My Authors
Read all threads
«تتراپوس!»
(جوان‌گرایی دروغین بعل‌الذباب‌ها)

تحلیلی بر غوغای وحید جلیلی علیه حسین محمدی
و کالبدشکافی عمیق شبکه‌های قدرت در صداوسیما

#رشته‌توییت ۱۴۰تایی
+ اینفوگرافیک
۱. مدتی پیش وحید جلیلی، برادر شلوغ‌کار سعید جلیلی، در مطالب تندی یکی از معاونان دفتر رهبر را نواخت و او را محور یک گروه خشن خواند که سال‌ها است صداوسیما را قبضه کرده‌اند. به دنبال آن بسیاری از چهره‌های فرهنگی به میدان آمدند و به او تاختند اما رفقای جوان‌ش ادعای او را تکرار کردند.
۲. این جدال باعث شد نام حسین محمدی، معاون بررسی دفتر رهبری، به عنوان فرد قدرت‌مندی که «رئیس و مدیران اصلی و خطوط رسانه‌ای و مدیریتی صداوسیما را او تعیین می‌کند» برای نخستین بار در افکار عمومی بپیچد.

طبعا این کشف مهم، فضای مجازی و رسانه‌های داخلی و خارجی را به‌سرعت درنوردید.
۳. مسئولان دفتر رهبر ایران نسبت به شناخته شدن شدیدا استحفاظ دارند و جز رسانه‌های خارجی و افشاگر، کسی از آنان در رسانه‌ها نام نمی‌برد. وحید جلیلی این تابو را با ناسزاگویی به یک معاون دفتر، که در عرف سیاسی ایران معاونان خود رهبر تلقی می‌شوند، چنان شکست که شدیدتر از آن متصور نیست!
۴. در این رشته به پرسش‌های زیر پاسخ می‌دهم:
- هدف واقعی او چیست و چرا چنین کرد؟
- قدرت و نفوذ حسین محمدی چه اندازه است؟
- آناتومی و ساختار واقعی قدرت در صداوسیما چیست؟
- چه‌گونه می‌توان مدیریت صداوسیما را به مردم بازگرداند؟

(هش‌دار: پاسخ‌ها با پیش‌فرض‌های رایج هیچ سازگار نیست.)
«بدهید سریال‌سازی بکنیم؛ وگرنه...!»

۵. هدف واقعی جلیلی چیست؟

نامه‌های او بسیار آشفته و مغشوش است و با ادعای او که سال‌ها کار فرهنگی و مطبوعاتی کرده نمی‌خواند. او در هر ۳ نامه ناسزا می‌گوید، تهدید می‌کند، به افراد و برنامه‌های مختلف انگ می‌زند و از یک شاخه به شاخه دیگر می‌پرد.
۶. اما از میان همین سطور مغشوش که نظم محتوایی خاصی ندارد، می‌توان فهمید او با رئیس صداوسیما، عبدالعلی علی‌عسگری، جلسه‌ای برای اخذ مجوز سریال‌سازی داشته و پاسخ منفی گرفته است: «بچه‌های انقلابی در مستند خوب اند اما نمایشی هنوز نه!»

کمی عجیب است موضوع تمام پرخاش‌هایش همین باشد!
۷. او در هر سه نامه، بعد از داد و فریاد و پراکنده‌گویی، ابتدا به سریال تلویزیونی بوی باران حمله می‌کند و بلافاصله بعد از آن به علی‌عسگری رئیس صداوسیما، مرتضی میرباقری معاون سیما، و حسین محمدی معاون بررسی دفتر رهبر، یک‌جا می‌تازد! چرا؟ چه ارتباطی میان این افراد و آن سریال هست؟
۸. واقعیت این است که برخلاف آن‌چه ظاهرا می‌بینیم، مخاطب همه این جاروجنجال‌ها، نه حسین محمدی است، نه علی‌عسگری، نه میرباقری! وحید جلیلی کل این غوغا را برای زدن نویسنده فیلم‌نامه سریال که نام‌ش عباس نعمتی است راه انداخته است!

عباس نعمتی دیگر کیست؟ عبدالعلی علی‌عسگری (راست) رئیس سازمان صداوسیما و مرتضی میرباقری (چپ) معاون سیما
۹. عباس نعمتی مسئول مجموعه‌ای است که فیلم‌نامه همه سریال‌های سیما از آن می‌گذرد. خودش هم سالی یک فیلم‌نامه روی آنتن می‌برد. اما مهم‌تر از آن، او گلوگاه تولیدات نمایشی تلویزیون است.

جلیلی در نامه‌ها از او مستقیما نام نمی‌برد، اما چندین بار واژه «نعمتی» را با ایهام تکرار می‌کند. عباس نعمتی، گلوگاه تصویب فیلم‌نامه‌ها و تولید آثار نمایشی در تلویزیون و مخاطب اصلی نامه‌های جنجالی وحید جلیلی
۱۰. نخستین کسی هم که در رسانه‌ها به‌تندی به جلیلی پاسخ می‌دهد نعمتی است، اما چون او و نقش مهم او را چندان نمی‌شناسند، پاسخ‌ش را هم جدی نمی‌گیرند.

نخستین کسی هم که در حمایت از جلیلی درمی‌آید احسان محمدحسنی مدیر مؤسسه اوج است. جایی که قاعدتا مجوز سریال‌سازی را برای او می‌خواهند!
۱۱. پس تا این‌جا معلوم شد جلیلی می‌خواهد برای اوج مجوز سریال‌سازی بگیرد و نعمتی مانع او شده است. اما چرا شورش می‌کند و تیغ‌ش را چنان دیوانه‌وار به ۳ لایه مدیریتی پشت سر او فرو می‌کند که از معاون سیما و رئیس سازمان می‌گذرد و تا دفتر رهبر می‌رسد؟

سؤال بسیار روشن‌گری است!
۱۲. مهم‌ترین مسأله پول است و بعد از آن سیطره محتوایی.

در عرف مالی صداوسیما، برآورد برنامه‌های نمایشی تا ۱۰ برابر برنامه‌های مستند و ترکیبی است.

اوج، بعد از قبضه شبکه‌های افق و پویا و مستند و نسیم و ۳ و ۵ سیما، حالا سریال‌ها را می‌خواهد تا پروژه‌هایی مانند «گاندو» را تکثیر کند.
۱۳. جلیلی نشان داد این موضوع برای عده‌ای چنان مهم است که برای مطالبه آن هیچ خط قرمزی ندارند و برای رسیدن به هدف، از شدیدترین حملات به مدیران صداوسیما و حتی دفتر رهبر ابا نمی‌کنند.

چه ارتباطی میان عباس نعمتی و مدیران ارشد صداوسیما از یک‌سو، و جلیلی و سازمان اوج از سوی دیگر است؟
۱۴. برای یافتن این پاسخ، باید آناتومی شبکه‌های قدرت رقیب در صداوسیما را دوباره و این‌بار عمیق‌تر از ۲ سال پیش مرور کنیم.

بد نیست تا فرداشب، اگر حوصله کافی دارید، این رشته قدیمی را یک بار دیگر بخوانید:
(شب خوش و ارادت)

«تتراپوس با رسم شکل!»

