دستیابی به وحدت چقدر شبیه مبارزه با لشکریان انبوه، مدرن و کاملاً برتر در همه چیز، جز ایمان است. این چیزی است که ما با حواس ششگانه در افغانستان لمس کردیم و با معیار انسانی غیر ممکن است، ولی در افغانستان در مقابل چشم ما تحقق
یافت. از افغانستان آموختیم که جار و جنجال جهاد
هر چند که زیاد و گوشخراش باشد و دیوارها را بلرزاند، به هیچ وجه به این معنی نیست که ما در برابر یک اقدام صحیح جهاد گرایانه با رهبری مخلصانه اسلامی قرار گرفتهایم. افغانها قومی هستند که ما معاشرت با آنها غیر ممکن است! این ارزیابی غیر منصفانه در گذشت سالیان دراز به اثبات رسید
گلبدین حکمتیار مردی فعال و باهوش و تیزبین بود و از بهترین، فعالترین و انقلابی ترین تشکیلات برخوردار بود. ولی تمام این ها به سمت وقوع فاجعه پیش می رفت و کاملاً در اختیار منفعت یک قدرت خارجی یعنی #پاکستان و منافع و گرایش های سیاسی آن بود که نه با اسلام و نه حتی با ملی گرایی در
در نبرد مشهور خاخی(زازی)که اولین عملیات گسترده نظامی بود که عرب ها در آن نبرد و در صحنه افغانستان خودشان را نشان دادند، عملیات حفر گودال توسط اسامه بن لادن با هدف تحکیم مواضع دفاعی مجاهدان صورت گرفت. دیری نپایید که گروههای حرفهای عملیات حفاری ظهور یافتند. و این گروه ها بیشتر
شبیه شرکت های مقاطعه کار زرد جامعه بودند که بر اساس سیستم پیمانکاری به حفاری مبادرت می ورزیدند و بیشتر آن گروه ها از اهالی ولایت(استان) وردک بودند که در این فن چیره دست شدند. نجیب الله احمدزی رئیس نظام کمونیستی گفت: حملات هوایی ماه علیه مواضع اشرار درخوست به علت سنگرهای مستحکمی
که #بچهموشهای ولایت وردک حفر کرده اند بی فایده است. نظام کمونیستی کابل در دسامبر ۱۹۷۹ سرنگون شد در حالیکه در سراسر ولایت استراتژیک #پکتیا جز دو توپ عملیاتی برای مقابله با نیروی هوایی انباشته از هواپیماهای مدرن، سلاح دیگری وجود نداشت
بعد از واریز شدن دلار آمریکایی و دلارهایی که عربستان از کانال پاکستان به مجاهدین تزریق میکردند، توزیع مهمات و تسلیحات به حدی افزایش پیدا کرد که در همان دوران با تسلیحات و مهمات ارتش هندوستان برابری می کرد. این بار و راهزنان و منافقان از هر گوشه و کناری به صورت دسته جمعی قدم
بر آن مینهادند. هدفشان جهاد بود ولی نه جهاد در راه خدا بلکه جهان برای دستیابی به اسلحه و دارایی و ساز و برگ جنگی از دست افسران سازمان جاسوسی پاکستان که نفوذ آنها در سالهای عالمگیر شدن قضیه افغانستان آنچنان افزایش یافت که از نفوذ روسای قبایل بیشتر شد
جنگ داخلی افغانستان از اول تا آخر از کاخ سفید با همکاری یک سلسله کانالهای رسمی و مشهور و مهم سازمان ملل متحد و دولت های #پاکستان #ایران #عربستان #تاجیکستان #ازبکستان هدایت میشد. بدون سرزمین دوست، مجاهدان از کجا مهمات به دست می آوردند؟
شهر خوست در سال ۱۹۹۱ فتح شد و از زمان جنگ تا آن هنگام بزرگترین تجربه چپاولگری بوده است، تجربه #چپاولگری_دسته_جمعی شکل عینی به خود گرفت و قوانینی برای سازماندهی عملیات با کمترین میزان مشکل و برخورد وضع شد. مهمترین قانون این بود که گروهی از سرشناسان هرحزب از میان احزاب جهادی
همراه عکسهایی از رهبر آن حزب با گروه چپاولگر همکاری کنند. به محض ورود به شهر همزمان مسابقه برافراشتن پرچم و چسباندن عکس بر روی تمام مقرهای نظامی،انبارها،تأسیسات و ساختمان های دولتی و حتی روی مغازه های بسته و تانک ها و موشکافکنها و فرودگاه ها شروع شد.عکس یعنی سند مالکیت حزب
یونسخالص یک فرمانده نظامی در میدان جنگ و رئیس تشکیلات جهادی #حزباسلامی بود، علل مشهور بودن وی به جز فعالیت های مبارزاتی و انقلابیگری،از طریق مطبوعات و تدریس در مدرسه دینی مشهور در جلالآباد یعنی مدرسه #نجمالمدارس که دولت حاکم آن را نابود کرد
