در این #رشته_توییت به بررسی یکی از تاریک ترین مقاطع تاریخ اروپا و خصوصاً ایتالیا خواهیم پرداخت،
اینکه چگونه جنبش فاشیست شکل گرفت، نقش بنیتو موسولینی به عنوان رهبر جنبش چه بود وتمامی اتفاقاتی که منجر به شکلگیری دیکتاتوری تمامیت خواه در ایتالیا و ورود این کشور به جنگ جهانی دوم شد
بحران دو سال سرخ
پس از جنگ جهانی اول، ایتالیا در وضعیت نابسامانی مطلق بود آنهم بخاطر جنگ و بحران های شدید اجتماعی اقتصادی که خود باعث افزایش بی سابقه بیکاری و آسیب پذیری اقشاری چون کارمندان، کشاورزان و کارگران شده بود، درخلال سالهای 1919 تا 1920 هرگونه تجمعی تبدیل به فرصتی برای
تظاهرات، اعتصاب و شورش میشد(از جمله اشغال کارخانه ها) آنهم به هدف افزایش دستمزد وتوانایی ادامه زندگی در برابر موج گرانی لجام گسیخته! این مقطع در تاریخ به "دو سال سرخ" معروف است!
در این دوران سرانجام اعتراضات کارگری توسط حامیان سلطنت و فاشیست ها سرکوب شد و باعث مقدمات ظهور فاشیسم
ظهور فاشیسم
در 23 مارس 1919 بنیتو موسولینی یک کهنه سرباز جنگ جهانی اول حزب “Fasci di Combattimento” یا "دسته ی رزمی" را تاسیس کرد، نام حزب از نام نیزه هایی که توسط بادیگارد های حاکمین روم باستان استفاده میشد گرفته شد!
این حزب سیاسی در دوسال آینده باعث شکلگیری وظهور جنبش فاشیسم
شد، جنبشی که ایده اصلیش خشونت و سرکوب سایر مخالفین و رقبای سیاسی بود! فاشیست ها عادت داشتند به صورت گروهی و با پیراهن های یکدست سیاه جمع شوند آنهم برای ایجاد رعب و وحشت و تحقیر مخالفین، خیلی زود عده ی زیادی از مردم متقاعد شدند که فاشیسم تنها راه پایان دادن به تظاهرات و شورش های
"طبقه فرودست" جامعه و برگرداندن نظم و قانون به کشور است! در همین میان فاشیست ها توانستند برای اولین بار 35 کرسی پارلمان را بدست بیاورند!
در 1922 فاشیست ها که تشنه قدرت بودند "رژه رم" را سازمان دهی کردند طی این رژه 25 هزار فاشیست با حرکت به سمت رم و اشغال خیابان ها و ایستگاه های
عمومی پایتخت خواهان برکناری نخست وزیر لویجی فکتا و دگرگونی سیاسی پادشاهی شدند! فکتا از پادشاه امانوئل سوم خواست تا با بکارگیری ارتش مانع از پیشروی فاشیست ها شود اما پادشاه (که دل خوشی از سیستم پارلمانی نداشت) از موسولینی (که آن زمان در میلان بود) خواست که به رم بیاید و حکومت جدید
را تشکیل دهد (آنهم با وجود اینکه حزبش در اقلیت مطلق بود و کمترین اعضاء را داشت) سرانجام در 1922 موسولینی به قدرت رسید و این شروع دوران تاریک 21 ساله حاکمیت فاشیست بر ایتالیا با مشت آهنین، ترور،خشونت و کشتار بود!
در 1924 فاشیست ها برنده انتخابات نمایشی شدند آنهم با تغییر در نتایج
وتقلب در آن! عده ای از افراد از این مسئله آگاه شدند و دست به اعتراض زدند از جمله آنها "جیاکومو ماتیوتی" نماینده کنگره بود که بر ضد خشونتها و سوءاستفاده از قدرت سخن گفت، در دهم ژوئن ماتیوتی توسط فاشیست ها به قتل رسید، این جنایت به عنوان تأسف برانگیزترین و احساسی ترین قتل در تاریخ
ایتالیا ثبت شده است، همچنین سخنرانی آتشین وی که سراسر حمله به رژیم فاشیستی بود در تاریخ ایتالیا ماندگار شد و جمله تاریخیش که خطاب به دوستانش گفت ابدی شد: "من سخنرانی ام را انجام دادم، حالا نوبت شماست که سخنرانی خودتان را برای مراسم ختمم آماده کنید!!"