۱۵. دو سال پیش گفتم صداوسیما از ۴ شبکه انسانی مستقل و خودمختار تشکیل شده است و آن‌ها را نام‌گذاری کردم:

- انقلابیون خودخوانده: نفوذگران سازمان اوج و شبکه افق
- انتصابیون: مدیران دوره لاریجانی
- خبریون: معاونت سیاسی و بخش‌های خبری
- انزجاریون: بدنه صداوسیما
۱۶. در این ۲ سال، ساختار قدرت در صداوسیما تغییر نکرده و توصیف قبلی هنوز معتبر است. اما ماهیت قدرت‌طلب، فسادزا، کارنابلد، پرخطا، و متقلب گروه جوانی که خود را انقلابی می‌خوانند، و نیز ساختار درونی شبکه آنان، آشکار شده است.

پس وقت‌ش رسیده این نام‌گذاری و توصیف را به‌روزرسانی کنیم:
۱۷. زین پس، این گروه جوان را به دلیل تناقض شعارها و رفتارها، نه انقلابیون، که به «اِنقُلّابیون» می‌شناسیم، و چون شبکه آنان ۴ بازوی اصلی دارد آن را «تتراپوس» یا چهارپا (مثل اکتاپوس یا هشت‌پا) می‌نامیم!

متاسفانه تتراپوس تنها نه صداوسیما که حوزه‌های وسیعی در کشور را آلوده کرده است.
۱۸. خانم‌ها، آِقایان

این شما و این تصویر شبکه‌های انسانی رقیب در صداوسیما، با تأکید بر شفاف‌سازی خوشه‌ها یا بازوهای ۴گانه تتراپوس انقُلّابیون:

(امشب نهایی‌سازی نمودار خیلی طول کشید. فرداشب توضیحات کلی نمودار را می‌نویسم و توضیح بخش‌های مختلف آن را شب‌های بعد. شب خوش و ارادت) تتراپوس؛ جوان‌گرایی دروغین بعل‌الذباب‌ها<br />
(تحلیل شبکه‌های قدرت پنهان در صداوسیما)
تحلیل روابط داخلی این شبکه و ترسیم نمودارش یک ماه از خِرَِدو وقت گرفت. تازه من این چهره‌ها و روابط‌شون رو می‌شناسم.

توضیحات ادامه رشته حسابی سرحال‌تون می‌آره. اما همین نمودار به‌تنهایی کف و خون نداشت؟

چرا ساکت؟ آقا هرچه دل تنگ‌تون می‌خواد بپرسید و بگید.

منشن به توییت اول لطفا.
۱۹. چند نکته کلی درباره نمودار تتراپوس و دیگران:

- برای رسم این نمودار، از ابزارهای ریاضی تحلیل شبکه با کمی شهود استفاده کردم

- در چند مورد روابط رو ساده‌سازی کردم که قابل‌فهم باشد

- طبعا اعضای تتراپوس با تمام توان تکذیب خواهند کرد. انکار اون‌ها رو جدی نگیرید
۲۰. - من تقریبا همه چهره‌های اصلی نمودار رو مستقیما می‌شناسم و با اون‌ها مراوده داشته‌ام؛ برخی کاری، برخی دوستانه، برخی هم متاسفانه تعارض. اما اطلاعات مورد استفاده در این تحلیل، تماما از رسانه‌ها استخراج شده و شناخت مستقیم خودم رو در تحلیل شبکه دخالت ندادم
۲۱. - توضیحاتی که پس از این درباره تک‌تک افراد می‌دهم و هر نقدی که می‌کنم مبنی بر اطلاعات آشکار رسانه‌ای و سازمانی است، مگر مواردی که تصریح کنم شناخت شخصی است

- جمع‌آوری اطلاعات، مطالعه و تحلیل شبکه، طراحی گرافیک و نگارش متن را به‌تنهایی انجام دادم و حدود یک ماه زمان برد
۲۲. دوستانی که دست‌گاه تحلیلی حقیر رو در توضیح سیاست و جهان معاصر با نام نظریه #پساحقیقت دنبال کرده‌اند می‌دانند که در این دیدگاه، واحد دارنده قدرت، نه فرد یا جای‌گاه یا سازمان، که شبکه‌های غالبا پنهان‌کار انسانی اند
۲۳. تلاش برای شفاف‌سازی و تاباندن نور به این شبکه‌های پنهان و قدرت‌مند، ۲ جنبه دارد: با یافتن پاسخ برای به سؤالات بی‌پاسخ و توضیح پدیده‌های پیچیده، قوت و کارآمدی دست‌گاه تحلیلی #پساحقیقت را نشان می‌دهد، و درعین‌حال به اصلاح صداوسیما و بازگرداندن رسانه ملی به دستان ملت کمک می‌کند
۲۴. بالا هم گفتم تتراپوس نامی است که بر گروه انقُلّابیون گذاشته‌م. متاسفانه آن‌ها نه‌تنها صداوسیما، که بخش‌های بزرگی از کشور را با استفاده از شکاف اجتماعی و سیاسی ایجاد شده در این سال‌ها آلوده کرده‌اند. شبکه آن‌ها از ۴ خوشه یا زیرگروه تشکیل شده و به همین دلیل آن را تتراپوس نامیدم
۲۵. تتراپوس مانند هر شبکه قدرت سیاسی اقتصادی، پس از حذف بسیاری از رقبا، از سال گذشته به گروه‌های آشکارا رقیب تبدیل شده و به جان هم افتاده‌اند. دعوا بر سر مدیرعاملی و عضویت در هیئت‌مدیره هم‌راه اول و رایتل تنها یکی از این نزاع‌های شدید است که به خدمات ارزش افزوده (وس) هم کشیده شده
۲۶. یک جنبه دیگر نزاع وس، رقابت داخلی شاخه‌های تتراپوس برای تسلط بر درآمد سرشار ستاره‌مربع‌ها در تبلیغات تلویزیونی است.

و البته همه دعواهای منتهی به فیلترینگ تلگرام و گوگل‌پلی و سایر برنامه‌های کاربردی، تنها بخشی از این رقابت پنهان است.
۲۷. ویژگی تتراپوس، ناشناخته بودن روابط و حتی چهره‌های محوری آن است. مثلا کسی نمی‌داند وزیر جوان ارتباطات، برخلاف قولی که به رئیس‌جمهور داد، مهره کوچکی از یک شاخه مهاجم تتراپوس است که با رانت صداوسیما و پیام‌رسان سروش رشد کرد و مهم‌ترین تلاش‌ش در حال حاضر فیلتر اینستاگرام است!
۲۸. چند توضیح کوتاه درباره سایر گروه‌ها:

- انتصابیون مدیرانی اند که اغلب حدود ۲۲ سال پیش در دوره ریاست علی لاریجانی به صداوسیما آمدند. آن‌ها طیفی از اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی را پوشش می‌دادند و دلیل موفقیت نسبی آنان همین تکثر بود.
۲۹. با قدرت گرفتن تتراپوس، انتصابیون برخی از چهره‌های پرنفوذ خود را به‌ویژه در مدیریت شبکه‌ها از دست داده‌اند، اما کماکان در مناصب مدیریتی و ساختار رسمی صداوسیما دست‌بالا را دارند.

- خبریون اغلب بخش‌های خبری و واحد مرکزی خبر رو در اختیار دارند که زیر نظر معاونت سیاسی صداوسیما ست
۳۰. همان دو سال پیش گفتم معاونت سیاسی به رئیس سازمان کاری ندارد. این معاونت مستقیما زیر نظر معاون بررسی دفتر رهبری اداره می‌شود؛ هم او که مورد حمله سازمان‌یافته تتراپوس قرار گرفت.

معاون بررسی در انتخاب رئیس صداوسیما بسیار مؤثر است اما این به معنی تسلط بعدی او بر همه سازمان نیست.
۳۱. خبریون، حتی در دوره‌هایی که رئیس سازمان از آنان بود، فعال‌مایشاء نبودند، چه رسد به حالا که با یک اشتباه فاحش و اختلاف درونی شدید، کرسی ریاست سازمان را از دست داده‌اند.