رهبران بزرگ افغانستان از میدان جنگ گریختند و به طرف پیشاور رفتند تاریخ مبارزاتی آنها با گدایی بینالمللی و ایستادن در مقابل در خانه این مقام و آن مقام و در دالانها به دنبال معامله گشتن شروع شد، آنها نمایندگان جنگهای نیابتی در دوران جنگ سرد بین دو بلوک غرب و شرق شدند
زمانبندی حمله شوروی به افغانستان با استادی و مهارت انجام شد. در حالی که حمله در زمستان صورت گرفت، موقعیت سیاسی همپیمان سنتی آن ها در جنگ ها به ویژه در افغانستان و غیره کاملا مناسب بود. حریف آمریکایی آنها از نظر سیاسی در آستانه مرگ قرار داشت
بعد از اینکه دولت جدید آمریکا فعالیت خود را در زمینه ماموریت های کاری خود را بر علیه شوروی آغاز کرد، دولت های اسلامی نیز به تکاپو افتادند. بر این اساس، کنفرانس اضطراری وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی برای بحث درباره موضوع در اسلام آباد برگزار شد
عداد احزاب افغانی برای مقاومت به ۶ حزب میرسید. به طور عاجل #ائتلاف_اسلامی_آزادی_افغانستان به ریاست عبدالرسول سیاف تشکیل شد. وی بیدرنگ از زندانهای رژیم کابل آزاد و در مدت کمتر از دو ماه از یک زندانی سابقه دار سیاسی به رئیس ائتلاف اسلامی آزادی افغانستان تبدیل شد
سیاف با بیان داستان غیرقابل قبولی میگفت:که از زندان کمونیستها در کابل تبرئه شده است. وی از حمایت #حفیظالله_امین رهبر حزب کمونیست استفاده کرد، سیاف و امین #پسرخاله بودند. به همین دلیل او از زندان مخوف پلجرخی به زندانی با امکانات فراوان تحت کنترا امین منتقل شد
در دیدار سیاف از قطر به عنوان رئیس ائتلاف مجاهدین، گروهی از هواداران عرب برای او ویزای عربستان سعودی را تهیهکردند. هنگام برگشت از عربستان احساس کردیم که در او تغییری ایجاد شده است و دیگر آن فرد قبلی نبود. اولین چیز غافلگیرکننده این بود که #سیاف با #گذرنامه_سعودی بازگشت
دومین موضوع غافلگیر کننده در نام سیاف تغییری لفظی رخ داده بود و آن این بود که این آقا با اسم #عبدالرسول_سیاف رفته بود ولی با اسم جدیدی به نام #عبدالرب_رسول_سیاف برگشت. طبق گفته خودش، علمای علاقمند به عقیده درست این اصلاح
عقیدتی را در اسم او به وجود آورده بودند
قرار بود کمک های کشورهای عربی خلیج فارس بین ۶ حزب ائتلاف تقسیم شود ولی سیاف نه تنها مقدار کمک ها را به دیگران نگفت حتی حاضر به تقسیم آن نیز هم نشد، بعدها کاشف به عمل آمد که کمک هایی که عربستان به شخص وی کرده بود بالغ بر #چهلمیلیوندلار بود
حضور نیروهای اطلاعاتی عربستان به طور آشکار در سال ۱۹۸۳ برملا شد و سرطانوار رشد کرد و در بعضی موارد با حضور پاکستان رقابت شدید داشت به گونه ای که این رقابت به زد و خورد های پنهانی میان آنها منجر شد. به همین دلیل عملیات ترور #جمیلالرحمن رهبر افغانی و سلفی کاملاً مطیع
عربستا
که تشکیلاتش پوشش آشکار مأموران اطلاعاتی عربستان بود صورت گرفت. پاکستان با همکاری حکمتیار عملیات ترور جمیل الرحمان را به دست یک جوان دوآتشه و احساساتی عرب ترتیب داد. از سوی دیگر عربستان برجسته ترین شخصیت های افغانی را به همراه بعضی از #سلفیها شمار اندکی از برجستهترین
افسران اطلاعاتی خود را گرد آورده و یک لابی اسلامیِ مردمی تشکیل داده بود و برای تثبیت رهبری جهاد در افغانستان به دست #سیاف اعمال فشار میکرد همچنین ضیاءالحق را تحت فشار تبلیغاتی و مردمی قرار می داد تا از کمک به دیگر احزاب دست بردارد. علیرغم این که ضیاء الحق حساب های متفاوتی
داشت، و حکمتیار تنها مهره ثابت و قطعی پاکستان در صحنه افغانستان به شمار میآمد با وجود این عربستان با فشارهای خود و با استفاده از اموال و ارزش و اعتبار دینی کعبه موفق شد که رهبران احزاب افغانی را ساکت کند و از آن ها در داخل کعبه برای حمایت از سیاف #بیعت بگیرد.