پس از این وقایع و در 1925
موسولینی تصمیم گرفت دیکتاتوری تمامیتخواه خود را تثبیت کند لذا با وضع قوانینی موسم به "قانون خیلی فاشیستی" شروع به این کار کرد، از جمله این قوانین 👇
1_تنها حزب رسمی و موردقبول "حزب ملی فاشیست" است
2_زین پس رئیس دولت (یعنی خودش) برای اعمالش فقط به پادشاه ایتالیا پاسخ میدهد و نه
پارلمان!
3_شورای عالی فاشیسم به رهبری موسولینی، فصل الخطاب و رهبری عالی کشور است!
4_تمام فعالیت های شهروندان باید تحت نظارت و کنترل پلیس باشد
5_تنها اتحادیه های تجاری که به رسمیت شناخته میشوند اتحادیه های فاشیست هستند
6_تمام رسانهها و مطبوعات باید تحت کنترل و نظارت باشند و
هرگونه محتوای ضدفاشیست ممنوع و سانسور خواهد شد!
7_تمام مقامات محلی و سیاسی که وفاداری کامل به رژیم نداشته باشند برکنار خواهند شد
یکی از خصلت های برجسته فاشیسم، بدست آوردن رضایت و حمایت عوام مردم از طریق پروپاگاندای فشرده و همه جانبه بود (در هنگام کار، در مدارس، رادیو، تلوزیون
تئاتر و سینما) تمرکز اصلی تعریف وتمجید از رژیم و شخص موسولینی بود، یادآوری عظمت وافتخار امپراطوری روم باستان دستاویز ساختن مثال ها و نمونه های اولیه ای از کارآمدی حکومت توتالیتاریسم شد!
در 1929 موسولینی که بدنبال جلب حمایت کلیسای کاتولیک بود قراردادی با پاپ پیوس یازدهم امضاء
نمود موسوم به "پیمان لاتران با حرم مقدس" (لاتران اسم کاخ محل اقامت پاپ) طبق این پیمان مذهب رسمی کشور مسیحیت کاتولیک شد و همزمان مقرر شد به موضوع اصلی تدریس در مدارس بدل شود، از سوی دیگر کنترل کامل نواحی اطراف میدان"سن پیتر واتیکان" به پاپ اعطا شد(همکاری همیشگی فاشیست ملی و مذهب)
در 1935 موسولینی برای برگرداندن عظمت به ایتالیا(!) و آنچه وی "بازگشت به افتخار و عظمت امپراطوری روم" بیان مینمود به اتیوپی حمله کرد آنهم بدون هیچ دلیلی و اعلام قبلی!
در 1936 و پس از جنگی خونین و ویرانگر سرانجام ارتش ایتالیا موفق به تصرف پایتخت شد، اتیوپی،سومالی و اریتره به عنوان
"آفریقای شرقی ایتالیا" تشکیل شد!
در ادامه جاه طلبی های موسولینی، وی درسال 1936 و در حمایت از نیروهای ناسیونالیست ژنرال فرانسیسکو فرانکو وارد جنگ داخلی اسپانیا شد و در این راه با رهبر آلمان نازی آدولف هیتلر همپیمان شد! همین همکاری باعث عقد قرارداد "محور برلین_رم" بین دولت ایتالیا
و آلمان گردید که سه سال بعد در سال 1939 به "پیمان پولادین" شهرت یافت!
از آنجایی که نازی ها و فاشیستها ایدئولوژی و جهان بینی سیاسی کاملا یکسان و مشابهی داشتند سریعا جذب یکدیگر شدند،
در 1938 موسولینی قوانین نژادپرستانه ای را مطرح کرد که توسط شاه امانوئل سوم (که میخواست نقش
پادشاهی مشروطه اش را حفظ کند) امضاء و تصویب شد، ازجمله این قوانین اخراج یهودیان،مهاجرین و سایر اقلیت های نژادی/مذهبی از جامعه بود به طوریکه که حق نداشتند در مکان های عمومی، مدرسه ها و انظار حاضر شوند ویا با شهروند ایتالیایی دیگری ازدواج کنند! در ادامه ایتالیا نقش بزرگی در هلوکاست
داشت و یهودیان بسیاری را به کمپ های مرگ فرستاد!
در 1940 ایتالیا وارد جنگ شد و با آلمان و ژاپن در یک جبهه قرار گرفت، نبردی که با بیش از 50 میلیون کشته خونین تر جنگ تاریخ بشریت لقب گرفت!