بارها گفته‌ام نزاع اصلی کشور پس از ۸۸ میان ۲ گروه سیاسی «متولیان بیت» و «منشیان دفتر» رهبر است.
۳۲. خبریون را ادامه دفتر رهبر در صداوسیما می‌دانند؛ پس هدف حمله شدید و آشکار تتراپوس به خبریون فراتر از صداوسیما ست.

هرچند عمل‌کرد بخش‌های خبری مطلوب نیست، اما خواهم گفت پیش‌روی تتراپوس در خبر، به تکثیر مدل پروپاگاندای بی‌پرنسیپ ۲۰:۳۰ و تکثیر فاجعه «اره برگزیت» می‌انجامد لاغیر!
۳۳. و آخرین گروه: انزجاریون یا بدنه سازمان صداوسیما:

آن‌ها عجیب‌ترین و پیچیده‌ترین شبکه قدرت در رسانه ملی اند. شبکه آن‌ها سر ندارد، اما هم‌آهنگ‌تر از سایر شبکه‌ها عمل می‌کند! دقیقا مانند «لانه مورچگان» (الگوریتم‌های «آنت کولونی» در هوش مصنوعی) که قبلا در رشته دیگری توضیح داده‌م.
۳۴. نکته مهم و عجیب، نفوذ و حضور حامیان این شبکه در دولت فعلی است. بخش مهمی از ناکارآمدی ارتباطی و رسانه‌ای دولت، ناشی از همین نفوذ پنهان است!

انزجاریون چنان با تتراپوس درآمیخته‌اند که نمی‌توان گفت تتراپوس در خدمت آنان است یا برعکس! بیرون از صداوسیما را که تتراپوس خادم است.
«دیوسیرتی به نام فرید!»

۳۵. تردید داشتم کدام خوشه یا به‌اصطلاح کلاستر شبکه تتراپوس رو اول معرفی کنم. اما اتفاقاتی که امروز افتاد من رو متقاعد کرد خودپرهیزی رو کنار بگذارم و از همون‌جایی شروع کنم که باید: فرید ناخلف که بویی از حداد عادل بودن نبرده و یک ماهروزاده لئیم و شنیع است.
۳۶. در رشته قبلی بخشی از بلایی که او بر سر بچه‌های مدرسه فرهنگ و خود این مدرسه آورد رو خوندید. گفتم او یک بازجوی آموزش‌دیده ست که حتی یک روز نباید در حوزه فرهنگ و آموزش اجازه فعالیت می‌داشت.
روش‌هایی که او در مدرسه به کار گرفت و بلایی که بر سر بچه‌ها آورد حتی در بازجویی نادر است!
۳۷. جالب است کسی که حتی نمی‌تواند حرف یومیه‌اش را درست بزند و سخن گفتن‌ش خجالت‌آور است، خودش را معلم و فعال فرهنگی و رسانه‌ای جا می‌زند. می‌شود فهمید اوضاع فرهنگ و رسانه و آموزش چه‌قدر بدبخت و رقت‌انگیز است.

فرید نماد همه رذالتی است که می‌توان در مدعیان قلابی فرهنگ جست‌وجو کرد.
۳۸. اگر شکاف بزرگ و اشتباهات فاحش سیاسی این سال‌ها نبود، جرثومه‌ای مثل فرید هنوز یک گوشه نشسته بود و با حسرت سماق می‌مکید و برای سردبیری یک مجله در همشهری له‌له می‌زد.

ولی او و هم‌پالگی‌هایش مثل انگلی که از ضعف میزبان تغذیه می‌کند، به همه حامیان سیاسی خود و مردم خیانت کردند.
۳۹. او پاداش اخلال گسترده در امنیت و سلامت فضای سیاسی و اجتماعی را خیلی زود گرفت. یک‌دفعه آبشخور او عوض شد. سفرهای او به هند و سیستان شروع شد. ۱۲ هزار میلیارد تومان برای تاسیس اوج و سراج تخصیص داده شد. مدرسه حالا بی‌فرهنگ او ردیف بودجه ملی گرفت. دیوها جمع شدند و تتراپوس شکل گرفت!
۴۰. کمیل خجسته، ناخلف دیگری که او هم نام پدرش را در حوزه فرهنگ لکه‌دار کرده است، مأموریت‌ش را با طرح بی‌آب‌رویی به نام «افسران جنگ نرم» شروع کرد!

طرح چه بود؟ صدها نفر بی‌سواد را در سراسر کشور راه بیندازی هر کدام ده بیست وبلاگ راه بیندازند و محتوای کریه با ظاهر انقلابی کپی کنند.
۴۱. همین راه‌برد با همان ساختار خنده‌دار و بی‌پرنسیپ، به فضای شبکه‌های اجتماعی منتقل شد و نام سازمان سراج به خود گرفت.

سراج درواقع سازمان نیست و صرفا یک کانال توزیع پول بین خزعبل‌به‌مزدهای دوزاری ست که هر کدام پشت چند ده حساب کاربری برای آلوده کردن فضای مجازی لجن قرقره می‌کنند.
دوستان نقد فنی عمل‌کرد خنده‌دار، پرهزینه، ضدملی و خیانت‌کارانه سراج رو فردا شب ادامه می‌دم.

هزار و پانصد نفر هرشب بخونن فقط ۳۰ نفر لایک کنن درست‌ه؟ نه، واقعا درست‌ه؟ نه، واقعا؟

منشن هم لطفا فقط به توییت اول بزنین. شب خوش و ارادت.
۴۲. روش به کار گرفته شده در پروژه احمقانه «افسران جنگ نرم» و بعد سازمان سراج، بمباران کردن فضای رسانه با کاربران قلابی پرشمار، در دنیای جنگ روانی به «روش روسی» معروف است.

بزرگ‌ترین خیانت به‌کارگیری روش روسی در این ابعاد، مسموم کردن کل جامعه و منهدم کردن زیرساخت‌های فکری است.
۴۳. یک کشور دیگر هم می‌شناسیم که روش روسی به همین شدت در آن به کار گرفته شده است: عربستان سعودی!

در مستند بن‌سلمان، با فردی آشنا می‌شویم که دست راست او در مهندسی شبکه‌های اجتماعی از جمله توییتر است: سعد القحطانی! مستند می‌گوید او یک هکر حرفه‌ای و مدیر پروژه عالی در حرفه خود است.
۴۴. مستند بن‌سلمان می‌گوید قحطانی با استخدام تنها چند دوجین کاربر که هر کدام ده‌ها حساب فیک در توییتر دارند، همان تصویری از مرکز فلان که همه دیده‌ایم، خفقان رو بر محیط توییتر مستولی کرده و فضای سرخوش و آزادی رو که کاربران عربستانی در توییتر تجربه می‌کردند سرکوب کرده.

آشنا نیست؟
۴۵. می‌توان گفت کمیل خجسته همان سعود القحطانی ایران است! با این تفاوت که ذره‌ای از هوش، سواد رایانه‌ای، توان مدیریتی و مهارت رسانه‌ای قحطانی را ندارد!

کمیل هم مثل فرید ناخلفی است که حتی بلد نیست درست حرف بزند چه برسد به مهارت رسانه‌ای!

خنده‌دارتر این که او سردبیر سایت رهبر است!
۴۶. لطمه‌ای که مدیریت ضعیف، آشفته، سیاست‌زده و جناحی سایت خامنه‌ای.آی‌آر به وجهه و نامند رهبر ایران در داخل و خارج زده قابل تصور نیست.

