١/٨ استیون هاوکینگ در ٢١سالگی به دلیل نقص سیستم عصبی تقریبا به طور کامل فلج شد. در مصاحبه سال ٢٠٠۴ خود با نیویورک تایمز گفت از اینکه کتابهای او خوانده میشود بسیار خوشحال است. خبرنگار از او پرسید همیشه اینقدر روحیه خوبی داری؟ او پاسخ داد در ٢١سالگی توقع من از زندگی به صفر رسید.
٢/٨ هر چیز مثبتی بعد از آن پاداش و موهبت به حساب میاد.
فاصله بین توقعات آدمی و آینده احتمالی همیشه یک فاصله امنی است که از غافلگیر شدن آدمی جلوگیری کند تا آسیب روحی کمتری ببیند. اگر چه دلایل زیادی وجود دارد که آدمی خوشبین باشد، اما کلا آدمی به اخبار و پیشبینی منفی
٣/٨ واکنش بزرگتری نشان میدهد تا پیشبینی مثبت. بدبینی به آینده همهجایی و فراگیر است. میتوان آن را مزیت تکاملی دانست که انسان به وقایعی که میتوانست او را نابود کند و یا آسیب بزند، همیشه توجه بیشتری داشته. اتفاقات خوب و تحولات مثبت آهسته و تدریجی است، و چندان به چشم نمیآید.
٨/۴ اما بدبینی و اتفاقات ناگوار دقیقا روبروی دیدگان ما قرار میگیرد، و همیشه ناگهانی و تازه است.
بعد از فروپاشی اقتصادی ٢٠٠٨، در صفحه اول WSJ، معتبرترین رسانه اقتصادی، مقالهای از ایگور پنرن روسی منتشر شد که پیشبینی کرد آمریکا به زودی از هم فرو میپاشد.
٨/۵ ایالتهای آن جدا شده و به اتحادیه اروپا و کانادا و روسیه میپیوندند. اتفاقی که هرگز محقق نشد.
ژاپن بعد از جج٢ کشوری بود از لحاظ اقتصادی، نظامی، زیرساخت، و اجتماعی و فرهنگی از هم پاشیده. تصور کنید که شخصی میگفت که خوشبین باشید، طی چند دهه آینده اندازه اقتصاد ما ١۵ برابر
٨/۶ قبل از جنگ خواهد بود، طول عمر ٢ برابر میشود، به قطب تولید قطعات الکترونیک تبدیل میشویم. بخشی اوراق قرضه آمریکا را خریداری میکنیم، و نزدیکترین متحد ما خواهند بود. چه کسی باور میکرد؟ امری که محقق شد.
٧/٨ در دورانی که نوشتهها و مقالاتی منتشر میشد که پرواز انسان را غیرممکن میدانستند، برادران رایت در سال ١٩٠۴ اولین پرواز را انجام دادند. تا ۵سال هیچ انعکاس رسانهای نداشت و کسی اهمیت آن را پیشبینی نمیکرد. چند سال بعد به تدریج این اختراع روزگار آدمی را تغییر داد.
٨/٨ پیشرفت پزشکی طی چند دهه اخیر باعث شده مرگ قلبی ٧٠٪ کاهش یابد. به خاطر این پیشرفت، سالانه در آمریکا نیم میلیون نفر کمتر میمیرند. عددی که اصلا دیده نمیشود.
از کتاب psychology of money. ادامه و توضیحات بیشتر در این متن 👇
١/١٣ در روزهای آغازین جج٢ در آمریکا جو عمومی مخالف ورود به جنگ بود. در انگلیس هم درحالیکه اختلافها بر سر دخالت نظامی یا مصالحه با هیتلر در جریان بود، جورج اورول شهر به شهر میگشت و به نفع جنگ تبلیغ میکرد.
تظاهرات دانشجویی در برکلی آمریکا در حمایت از صلح ١٩۴٠👇
٢/١٣ اورول صلحطلبی را به نفع فاشیسم و کمک به جبهه مخالف میدانست، از دید او "هیچ راهی برای بیرون ماندن از بحران کنونی نیست. در عمل آنکه با ما نیست ضد ما است" البته هنگامی که بمبهای آلمان بر لندن فرود آمدند و آتش هواپیماهای ژاپنی پرل هاربر را روشن کرد، جنبش صلح خاموش شد.
٣/١٣ اگر یک دخالت نظامی شکست بخورد و به اهداف خود نرسد، کسانی که برای آن تبلیغ میکردند مواخذه خواهند شد. اما اگر موفقیتآمیز باشد، مخالفان جنگ و طرفداران صلح تقبیح نمیشوند. نمونه جرمی کوربین که مخالف جنگ بوسنی بود و حتی جنایتها رخ داده را انکار میکرد.
