق تا جایی که اومدم از ۲ تا پله برم بالا، پام تو پام گرفت نزدیک بود بیفتم رو یه پسرا که زیر پ

https://twitter.com/Adel08749211/status/1664227129465110528

اسمش رو روی اتیکت سینه اش زده بود علیرضا...به دوستم گفتم عههه آخجون علیه 😂 اینم یهو زد زیر خنده تازه بعد دوزاریم افتاد که عین ماشالا تو خانه به دوش صداش زدم...رفته بود از یه پسرا همکلاسیم آمار منو بگیره از شانس من همون پسری بود که رو من کراش داشت و خاله اشو آورده بود

من تو کل زندگیم، همه چیزو تقریبا تنهایی یادگرفتم، مشکلاتم رو تنهایی حل کردم و شکست هامو تنهایی به دوش کشیدم...همین باعث شده که نسبت به دریافت کمک از بقیه مقاومت خیلی زیادی نشون بدم. با اینکه خودم سعی کردم که تا حد امکان، توی کمک کردن به دیگران کوتاهی نکنم اما نمیتونم قبول کنم که دیگران بخوان بدون توقع بهم کمک کنن...خیلی تعجب میکنم از بودن همچین آدمایی...چرا؟ چون تو مسیر زندگیم و توی اون بخش هایی که واقعا نیاز به کمک داشتم، حتی همونایی که قبلا کمکشون کرده بودن رهام کردن...حالا یه نمونه اش مثلا خواهرم...اگه دقت کرده باشین من خیلی کم ازش مینویسم

من متاسفانه فالوور زیاد و باند ندارم ولی امیدوارم این #رشتو دیده بشه....
⛔️رشتو طولانی است⛔️
چیزی که بیشتر از دو سوم جامعه ایرانی از اوایل سال 97 تا الان با آن دست و پنجه نرم میکنند، اسمش تحریم یا هر چیز دیگر نیست...فقر آشکار ناشی از سوء مدیریت و در قریب به 90 درصد..../1 مواقع، نبود مدیریت است... اثر فقر در دراز مدت بر هیچکسی پوشیده نیست و میدانیم که این اثرات وضع به شدت بحرانی رو برایمان ایجاد کرده و قرار است به مراتب بسیار بدتر از این شود..در این رشته توییت میخواهم در مورد 8 اثر فقری که تقریبا الان همگی در سطوح مختلف حس می کنیم صحبت کنم..../2

من دیگه نمیتونم مرغ کیلویی 35 بخرم...آخرین باری که گوشت خریدم شاید 8 ماه پیش بوده اونم 1 کیلو...
برنج هندی میخرم اونم به زور و کم درست میکنم زود تموم نشه...
کاپشن میخام ولی نمیتونم بخرم...
برای خرید یه جفت کتونی 200 تومنی بعد 2 سال باید برنامه ریزی کنم...

https://twitter.com/ShahoKavian/status/1457791480660054022

آجیل و مغزیجات رو آخرین بار پارسال تابستون فقط یه کیلو گردو با پوست تونستم بخرم...
مانتو میرم میگردم ارزون پیدا میکنم در حد 150 و اینا و خب تا حد پارگی میپوشم..
بار آخری که کرونا گرفتیم 32 میلیون هزینه دارو دادیم اما به هیچکس نگفتم و از کسی کمک نگرفتم و ریدم به پول رهن خونه

سال 80 بود..11 سال و خرده ای داشتم..قرار بود بریم برای اولین بار مانتو بیرون برام بخرن...سر فلکه انقلاب یه دختری رو دیدم که عین خودم بدون روسری بود و موهاش خیلی بلند و ناز بود...رفتم جلو دست کشیدم به موهاش برگشت خندید...نمیدونم یهو چی شد

https://twitter.com/sinBasid/status/1457611771360030726

که 3 تا زن وحشی چادری پریدن جلومون و به مامانامون گفتن دختر به این بزرگی چرا روسری سرش نیس...یکیشون باتوم داشت...دفعه اولی بود که باتوم میدیدم...اومد دست من و اون دخترو بکشه با خودش ببره که مامانامون مارو سفت گرفتن و باتوم از دست زن در رفت