از آن‌جا که آبشخور کمیل هم مانند فرید پس از تشدید شکاف سیاسی در کشور تغییر یافت، یا دست‌کم علنی شد، نمی‌توان این لطمات رو تصادفی و غیرعمد دانست.
۴۷. خلاصه این که بد زمونه‌ای شده و آدم دیگه به پسردایی خودش هم نمی‌تونه اعتماد کنه! هعی روزگار...! ;)

منصور امینی رئیس سراج و فرشاد مهدی‌پور، داماد خانواده خجسته، ۲ بازوی اصلی کمیل اند.

مهدی‌پور هفته‌نامه پنجره را برای فرید سردبیری کرد که پروپاگاندای چرک و مکتوب تشدید شکاف بود.
۴۸. می‌بینید چه کسانی با چه شیوه و سلوکی دنیا رو در مجازی و حقیقی بر ما تنگ کرده‌اند؟

دوستان تازه داریم خوشه یا کلاستر فرید از تتراپوس رو مرور می‌کنیم؛ این شغال‌صفت‌ها با اولین چراغ‌سبز دست‌گاه‌های جاسوسی بیگانه پدران خودشون رو هم فروختند چه رسد به ما!

ناخلف‌های بی‌صفت!
۴۹. برای این که با نقش عجیب و عمیق فرید و مادرش در حوادث این سال‌ها آشنا شوید و بدونید چرا نام او رو در نمودار #فریده_ماهروزاده نوشتم، این رشته رو که به بهانه موج انتقاد از اظهارات مادرش در تلویزیون نوشتم ببینید.

بخشی از حرف‌های مهم این‌جا رو آن‌جا گفتم:
۵۰. برگردیم به ادامه معرفی اعضای خطرناک #کلاستر_فرید:

کمیل خجسته رو گفتیم که محصول شبکه‌سازی افسران جنگ نرم با روش‌های ریاضی فراتر از درک خودش رو در شبه‌سازمان سراج تقدیم یک سرویس اطلاعاتی بیگانه کرد و منصور امینی مترسک رو برای ردگم‌کنی جای خودش گذاشت.

خیانت سراج رو هم گفتیم.
۵۱. به نقش رسانه‌ای فرشاد مهدی‌پور هم اشاره کردم. او که همسر اول‌ش رو رها کرد و در نقش داماد وارد خانواده خجسته شده و درواقع به خانواده همسر رهبر نفوذ کرد، در شکل‌گیری شبکه پنهانی جوانان بیت کمک زیادی به فرید و مادرش کرد.

دست‌مزد او برای این خدمت سردبیری روزنامه صبح‌نو بود.
۵۲. روزنامه صبح‌نو با هزینه حزب قالیباف و در آستانه انتخابات ۹۶ منتشر شد تا در صورت تصمیم مجدد او برای نامزدی ریاست‌جمهوری بازوی رسانه‌ای او باشه. اما توسط مهدی‌پور از همان ابتدا بلندگوی چهره‌های تند اصول‌گرا مانند فدایی و زاکانی شد که به‌وضوح با قالیباف زاویه شدید دارند.
۵۳. انتشار روزنامه علاوه بر گردن کلفت سیاسی، لولهنگ پرآب مالی هم می‌خواهد.

عجیب نیست یکی برای انتشار روزنامه‌ای میلیاردی خرج کند و هر روز با دیدن تیترهای آن از خشم فریاد بزند؟ از آن عجیب‌تر، وقتی نمایندگان در مجلس برای مطالب روزنامه از او انتقاد کنند قسم بخورد من هم موافق نیستم؟
این وضعیت قالیباف و روزنامه صبح‌نو، تنها با یک سازوکار قابل‌توجیه است: نصب #فناوری_منشی‌گری در دفتر او.

جواد شوشتری که گفته می‌شود از دوران جنگ با قالیباف آشنا ست، با کنار زدن حلقه پیرمردهای او، چنان ریسمانی از عوامل نفوذی و دست‌پروردگان فرید حداد به گردن قالیباف انداخت که گفتم.
۵۵. تنها یکی از حلقه‌های این رسن، دلقک بی‌بته مجید حسینی ست که بیش از ۳ سال هر ماه از سوی قالیباف از شهرداری اخراج می‌شد، اما مدیریت پرفساد پروژه‌های بزرگی مانند باغ کتاب را هم‌چنان در دست داشت.

پرونده باغ کتاب در سازمان بازرسی هم گشوده ست و اگر واقعا رسیدگی شود کار او تمام است.
۵۶. اما جواد شوشتری و همه نفوذی‌های دفتر قالیباف، توسط یک ارشد اطلاعاتی مدیریت می‌شوند: محمود رضوی.

رضوی از ابتدا با دست باز وارد سینما شد تا جای پایی برای دست‌گاه امنیتی متبوع‌ش باشد. او درباره الی را تهیه کرد که نقشی در حد عابربانک داشت. هنوز هم درک او از سینما در همان حد است.
۵۷. محصول اصلی رضوی در این سال‌ها نه ماجراهای نیم‌وز، که کارسازی تغییر تهیه‌کننده خندوانه ست. آن‌ها با پول شهرداری و اوج، تهیه‌کنندگی خندوانه را از چنگ فرحانی قاپیدند و رامبد را به ماشین پول‌شویی بزرگ تاریخ تلویزیون تبدیل کردند.

فساد یک فصل خندوانه بیش از یک سال صداوسیما ست.
۵۸. حالا که اسم اوج آمد، مدیر و عامل اصلی فساد مالی و محتوایی بی‌پایان اوج، حسین افشار است نه احسان حسنی!

پولی که اوج برای تلویزیون خرج می‌کند صدها برابر سینما ست و عمده آن که سهم #کلاستر_فرید است توسط افشار که معاون اوج و هم‌زمان مدیر خانه مستند مثلا انقلاب است تُخس می‌شود.
۵۹. چپاندن پسرخاله نحس فرید به صداوسیما و نشاندن او روی صندلی بزرگ مدیریت شبکه ۳، این خجالت‌بارترین و مشمئزکننده‌ترین اتفاق مدیریتی کل تاریخ صداوسیما و حتی کل سال‌های پس از انقلاب، نتیجه فساد نجومی و پول‌های بی‌حساب اوج است.

خط تولید دلقک‌هایی مثل بشیر حسینی و وحید یامین‌پور هم.
۶۰. یامین‌پور خودش محصول یکی از آن طرح‌دزدی‌های وقیحانه فرید است.

در اوج حوادث تلخ ۸۸ قرار شد یک برنامه گفت‌وگومحور منصفانه و بی‌طرف در شبکه تهران روی آنتن برود که از یک‌سو به ابهامات افکار عمومی تهران، کانون آشوب‌ها، پاسخ دهد، و از سویی انسداد گفت‌وگوی ملی را برطرف کند.
۶۱. فرید که پوستین انداخته و شخصا در کف خیابان و اتاق‌های بازجویی اهداف یک سرویس اطلاعاتی بیگانه را در تشدید بحران دنبال می‌کرد، طرح برنامه را دزدید، به شبکه ۳ برد، یامین‌پور را در قامت بازجو در مقابل معترضان به نتیجه انتخابات نشاند، و آخرین امیدها به رفع انسداد سیاسی را کور کرد.
۶۲. حالا نقش فرید را در شکل‌گیری #تتراپوس و تأثیر آن در وضعیت آشوب‌ناک کشور را بهتر درک می‌کنیم.