سیاف همیشه از جبهه های نبرد دور بود و در پیشاور استفاده از قدرت مالی که عربستان به او اعطا کرده بود در حال خریدن علما، فرماندهان نظامی و مجاهدین بود که برای آنها یا خانه میساخت یا وسایل بسیار لوکس خانه اعطا میکرد و یا بورسیه تحصیلی برای فرزندانشان در خارج از کشور مهیا میکرد
به محض امضای سند کنارهگیری رهبران از رهبری احزاب خود، سیاف مبلغ ۳۰ میلیون دلار آمریکایی دیگر دریافت کرد. نیمی از این مبلغ از آن #امیر_عبدالله_بن_عبدالعزیز ولیعهد عربستان بود. بعلاوه ۱۱۵ دستگاه ماشین و ۱۰ میلیون دلار دیگر توسط سفیر عربستان تقدیم سیاه شد
روسای احزاب فقط این پول را برای افراد نزدیک خود تقسیم می کردند و چیزی به جنگجویان در میدان نبرد نمی دادند برای مثال مبلغ ۲۶۰ میلیون روپیه پاکستانی به کمیته داده شد. با #ربانی توافق شد که مزد حمل و نقل اسلحه به داخل افغانستان را به مجاهدان بپردازد ولی او فقط به حزب جمعیت
پرداخت کرده بود. #ربانی از عربها و دخالت بدون برنامه آنها در امور افغانی ها و اینکه بیشتر از فایده ای که دارند زیان و ضرر به بار می آورند انتقاد کرد. وی معتقد بود که ائتلاف عملاً امکان پذیر نیست و مشکلات به دلیل تلاش عربها برای تحمیل سیاف به عنوان رهبر ائتلاف به شدت میان
سازمانها و تشکیلات افزایش می یابد.او گفت:(( ما شکست خورده ایم و نمی توانیم دفتری را در پیشاور اداره کنیم چگونه میتوانیم دولتی را در افغانستان اداره نماییم؟))
#بابی منطقهای در ۱۰ کیلومتری اسلام آباد است که عربستان این زمینها را خریده و به سیاف بخشیده است و روز به روز برق قدرت وی می افزاید تا بتواند همه را جذب قدرت خویش کند مسئله تا جایی پیش رفت که اورا با خلیفه دوم مقایسه می کردند. سیاف برای جذب بیشتر پول از عربها
منطقه زازی در فاصله ۸ ساعتی بابی در خاک افغانستان را برای شوی #جهاد برای عربها ترتیب داد و قدرت نظامی و آتشباری منطقهای نسبتا صوری را به نمایش میگذاشت و اعراب هم خوشحال که پولشان در جای درستی هزینه میشود روز به روز بر کمکهای خویش میافزودند
این منطقه بعدا تبدیل به قدمگاه #اسامهبنلادن شد و پایگاه #القاعده بصورت جدی شکل گرفت و سیاف که فکر میکرد ماهی خوبی به تور انداخته، غافل از اینکه نهنگ بزرگی است که بعدها خود او را نیز خواهد بلعید. من به این دلیل دست به ارائه نسبتا یکپنجم کتاب زدم که نسل جوانی که با دوره
مجاهدین در افغانستان غریبه هستند و از کارنامه دیروز این #جنگسالاران بیاطلاع هستند، شاید باعث آشنایی و تحقیق بیشتر گردد. مجاهدین که امروز از مجاهدتهای خویش دم میزنند بزرگترین دستاوردشان #فروختن کشور به همسایگان و بلوکهای شرق _غرب بود.
جهاد در افغانستان #شاید خواستگاه مقدسی داشت ولی به سال هم نکشید که تبدیل به منبع درآمد و ارتزاق #بازرگانانی شد که مالالتجاره آنها #خون میلیونها انسان بیگناه بود. اگر اسمی از دیگران جنگسالاران برده نشد به معنی پاکدامنی آنان یقینا نخواهد بود
در آخر فراموش نکنیم، دیروز جنگسالاران بر پشت مردم با پشتوانه مالی کشورهای خارجی سوار بودند، امروز آنها با یکدیگر صلح میکنند، گویا جنگ دیروز باطل بوده است و فردا فرزندان آنان حکومت موروثی را به دست خواهند گرفت.تجارت ثابت است فقط حریف متغیر است روزی شوروی، قومی،طالب و...