در 1943 وپس از شکست های ایتالیا در جبهه آفریقا از متفقین، و بمباران خاک ایتالیا و پایتخت(رم)
برای سران رژیم مشخص شد که جنگ را باخته اند لذا درصدد حفظ نظام برآمدند، شورای عالی فاشیسم تشکیل شد و با درخواست از شاه رای به برکناری موسولینی از نخست وزیری داد، در 23 جولای 1943 موسولینی با فرمان شاه امانوئل سوم برکنار و زندانی شد، کل کشور را شادی فراگرفت دو روز بعد جانشین وی
پیترو بادولیو حزب فاشیست را منحل و مذاکرات صلح با متفقین را شروع نمود، آلمان نازی ضمن "عملیات آخسه" رم را اشغال نمود، قبل تر هم ارتش آلمان طی عملیات پیچیده بلوط موفق به آزاد کردن موسولینی از "قعله عقاب ها" در کوهستان آلپ شده بود عملیاتی حیرت آور به رهبری نخبه ترین کماندو SS یعنی
اتو اسکورزنی!
با اشغال ایتالیا و بازگشت موسولینی، بادولیو و شاه از ایتالیا گریختند و ارتش را بدون دستورات رها کردند، در اکتبر 1943 دولت ایتالیا مستقر در مالت به آلمان نازی اعلان جنگ داد و با کمک پارتیزانها و متفقین درصدد بازپس گیری ایتالیای اشغالی شد، سرانجام در 28 آپریل 1945
موسولینی بدست پارتیزان های ایتالیایی دستگیر،اعدام و از پاهایش آویزان شد (آن عکس تاریخی) تا مرهمی باشد بر دردهای مردمی که 21 سال تحت حاکمیت فاشیستی وی زجر کشیدند و کشته شدند!
پایان حکومت فاشیست ایتالیا را با اقتصادی ویران، جامعهای تقسیم ومنشق شده، و عصبانی از سلطنت(بدلیل تایید
حکومت فاشیستی در21سال گذشته توسط شخص شاه)برجای گذاشت حتی قبل از ظهور فاشیست،سلطنت بسیار ضعیف عمل کرده بود وفقر اکثریت وثروت اقلیت بیداد میکرد،حمایت شاه ازفاشیست باعث تقویت جمهوریخواهان ایتالیا شد بطوریکه حتی مردم با کنارهگیری شاه امانوئل راضی نشدند در 1946ایتالیا رسما جمهوری شد
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
نهم تا دهم نوامبر سال 1938 آلمان نازی شاهد واقعه ای تاریخی بود که جرقه ای شد برای بزرگترین پاکسازی نژادی تاریخ بشر!
واقعه ای موسوم به "Kristallnacht یا شب کریستالی که به شب شیشه های شکسته" نیز معروف است!
در ادامه این #رشته_توییت به بررسی این واقعه خواهیم پرداخت....
۱_اندکی پس از روی کارآمدن آدولف هیتلر در سال 1933 و شروع برنامه ها و ایده های "برتری نژادی" نازی ها، یهودیان به عنوان یکی از گروه های هدف مورد توجه قرار گرفتند، اگرچه بیشتر سیاست های نازی ها در این دوران "بدون خشونت" بود اما کم کم تنش ها با جامعه یهودیان آلمان بالا گرفت!
۲_در این دوران حزب نازی و شخص هیتلر با ابداع قوانین نژادپرستانه و ضد یهود شروع به ایزوله کردن یهودیان و تحت تعقیب قرار دادن آنها نمودند، در این میان حزب نازی با تقویت و توسعه ایده های ناسیونالیستی افراطی هرچه بیشتر به ضدیت با یهودیان روی آورد و با صدور فرمانی دستور به بایکوت و
عراق بعث پس از حمله به کویت در سال 1991 تا سال 2003 به مدت 12 سال تحت سخت ترین تحریم های همه جانبه جهانی بود، تحریم هایی که کل جهان و نه فقط آمریکا برعلیه عراق وضع کرده بودند و کار به برنامه نفت در برابر غدا رسیده بود، حتی در بغداد یک کیسه آرد و یا یک حلب روغن پیدا نمیشد
به معنای واقعی کلمه هیچ چیزی برای خوردن و زنده ماندن پیدا نمیشد!
بنا به تحقیق نهادهای مستقل و مختلف از جمله دیده بان حقوق بشر سازمان ملل، سازمان یونیسف (UNICEF) و سازمان های حقوق بشری طی این دوره چیزی حدود 1 تا 2 میلیون نفر از مردم عادی جان باختند که حدود 500 هزار نفر آن کودک
بود (برخی از گزارشها از جان باختن 230 هزار کودک خبر میدهند)
در چنین شرایطی بود که هیاتی از مقامات اروپایی به بغداد سفر کردند و در کاخ ریاستجمهوری مهمان صدام حسین برای ضیافت شام بودند، صدام ضیافت شام مجللی برگزار کرد و از انواع خوراکی ها و آشامیدنی ها را برای مهمان فراهم نمود
جان وین گیسی معروف به "دلقک قاتل" یکی از مرگبارترین قاتلان زنجیرهای تاریخ آمریکا بود، کسی که به (حداقل) 33 جوان و پسربچه تجاوز کرد و و آنها را به قتل رساند، و این آمار فقط مربوط به اعترافات و پرونده های کشف شده از وی است!