نکته این است که #کلاستر_فرید، به‌عنوان امنیتی‌ترین کلاستر #تتراپوس، کلا بر باد خیانت و وقاحت و #مفت‌سواری بنا شده و هنوز جای پای واقعی در قدرت سخت کشور ندارد. بقیه چه ریقوهایی اند!
#کلاستر_فرید را می‌توان گنگ ناخلف‌های #تتراپوس نامید.

اما بهترین نام برای خوشه یا #کلاستر_وحید جلیلی، علف‌های هرز است!

بعل‌الذباب آن‌ها وحید جلیلی، سال‌ها با استفاده از همه رانت‌های ممکن بر در حوزه رسانه و فرهنگ کوبید، اما از فرط بی‌عرضگی، مدیریت یک نشریه داخلی هم به او ندادند.
۶۴. مثل دیگر غارت‌گران #تتراپوس، جلیلی هم بحران‌های ۸۸ را فرصتی برای لت زدن و بالاکشیدن خود می‌دید.

در جلسات خصوصی دست‌هایش را مثل تاجر ونیزی نمایش شکسپیر تکان می‌داد و با لحن تهوع‌آوری می‌گفت: باید همه معترضان را توی دریا ریخخت! و این جمله را در هر جلسه ده‌ها بار تکرار می‌کرد!!
۶۵. در یکی از جلسات از او پرسیدند: درباره چندمیلیون معترض خیابانی می‌گویی باید همه را به دریا ریخت؟ با تاکید گفت نه، همه چندده‌میلیون نفری که اسم‌شان را طبقه متوسط گذاشته‌اند می‌گویم؛ همه طبقه متوسط را باید به دریا ریخت!

او دست‌یار ارشد فرید در روزهای آشوب و تشدید شکاف ملی بود.
۶۶. به‌عنوان دست‌مزد این خیانت، پول یامفت و بی‌حساب قرارگاه‌ها که نقد شد، او که تا از فرط بی‌عرضگی حتی یک صفحه تولید فرهنگی در کارنامه نداشت، یک‌هو صاحب جشنواره مثلا مردمی فیلم عمار شد و جشنواره سینماحقیقت را هم بلعید.

ارقام فساد صورت‌گرفته در این ۲ جشنواره خارج از حساب است.
۶۷. این دو جشنواره فرصتی برای جولان آخوند دوپولی و مفسد پناهیان هم فراهم کرد که #پساهیئت دانشگاه هنر را راه انداخته و پول‌پرستی و پروتستانیسم بچه‌شیعه را تئوریزه می‌کرد.

با کله‌پا شدن سرافراز، رئیس سابق صداوسیما که شرح آن را بعدتر می‌گویم، پای این #تاجران_ونیزی به سازمان باز شد.
۶۸. یکی از اولین نفوذی‌های #تتراپوس و #کلاستر_وحید به سازمان، فرزند بی‌هنر و ناخلف رضا رهگذر قصه‌گوی قدیمی رادیو بود که با سوءاستفاده از شهرت پدر، فساد گسترده‌ای با مشارکت وحید جلیلی در نشر کودکان و لوازم‌التحریر راه انداخته است.

شبکه پویا به ماشین مغزشویی نسلی تبدیل شد.
۶۹. این جماعت فاسد و حرامی برای ایجاد شکاف اجتماعی مطلوب سرویس اطلاعاتی بیگانه و تعمیق آن برای چند نسل، دست روی تنها شبکه اختصاصی کودکان گذاشته‌اند و با پول ملت، نفرت و ناهم‌زیستی را در جان بچه‌های معصوم نهادینه می‌کنند.

والله هر مجازاتی برای این خیانت اعضای #تتراپوس کم است!
۷۰. اصرار و برنامه‌ریزی بلندمدت برای چهره‌سازی از خزعبل‌گوی منفور و سیاه‌رویی مثل رائفی‌پور، بخش دیگری از ماهیت شیطانی #کلاستر_وحید جلیلی را رو می‌کند: کپی‌برداری و شباهت فوق‌العاده زیاد شخصیت و روی‌کرد رائف‌چاخان به محمدعلی باب کذاب، از چشم کسانی که تاریخ می‌دانند پوشیده نیست!
۷۱. یکی دیگر از شعبده‌های #کلاستر_وحید در همان ابتدای ورود به صداوسیما، جذب شهاب اسفندیاری، از نزدیکان مدیر باسابقه شبکه ۲، با نواله دادن جوایز جشنواره‌های بی‌ارزش بالا و بعد فتح مدیریت دانشگده صداوسیما بود.

بدیهی است که #تتراپوس می‌خواهد لشگری از تهیه‌کنندگان رسمی سازمان بسازد.
۷۲. آن‌ها با محکم شدن جای پایشان، به مدیریت شبکه‌های بیش‌تری یورش بردند و بچه‌پرروهای بی‌لیاقت دیگری را به شبکه‌های متعدد تحمیل کردند. یک نمونه ماجرای نصب و عزل مدیر سرراهی شبکه ۵ بود که همه می‌دانید.

اما یکی از بزرگ‌ترین ماجراهای #تتراپوس متعلق به کسی نیست جز فرزند رئیس سازمان!
(ماجرای جوان ناکام محمدرضا علی‌عسگری را فرداشب حوالی ۱۱ می‌نویسم. این حوالی قفل صفحه باز است. منشن به این توییت نزنید موقت است. به توییت اول رشته بزنید همه ببینند. اگر انگشت سبابه مبارک فلج نیست لایک را فراموش کنید. :) )

حواس‌تان به مروجان #فحشای_چندهمسری هم باشد

شب خوش و ارادت
۷۳. دوستان مدتی این مثنوی تأخیر شد…

حالا که دوباره رشته رو از سر می‌گیریم می‌بینم بهتره قبل از محمدرضا علی‌عسگری، #کلاستر_عباس رو بشناسیم که خاست‌گاه او بوده و #عباس_عسگری ساری درباره‌ش می‌گه: «من خودم بزرگ‌ش کردم!»

مالک رانت‌خوار #پیام‌نرسان_سروش کیست و چه‌طور به این‌جا رسید؟
۷۴. سال ۷۴ سروکله یک دانش‌جوی صفرکیلومتر تپل در دفتر نهاد رهبری در شریف پیدا شد و یک‌شبه جای معاون فرهنگی نشست. تا قبل از اون، معاونت فرهنگی ابهتی داشت و همیشه یکی از فعالان دانش‌جویی قدَر و پرسابقه بود. حالا یک دانش‌جوی سال‌اولی را گذاشته بودند که حرف یومیه هم بلد نبود بزنه!
۷۵. در پاسخ تعجب و اعتراض دانش‌جویان قدیمی می‌گفتند: فرزند شهیده و با سهمیه اومده و چون نیاز مالی داره الکی گفته‌ند مثلا معاون فرهنگی باشه که بتونن به‌ش کمک کنن!!

او ۱۵ سال معاون ماند؛ صدها نخبه شریف رو با پرونده‌سازی از مملکت بیرون راند و به غول فساد تبدیل شد: #عباس_عسگری ساری!
۷۶. با شناخت مستقیم از #عباس_عسگری ساری می‌گویم آن‌چنان خنگ و بی‌سواد و ناتوان ذهنی ست که با هیچ سهمیه‌ای، حتی سهمیه جلبک‌های متعفن مرداب انزلی -که با کود شیمیایی دوپینگ می‌کنند- هم نمی‌توانسته به شریف بیاید.

