یک پیشنهاد
از چند گونه موجود باید پرهیز کرد
۱) خبرنگاران ضد امپریالیسم و معنویت گرا که در غرب ساکن اند.
۲) مخالفان ضد سرمایه داری که در اسکاندیناوی ساکناند.
این لیست تکمیل می شود 😉
از پیشنهادهای شما هم استقبال می شود.
۳) علاقه مندان نهضت های آزادی بخش آمریکای لاتین (مرگ بر استکبار ... هایت)
۴) اصلاح طلب های مقیم آن طرف آب که بی خیال ۸۸ و میر در حصر نمی شوند.
۵) تمام کسانی که فکر می کنند از روده درازی های معلم "شهید"، علی شریعتی، حرف حساب در می آید.
۶) بنیادگرایان دولت
State fundamentalists
۷) کلیه هواداران طب سنتی در مبارزه با کرونا
۸) فمینیست ها از نوع فرقه عمیدیه و کاموریه
۹) تمام آنهایی که دنبال نقد "سازنده" اند.
۱۰) جوانک هایی که فکر می کنند با به کار بردن نئولیبرالیسم و لیبرالیسم و ... و اشاره به نابربری و "اختلاف طبقاتی" خیلی باکلاس می شوند.
11) همه اهالی فرقه whataboutism
۱۲) اینهایی که فکر می کنند ایده "خودت بمال" خیلی کشف بزرگی است.
۱۳) همه هواداران "عدالت آموزشی" و تحصیلات رایگان و برچیدن مدارس کپری
۱۴) دانشجویان و حواریون استاد رائفی پور و عباسی
۱۵) آنهایی که به دولت روحانی می گویند لیبرال و نئولیبرال
۱۶) همه آنهایی که دنبال سویه های جنسیتی در زبان و گفتارند؛ همان هایی که تا می گویی جوانمرد، می پرسند چرا نگفتی شیرزن!
۱۷) باورمندان به نقش آفرینی جدی کمیته ۳۰۰ و ایلومیناتی و الواژ (لژهای) فراماسونری
18) کسانی که از خرده بورژوا و پرولتاریا و خلق و زحمتکش و انقلاب مردمی زیاد استفاده می کنند.
۱۹) آنهایی که عکس پروفایلشان چه گوارا، استالین و داس و چکش و انبردست! و هر موجود سبیل دار است.
یک جزیره را در نظر بگیرید که هر سال در آن ۱۰ نفر به دنیا میآیند. این ۱۰ نفر هر کدام ۵۰ سال زندگی میکنند و بعد همه با هم میمیرند. علاوه بر آن، درآمد مردمان این جزیره در سال اول زندگیشان ۱ دلار است، و هر سال درآمد آنها ۱۰
۲. درصد زیاد میشود. بنابراین سال دوم درآمد آنها ۱.۱، سال سوم ۱.۲۱ و سال ۵۰ ام صد و شش دلار (۱.۱ به توان ۴۹) خواهد بود. تا اینجای کار در داستان ما هیچ «نابرابری اقتصادی» ای وجود ندارد. همه متولد میشوند، هر سال درآمد یکسانی دارند و بعد از ۵۰ سال هم میمیرند.
حالا بیایید با
۳. هم دینامیک این اقتصاد را فراموش کنیم و یک «عکس لحظهای» از این اقتصاد بگیریم و به شکل ایستا به آن نگاه کنیم. در یک لحظه خاص در این جزیره ۵۰۰ نفر زنده اند که ۱۰ نفر آنها متولد ۵۰ سال پیش اند، درآمدشان ۱۰۶ است و به زودی خواهند مرد، ۱۰ نفر آنها متولد ۴۹ سال پیش اند، درآمدشان ۹۷
۱. "امروز به ندرت می بینیم که ظهور و پیروزی فاشیسم در آلمان و ایتالیا را به حمایت های بورژوازی انحصارگر (شرکت های بزرگ) و کمک آنها به موسولیتی و هیتلر برای رسیدن به قدرت نسبت دهند یا آن را حاصل تناقض های درونی سرمایه داری بدانند. تردیدی نیست که بخش بزرگی از نخبگان محافظه کار (از
۲. جمله بسیاری صنعتگران و کارخانه داران) از هیتلر در بحران نهایی جمهوری وایمار حمایت کردند و بسیاری از "کسب و کارهای بزرگ" نیز از اقتصاد جنگ نازیها بهره مند بودند و سود خوبی می بردند و اینها در حافظه بسیاری از افراد حک شده است. با این حال امروز به خوبی می دانیم که تا چه اندازه آن
۳. بخش های بسیار بزرگی از جامعه آلمان که به قول ایان کرشاو، مورخ بنام بریتانیایی، "برای پیشوا خودشان را به آب و آتش زدند " متنوع و البته مصمم بودند. با توجه به طیف گسترده ای از شهروندان جامعه آلمان که با رژیم نازی همذات پنداری کردند، سخت نیست دریابیم همه گناه پیروزی ناسیونال