گیسی در17مارچ 1942 در شیکاگوی ایلینویز از پدر و مادری دانمارکی/لهستانی متولد شد، گیسی و خواهر و برادرانشان در محیطی خصمانه وتحت نظارت پدری الکلی بزرگ شدند، پدری که دایما آنها را با تسمه فلزی، کمربند، و شلاق تیغ دار کتک میزد، مادر گیسی هم از کتک های همسرش در امان نبود
خواهر گیسی "کارن" میگوید همه ما یاد گرفته بودیم در مقابل کتک خوردن ها سخت باشیم و جان حتی گریه هم نمیکرد!
گیسی در دوران مدرسه هم حس بیگانگی و انزوا داشت و بخاطر شرایط ویژه قلبی اش(مادرزادی ضعف داشت) قادر نبود با کودکان دیگر بازی و روابط اجتماعی برقرار کند، همین هم باعث میشد تا
ریشه های انگیزاسیون(نهاد تفتیش عقاید)به اروپا و قرن دوازدهم برمیگردد زمانی که اولین برنامه های سازمان یافته برای تحت تعقیب قرار دادن افراد غیر مسیحی/کاتولیک کلید خورد، در سال 1184 پاپ لوسیوس سوم، اسقف های را به جنوب فرانسه فرستاد تا افرادی را که وی "کفار" میخواند ردگیری و "تطهیر"
نمایند! در همین بازه زمانی کلیسا همچنین با فرستادن مفتشانی به آلمان و ایتالیا این پروسه را پیگیری میکرد، در 1231 پاپ گریگوری با امضاء فرامین "دومینیکن و فرانسیسکن" شخصا پیگیر "ردگیری و شکار کفار" شد!
این اقدامات بیش از صدها سال و در برخی مناطق تا قرن نوزدهم میلادی ادامه داشت!
از آنجایی که تب و تاب انتخابات آمریکا بالاست و رقابت روز به روز نفس گیرتر میشود ماهم قصد داریم در این #رشته_توییت به موضوع انتخاباتی و مربوط به روسای جمهور آمریکا بپردازیم اما از زاویه متفاوت دیگری...
آنهم چیزی نیست جز تاریخچه سوءقصد و ترور روسای جمهور ایالات متحده....!
در کل تاریخ 244 ساله ایالاتمتحده تا به امروز، مجموعا 30 بار به جان روسای جمهور آمریکا (فعال، انتخاب شده، یا سابق) سوءقصد شده و 4 رئیس جمهور فعال هم در این میان کشته شده اند، که ما در این رشته توییت به معرفی 15 سوءقصد مهم میپدازیم،
وقایع و سوءقصد ها به ترتیب زمانی میباشد👇
15_پرزیدنت آندرو جکسون
سی ام ژانویه 1835 واشنگتن دی سی
در خلال برگزاری مراسم ترحیم یک عضو کنگره، یک نقاش ساختمان بیکار به اسم ریچارد لاورنس با سلاح کمری به سمت رییسجمهور شلیک کرد که خطا رفت، شلیک سلاح دوم هم ناموفق بود،بلافاصله جکسون به سمت تیرانداز حمله ور شد وبا عصایش به جان
در این #رشته_توییت به بررسی موضوع "پورنوگرافی کودکان در ژاپن" میپردازیم،
اما ابعاد این ماجرا چقدر وسیع است!؟
فرهنگ ژاپنی و مردمانش چه نظری راجع به این موضوع دارند!؟
قوانین حکومتی تا چه حد سختگیرانه است!؟
برای آگاهی از پاسخ این سوالات در ادامه با ما همراه باشید!
1_معمولاً هروقت سخن از ژاپن است همگی به ناگاه ذهن مان به سمت پیشرفت های عظیم اقتصادی، تکنولوژی، علمی، ابرشهرهای پر زرق و برقی مانند توکیو و کیوتو، هوش بالا و سخت کوشی و تلاش بی وقفه مردمان این کشور میرود، اما ژاپن سویه ی دیگری هم دارد و آن سویه چندان روشن و خواندنی نیست!
2_سویه ی تاریک ژاپن که ما در این #رشته_توییت قصد داریم بررسی کنیم چیزی نیست جز "صنعت پورنوگرافی کودکان و تجارت سکس کودک" در این کشور مرفه جهان اولی!
ابتدا از این شروع کنیم که در فرهنگ عامه ژاپن اصولا چیزی به اسم "تابو و غیرقانونی" بودن سکس با کودک (زیر 18 سال) وجود ندارد!