او از ابتدا یک نفوذی اطلاعاتی بود که برای تخریب شریف فرستاده شده بود.
۷۷. هم‌چنان که شبکه لزج او در شریف با جذب واماندگان از تحصیل و به‌حاشیه‌راندگان دانش‌گاه شکل می‌گرفت، ماشین پرونده‌سازی دروغین او برای نخبگان بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد.

دهه ۸۰ ادعاهای اطلاعات‌بازی او که به «بالا» وصل است گوش همه را کر کرده بود. جماعتی مرعوب بودند و عاقلان می‌خندیدند.
۷۸. با ضعف شدید مدیریت آموزش عالی و به تبع اون دانش‌گاه، به‌دلیل بحران‌های سیاسی پی‌درپی، قورباغه‌ها هفت‌تیرکش شدند و #عباس_عسگری و #مهرداد_بذرپاش همه میراث فرهنگی شریف رو به فاضلاب ریختند. (داستان این دومی رو هم مفصل خواهم گفت.)

فاضلاب درباره #عباس_عسگری استعاره نیست؛ حقیقی ست.
۷۹. او داماد از مدیران سرشناس آبفا در وزارت نیرو شد و پروژه‌های رانتی متعددی را از جمله در شیراز، با میلیاردها پول بیت‌المال، با موفقیت به شکست کشانید!

اما تغوط اصلی او نه در کانال‌های شیراز که در کانال‌های پیام‌رسان‌ها بود: وقتی شبکه اطلاعاتی او در شریف جنبه اقتصادی پیدا کرد.
۸۰. چه‌طور؟ شبکه عقب‌مانده‌های جلبکی او، آقازاده‌های بی‌سواد سهمیه استادان را هم جذب کرد و جنس او جور جور شد!

یکی از این‌ها حمید فرنگ بود که بعدها نام‌ش را به فرهنگ تغییر داد! فرنگ با پارتی آقازادگی و لابی عباس مدیرعامل رایتل شد و پیام‌رسان وایبر رو کپی کردند و میلیاردی مزه داد.
(دوستان این‌ها که می‌نویسم، تنها حکایت شکل‌گیری و رشد یک شبکه بزرگ فساد نیست. آسیب‌شناسی سوراخ‌هایی ست که تا وقتی پر نشوند در آن‌ها مار و عقرب‌هایی مثل همین بعل‌الذباب‌های #تتراپوس لانه می‌کنند.

حوصله کنید تا ته این کثافت را روی داریه می‌ریزم. هنوز خیلی حرف مانده.)

ادامه دارد…
۸۱. تجربه پیام‌رسان تقلبی و چرت (بیسفون؟) که با رانت رایتل ساخته شد، الگویی شد برای فساد بزرگ بعدی؛ فسادی که سکوی پرتاب #عباس_عسگری ساری و #کلاستر_عباس به لیگ برتر رانت‌خواران کشور بود: فساد بزرگی به نام #پیام‌نرسان_سروش!

محمدرضا علی‌عسگری درست این‌جا وارد داستان می‌شود!
۸۲. محمدرضا علی‌عسگری، فرزند رئیس فعلی صداوسیما، که آن‌موقع هنوز معاون فنی سازمان بود، یکی دیگر از صدها ژن معیوب و جلبک‌های بی‌استعدادی ست که با رانت سهمیه استادان به شریف آمده و ذاتا کاری جز سوءاستفاده از نام این دانش‌گاه بزرگ ندارند.

زشت‌ترین و مشمئزکننده‌ترین سهمیه موجود!
۸۳. آن‌ها در کوچه‌های اطراف دانش‌گاه شریف، در املاک مشکوک دانش‌گاه، شرکتی زدند که محمدرضا علی‌عسگری مدیرعامل‌ش بود و با رانت پدرش در معاونت فنی صداوسیما، قرارداد انحصاری پیام‌رسان برای سازمان را بستند.

#پیام‌نرسان_سروش نه‌تنها با رانت، که با نقض نص قانون منع مداخله متولد شد.
۸۴. نه‌تنها انحصار پیام‌رسان در رسانه عظیم صداوسیما به آن‌ها داده شد، نه‌تنها میلیاردها پول گرفتند، نه‌تنها معادل صدها میلیارد تبلیغ برای آنان پخش شده و می‌شود، مالکیت و اکثریت سهام #پیام‌نرسان_سروش هم به آنان داده شد! یعنی رانت نجومی رسانه ملی برای یک محصول خصوصی!

فساد در فساد!
(دوستان می‌بینید یک رانت سیستماتیک مثل سهمیه فرزندان استادان، چه‌طور به تولید هیولاهای بزرگ فساد مثل #تتراپوس می‌انجامد؟ لعنت بر باعثان و بانیان و تداوم‌دهندگان این سهمیه کثیف!

فساد سیستماتیک تمام سلول‌های مغز بعل‌الذباب‌های #تتراپوس را فاسد نکرده بود کار به فاش‌گویی نمی‌کشید.)
۸۵. درباره رانت نجومی #پیام‌نرسان_سروش ۲ نکته را باید تأکید کرد:

یک. قانون منع مداخله مهم‌ترین قانون ضدفساد در ایران و همه دنیا ست. طبق این قانون کارکنان دولت و بستگان‌شون نمی‌تونند طرف معامله دولت باشند. اگر این قانون نباشه، دولت بی‌پرده به بنگاه خصوصی الیگارشی تبدیل می‌شه.
۸۶. طبعا دولت‌مردان سودجو تمام تلاش‌شان را برای دور زدن این قانون می‌کنند و اغلب سیاست‌مداران از ترامپ و اردوغان و نتانیاهو تا سارکوزی و رئیس‌جمهور کره دست‌شان زیر ساطور همین قانون است.

اجرای این قانون در ایران از ۸۸ عملا متوقف شده! و قبح دزدی آقازاده‌ها از جیب مردم از بین رفته!
دو. تخلفات آقازاده‌ها در ایران همیشه مستقیما به آقایان ربط ندارد و مکانیزم پیچیده‌ای دارد. در موارد بسیاری شبکه سیاسی رقیب آقازاده‌ها را علیه پدران به‌کار می‌گیرند.

در مورد #پیام‌نرسان_سروش تا جایی که می‌دانم رئیس فعلی سازمان نقشی در این فساد ندارد. هرچند از مسئولیت او نمی‌کاهد.
۸۸. به ادامه معرفی #کلاستر_عباس برگردیم.

چیزی که زمینه پرتاب #عباس_عسگری به لیگ برتر رانت‌خواران فاسد کشور رو فراهم کرد، یک اشتباه بزرگ مدیریتی در حکم‌رانی کشور بود: تأسیس یک شورای غیرقانونی و ناکارآمد به نام شورای عالی فضای مجازی! آن هم به دبیری یک نرد صفر کیلومتر بی‌تجربه!
۸۹. دست‌گاه‌های اطلاعاتی جدیدی که پس از ۸۸ روییدند، برای اشراف اطلاعاتی خود بر رقبا، به سازمان خلق‌الساعه‌ای نیاز داشتند که زمینه نفوذ امنیتی آن‌ها به همه شبکه‌های رقیب را در سطح سخت‌افزار و نرم‌افزار فراهم کند.

چه لازم داشتند؟ یک طفل خودشیفته بی‌تجربه به نام مهدی اخوان بهابادی.
۹۰. مهدی اخوان را #کلاستر_عباس به‌عنوان هدیه #پساهیئت شریف به آن‌ها داد و اسباب فریب رهبر و اقناع او به تأسیس این شورای موازی فراهم شد. دبیرخانه این شورا ۴ معاونت دارد اما تنها خروجی این شورا تا کنون، همان‌طور که گفتم، تسلط معاونت امنیت آن بر اینترنت است.

