ع. ششگلانی Profile picture
پژوهشگر تاریخ و سیاست. علاقمند به جامعه‌شناسی و زبان‌شناسی/ #اول_ایران / https://t.co/isOWq0SEDm /
Nov 21, 2022 4 tweets 2 min read
می‌دانید معنای آن "سال۱۳۲۴" چیست؟
سالی که شوروی شمال ایران را در اشغال داشت و فرمان داد دو حکومت دست‌نشانده در تبریز و مهاباد برای تجزیه شمالغرب ایران تشکیل شوند.
حزب دموکرات کردستان فرزند حرامزاده آن فرمان است. گروهی که نطفه‌اش با نام استالین، وطن‌فروشی، خیانت و تروریسم بسته شده Image از دستورالعمل محرمانه دولت شوروی در ۱۴ ژوئیه ۱۹۴۵، ۲۳ تیر ۱۳۲۴ ImageImage
Dec 14, 2021 4 tweets 2 min read
وه که آذربایجان چه بسیار بزرگانی به مام میهن هدیه داده و از میان زندگان، اشرف آنها استاد #جواد_طباطبایی است. زادروز ۷۶سالگی استاد خجسته باد و عمرشان دراز.

نقل از استاد
«در ایران همه چیز متولی دارد، جز خود ایران». من برآنم که نمی‌توان نسبت به بی‌متولی بودن ایران بی‌اعتنا ماند.
👇 👆
آنچه پیوسته ایران کم نداشته، دشمن بوده است، اما «با تبه شدن مزاج زمانه»، دشمنان بیرونی به درون نقل مکان و جا کرده‌اند... این سخنانِ مرا - یا مانند مرا - که وطن‌خواهان این کشوریم، یعنی شمار اندک کسانی که «نجات میهن را برتر از رستگاری روح خود می‌دانند»، که ...
👇
Sep 8, 2021 13 tweets 3 min read
مدتیست ماله‌کشی و افسانه‌بافی درباره احمدشاه قاجار دوباره راه افتاده
چه نکته تاریخی:
این جوانک بی‌لیاقت در جریان قرارداد۱۹۱۹ (که ایران را عملا تحت‌الحمایه بریتانیا می‌کرد) درخواست مقرری ماهیانه ۱۵ تومان از بریتانیا در ازای حمایت از قرارداد داشت.👇 در اوج اعتراض ایرانیان به قرارداد، راهی سفر اروپا شد و ۹ ماه از جیب دولت ورشکسته ایران مشغول خوشگذرانی شد
در مرز فرانسه به او گفتند بواسطه قرارداد ۱۹۱۹، دولت فرانسه نمی‌تواند او را به عنوان پادشاه کشور پذیرایی کند. حداکثر در حد مهارجه‌ای هندی شده است. 👇
Jan 26, 2021 7 tweets 3 min read
هر کی می‌خوای باش!
#رشتو
نقل می‌کنند روزی ارتشبد خاتم فرمانده #نیروی_هوایی، بعد از ساعت خاموشی، پیاده از پادگان به سمت خانه می‌رفته که سرباز وظیفه نگهبان شیفت با دیدن سایه او، به صدای بلند فرمان ایست می‌دهد. خاتم توقف کرده و خود را به سرباز معرفی می‌کند:
(۱/۷) پسرم من تیمسار خاتم فرمانده نیروی هوایی هستم.
سرباز می‌گوید:
هرکی می‌خوای باش. باید اسم رمز شبانه رو بگی.
خاتم دوباره تاکید می‌کند:
من ارتشبد خاتم هستم.
سرباز که نشناخته، خشمگین می‌شود و گلنگدن اسلحه‌اش را می‌کشد و به خاتم دستور می‌دهد روی زمین دراز بکشد و ...
(۲/۷)