#وزیر_جواد وارد می‌شود.
۹۱. کارنامه بسیار ضعیف و فاجعه مهدی اخوان در شورای‌عالی فضای مجازی، اگر برای مملکت هیچ آب‌رو نگذاشت، برای #کلاستر_عباس کلی نان داشت.

هم‌زمان که اخوان برای اعطای رانت به پیام‌نرسان‌های طاق و جفت #عباس_عسگری پااندازی می‌کرد، محمدجواد آذری جهرمی را هم به وزارت ارتباطات تپاندند.
۹۲. جهرمی به واعظی، وزیر وقت ارتباطات، نزدیک و نزدیک‌تر شد و در کابینه بعدی که واعظی رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور شد، جای او را در وزارت ارتباطات گرفت.

با گذشت زمان معلوم شد این کابینه کلا متعلق به #واعظی_قواد است و روحانی، در دولت دوم خود، عروسک مسلوب‌الاراده‌ای در دستان او ست.
۹۳. چیزی که درباره جهرمی زیاد گفته شد این است که او یک بازجوی وزارت اطلاعات بوده است. اگر سابقه ادعاهای دروغکی و اطلاعاتی‌بازی قلابی #کلاستر_عباس نبود می‌شد این را باور کرد.

برای شناخت واقعی از #کلاستر_عباس به رفتار زهرا طباخی در توییتر نگاه کنید! اطلاعاتی‌بازی توخالی و فیک!
۹۴. با شناخت مستقیم از او و هم‌سرش که از پادوهای دست‌چندم #کلاستر_عباس است، خیال همه را راحت کنم: همان‌قدر زهرا طباخی اطلاعاتی ست که زن ملوان زبل!

یادتان هست گفتم روش اصلی #عباس_عسگری و نوچه‌هایش از ابتدا همین اطلاعاتی‌بازی و مرعوب کردن دیگران بود؟ با همین روش رأی اعتماد گرفتند!
۹۵. نمی‌دانم باید به حال این مملکت خندید یا گریست؛ مملکتی که حکم‌رانی در آن این‌قدر ضعیف است که ۴ تا بچه با -ببخشید- گنده‌گوزی و اطلاعاتی‌بازی قلابی، می‌توانند سر ۸۰ میلیون نفر را نه یک‌بار و دوبار که هزار بار بتراشند!

اگرچه رشد #کلاستر_عباس کاملا بی‌ربط به ساختار اطلاعاتی نیست.
۹۶. چرا از یک‌طرف می‌گویم تمام اطلاعات‌بازی #کلاستر_عباس در این ۲۴ سال، از یونیون دانش‌گاه شریف تا صحن مجلس، دروغکی بوده، و از طرفی می‌گویم او یک نیروی اطلاعاتی است که از روز اول برای تخریب شریف فرستاده شد؟

پاسخ ساده ست: #عباس_عسگری یک نفوذی دست‌چندم دست‌گاه اطلاعاتی خارجی ست!
۹۷. باید او را از نزدیک بشناسید که بدانید چه می‌گویم: از ۱۸ سالگی جای مهر روی پیشانی دارد، اما وقتی از ملکه انگلیس حرف می‌زند چشمان‌ش حالت خلسه می‌گیرد و لب‌هایش تر می‌شود. وقتی می‌گوید «منشأ پول انگلیس است»، چرت‌ترین گزاره اقتصادی ممکن، صدای ارگاسم ذهن پوک او را می‌توان شنید!!
۹۸. مأموریت اصلی #عباس_عسگری تخریب شریف و اخراج نخبگان از کشور با تشدید فرار مغزها بود. فرستادن هدیه‌ای مثل #حامد_هاشمی خائن برای سرویس جاسوسی قطر، اضافه‌کاری او، و این فساد بزرگ با ساختن مهره‌هایی مانند مهدی اخوان و #وزیر_جواد، محصول بی‌عرضگی حکم‌رانی و نهادهای اطلاعاتی ما ست.
۹۹. دوستان می‌دانم این تصویر به داستان شبیه است:

جوانکی ۱۸ ساله، با مأموریت از سرویس اطلاعاتی خارجی، با تقلب در سهمیه به دانش‌گاه شریف می‌آید و یک‌راست به معاونت فرهنگی دفتر نهاد نمایندگی رهبری منصوب می‌شود، تا با پرونده‌سازی و ارعاب موجب انزوا و مهاجرت نخبگان شود!
۱۰۰. اما کافی ست بدانیم مسئول دفتر نمایندگی رهبری، روحانی بی‌سواد و فرصت‌طلبی که میزبانی این انگل را در شریف بر عهده داشت، اکنون با لابی #عباس_عسگری مسئول دبیرخانه نهاد در امور دانش‌جویان خارج از کشور است و همان مأموریت خائنانه را در سطح ملی و بین‌المللی دنبال می‌کند.
۱۰۱. نام او ابوطالب مرتضوی است و تنها موضوعی که در آن صاحب لحیه ست، رنگ‌آمیزی خودش و دیگران است!

او یک‌بار در مصاحبه با ایسنا، با صراحت و وقاحت تمام، به دانش‌جویان ایرانی خارج از کشور توصیه کرد به ایران برنگردند. ولی وقتی اعتراض بالا گرفت مجبور به عذرخواهی و تکذیب شد!
۱۰۲. این‌که چه‌طور یک عضو رسمی دفتر رهبری می‌تواند چنین آشکارا به مأموریتی خائنانه علیه فرزندان کشور اعتراف کند، و معاون بین‌الملل دفتر که او را منصوب کرده، به اذعان صریح خود، نه قادر به کنترل او باشد، نه برکناری او، مثال روشنی از اصل اول دست‌گاه #پساحقیقت است: اصل #اصالت_شبکه!
۱۰۳. اگر هنوز درباره نفوذ گسترده و مأموریت مستقیم #کلاستر_عباس از سرویس اطلاعاتی خارجی در کشور تردید دارند، رد قراردادهای مالی و سفرهای پی‌درپی او و رفقایش را به قبرس بگیرند تا رابط‌های او را بیابند.

#عباس_عسگری اکنون هیولای ۷سری ست که شریف، صداوسیما و هم‌راه اول را بلعیده است!
۱۰۴. از #وزیر_جواد تا اخوان و فرنگ که هم‌راه اول را قبضه کرده‌اند، تا زهرا طباخی در دفتر اژه‌ای، تا مرتضوی خائن، تا روحانی آوازخوان خودشیفته‌ای به نام قاسمیان در دفتر قالیباف، تا #پساهیئت الزهرا در شریف، تا ابواب جمعی #پیام‌نرسان_سروش در صداوسیما، همه در خدمت شبکه مفسد اویند!
۱۰۵. درباره عبارت «پیام‌رسان‌های طاق و جفت» #عباس_عسگری که گفتم، خوب است بدانید:

- #پیام‌نرسان_سروش یک رسوایی تمام‌عیار فنی بود؛ کپی نسخه متن‌باز تلگرام که تنها روی گوشی طرفین پیام‌ها را نگاه می‌داشت

- بعد از فیلترینگ تلگرام با حکم بازپرس فاسد، ده‌ها میلیارد رانت جداگانه گرفتند
۱۰۶. فشار قانونی و تبلیغ شبانه‌روزی صداوسیما هم آغاز شد، اما حتی با این رانت‌ها هم نتوانستند مخاطبان واقعی جذب کنند و با عضویت اجباری، حذف گزینه لغو عضویت و نهایتا با آمارسازی دروغ هی برای جنازه #پیام‌نرسان_سروش پول گرفتند.

یادتان هست اعلام شد به هر پیام‌رسان ۵ میلیارد می‌دهند؟
۱۰۷. اگر شما یک سایکوپت دزد حرامی بودید و با یک نرم‌افزار کپی میلیاردها از جیب ملت خورده بودید، با شنیدن این خبر چه می‌کردید؟ درسته؛ کپی‌های بیش‌تری می‌کشیدید!

#کلاستر_عباس دقیقا همین کار را کرد: یک‌شبه شرکت‌ها و پیام‌نرسان‌های قلابی دیگری برای دریافت کمک میلیاردی سبز شد. هوررت!
۱۰۸. یکی از این کپی‌ها، به محمدرضا علی‌عسگری هدیه شد که به‌خاطر ریاست پدرش بر صداوسیما، دیگر نمی‌توانست به شراکت در مالکیت #پیام‌نرسان_سروش ادامه دهد! او سهم‌ش را برداشت و رانت‌ش را جداگانه از جهرمی گرفت…!

از فساد #کلاستر_عباس می‌توان صدها توییت دیگر نوشت. از کرونا کریه‌تر اند.
۱۰۹. دوستان از نوشتن همین ۴ توییت تنگی‌نفس گرفتم.

کرونای اصلی و واقعی این دومینوی فسادی ست که راه نفس کشیدن میلیون‌ها ایرانی را بسته است.

کرونا آقازاده بی‌لیاقت و بی‌سواد و بی‌تمیز رئیس صداوسیما ست که یک دست‌گاه اطلاعاتی، برای کنترل رسانه ملی، بر سر پدرش سوار کرده است.

کرونا…
۱۱۰. کرونا شورای‌عالی دروغین فضای مجازی است که در کمیته‌های آن با شرکت نمایندگان عالی‌رتبه دست‌گاه‌های ملی، گاهی حتی یک نفر معنی فنی شبکه را نمی‌داند!

کرونا #کلاستر_عباس است؛
کرونا #کلاستر_فرید است؛
کرونا #کلاستر_وحید است؛
کرونا #کلاستر_مهرداد است؛

کرونا خود خود #تتراپوس است…!
۱۱۱. می‌دونم این جمله که کرونا خود #تتراپوس است را استعاره می‌گیرید، اما استعاره نیست و دقیقا به‌معنی لغوی یا به قول دوستان فرنگی لیترالی، #کرونا خود #تتراپوس است! حالا #پساحقیقت کرونا را که می‌نویسم خواهم گفت!

هرچند #فریده_ماهروزاده با ادای کرونایی شدن خودش به پیش‌واز رفته!
۱۱۲. دوستان بالاخره به #کلاستر_مهرداد رسیدیم که لزج‌ترین و بیمارترین گروه #تتراپوس اند؛ ببینید این‌ها دیگه کی اند که در کثافت وجودی از عباس و فرید و وحید جلو می‌زنند!

قبل از ادامه رشته بگذارید این رو بگویم که من برای اصلاح رفتار همه کلاسترهای #تتراپوس، سال‌ها تلاش مستقیم کردم.
۱۱۳. اگر امروز را می‌بینید که تیغ کشیده‌ام و در فضای عمومی صریح و تند نقد می‌کنم، بعد از ناامیدی کامل از هر ۴ کلاستر #تتراپوس است.

همین سال گذشته در همین روزها، ساعت‌ها به بعل‌الذباب‌های ۲ کلاستر، مشاوره داوطلبانه دادم که ارزنی، دست از خیانت به فرهنگ و رسانه بشویند، افاقه نکرد!
۱۱۴. تلاش کردم قانع شوند درصد کوچکی از منابعی را که از بیت‌المال چاپیده‌اند در مسیر درست استفاده کنند؛ مسیری که هم منفعت عمومی دارد، هم مصلحت بلندمدت خود آنان است.

زهی گمان باطل؛ که بی‌عرضگی حکم‌رانی در ایران و کثافت رانت‌های نجومی بادآورده، تا مغز استخوان‌شان را فاسد کرده است.
۱۱۵. دوستان به‌زودی تحلیلی از پاندمی کروناویروس با روی‌کرد دست‌گاه تحلیلی #پساحقیقت می‌نویسم. اما امشب به پدیده مرتبط با این رشته، یعنی کرونایی شدن! #فریده_ماهروزاده اشاره کوتاهی می‌کنم.

کل پدیده، از ادعای ابتلا به #کرونا تا اجبار بازی‌گر شبکه استانی قم به عذرخواهی فیک محض است!
۱۱۶. اختلال شخصیت سایکوپتیک، که اغلب اعضای #تتراپوس از آن رنج می‌برند، معمولا با اختلال‌های دیگری از جمله «اختلال شخصیت خودشیفته» یا نارسیستیک، «اختلال شخصیت مرزی» و… هم‌راه است.

در مورد #فریده_ماهروزاده با یک مورد حاد «اختلال شخصیت نمایشی» نیز مواجه ایم! او محتاج دیده‌شدن است!
۱۱۷. برای او فرقی نمی‌کند از او تعریف کنند یا فحش و لیچار بارش کنند. همین که دیده می‌شود، حتی با فضیحت، وجودش سرشار از لذت می‌شود. (این را با استراتژی سیاست‌مداران پوپولیست اشتباه نگیرید.)

ریشه این اختلال شخصیت #فریده_ماهروزاده را در کودکی سرشار از نفرت او نسبت به پدرش باید جست.
۱۱۸. در توییت‌هایی که با موضوع ابتلای دروغین به کرونا زده، این ذوق کودکانه از دیده شدن، بیرون می‌پاشد!

کاربران بارها می‌پرسند چرا وقتی این‌قدر فحش می‌خوری ادامه می‌دهی؟

پاسخ را من می‌گویم: چون اختلال شخصیت نمایشی یک چنین درد بی‌درمانی ست؛ خودت و مادرت فحش می‌خورید و لذت می‌بری!
۱۱۹. نمایش بعدی او در این ماجرا وانمود کردن به قدرت برخورد با عوامل طنز شبکه استانی قم است!

واقعیت این است که نویسنده یا بازی‌گر طنز شبکه استانی قم دچار خطای رسانه‌ای می‌شود و به او می‌گوید: «تو خودت رفتی چین کرونا رو آوردی!» این بی‌دقتی درباره هرکس دیگری هم بود باید پس می‌گرفت.
۱۲۰. این هیجان توییتر که ببینید چه نفوذی دارد که بلافاصله از او عذرخواهی کرده‌اند کلا فیک است و توسط خود او دامن زده شد.

عذرخواهی در کار نبود و یک تصحیح به‌دلیل بی‌دقتی خود عوامل بود.

ماهیت #تتراپوس و بعل‌الذباب‌هایش آبکی‌تر از این حرف‌ها ست! آن‌ها به یک تف بند اند. تف!
(دوستان، رشته‌ای که دارم برای کرونا می‌ریسم خیلی سخت شده؛ از طرفی باید به اکثریت آرامش داد، از طرفی باید مراقب روحیه مبتلایان بود.
به‌زودی می‌نویسم.
#کرونا خواب #تتراپوس را بیش از آن‌که تصور کنید آشفته کرده!

لطفا به این #توییت_موقت ریپلای نزنید بتونم حذف کنم.
شب خوش و ارادت)
Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh.

Enjoying this thread?

Keep Current with Ali Qanavati علی قنواتی 🦋🎗️

Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!