۶/١ در سال ١٩٨۴، فرد ناشناسی به جنیفر تامسون تجاوز کرد. با واکنش سریع پلیس، چند مظنون بازداشت شدند. در اداره پلیس، جنیفر با آن مظنونین که به صف شده بودند روبرو شد، و به سرعت و بسیار مطمئن رونالد کاتن را به عنوان متجاوز شناسایی کرد.
۶/٢،علیرغم اصرار رونالد به بیگناهی، اطمینان جنیفر هیأت منصفه را قانع کرد و رونالد به حبس ابد محکوم شد. در طی سالها از جنیفر بارها سوال شد که آیا توانایی بخشش رونالد را دارد و او گفت که هرگز، به شدت از او متنفر است و حتی اگر ممکن بود به رونالد آسیب فیزیکی وارد میکرد.
۶/٣ پس از ١٠سال، با آزمایش DNA بیگناهی رونالد ثابت و آزاد شد. فرد دیگری به جرم چند تجاوز که در همان زندان رونالد زندانی بود، متجاوز واقعی بود و همیشه از اینکه یکی از تجاوزهای او مخفی مانده برای دیگران تعریف میکرد. حالا طرفین مسأله بخشش یا نفرت بین جنیفر و رونالد عوض شد.
۶/١ سال ١٩۶٨، حدود ٣٠٠میلیون دانشآموز دبیرستانی در دنیا بود. ١٨میلیون در آمریکا، ٢٧٠هزار نفر در ایالت واشنگتن، ١٠٠هزار نفر در شهر سیاتل، و حدود ٣٠٠ نفر آنها در مدرسه لیکساید، تنها مدرسهای در دنیا که کامپیوتر داشت، حضور داشتند، از جمله بیل گیتس و پاول الن پایهگذاران مایکروسافت.
۶/٢ کتاب به موضوع شانس و ریسک در موفقیتها و شکستهای زندگی میپردازد که نقش بزرگی در تحولات تحولات فردی و دنیا دارند. این دو عامل در کنار استعداد و تلاش فردی مسیر زندگی آدمی را تعیین میکند. در گذشته به صورت کاملتر در مورد این مسأله نوشتم.
۶/٣ فصل بعد کتاب به مسأله پول و شادی میپردازد. نویسنده با ذکر چندین بررسی، عامل اصلی شادی و رضایت از زندگی را کنترل داشتن بر جریان زندگی، پیشبینیپذیر بودن آن، و اطمینان از تداوم شرایط عادی و دوری از اضطراب عنوان میکند. اینجاست که نقش پول مشخص میشود. با پول میتوان وقت خرید.
۶/١ خبری منتشر شده که نفر دوم القاعده در تهران توسط اسراییل به سفارش آمریکا ترور شده، که حاکی است از میزان نفوذ اسراییل به درون خاک ایران و اطمینان آنها از اشراف اطلاعاتی. امری که شاید بتواند تکلیف ترورهای هستهای را در ایران مشخص کند.
۶/٢ اینچنین عملیاتهایی حتما با برنامهریزی دقیق چند ماهه صورت گرفته، شامل شناسایی پوشش امنیتی منطقه، کنترل ساعت عبور هدف، ترافیک خیابانها، رفتوآمد مردم عادی، وضع هوا، ... . چه بسا که خیابان و خودرو L90 و ... هم در جایی شبیهسازی شده.
۶/٣ اینچنین عملیاتهایی بعد از تایید واحدهای طراحی در نهایت باید توسط نخستوزیر تایید شود، معروف به red paper، که بدون شک با اطمینان از خروج موفقیتآمیز عاملان آن امضا شده. موصاد جزیی از ساختار دموکراتیک اسراییل نیست و دستورالعملی ندارد،
۶/١ مستند Plot against the president روایتی است از زیر ذرهبین قرار گرفتن اطرافیان ترامپ برای یافتن ارتباط احتمالی با مداخله روسیه در انتخابات آمریکا. مستند از نگاه کمپین ترامپ نشان میدهد که چگونه FBI و برخی رسانهها برای تحقق این هدف تلاش کردند.
۶/٢ اگرچه سازمانهای اطلاعاتی بر نقش مخرب روسیه بر جریان انتخابات همنظر بودند، اما بعد از مدتها کشمکش و جنجال رسانهای، اتهامی متوجه کمپین ترامپ نشد. بخش جالب مستند مایک فلین نظامی بازنشسته و رییس سازمان اطلاعات ارتش DIA زمان اوباما بود. چندان با سیاست خارجی اوباما موافق نبود.
۶/٣ مخالف برجام بود و نسبت به دست کم گرفتن خطر جا هشدار داد. در شهادتی در کنگره از بیاعتنایی کاخ سفید نسبت به خطر مسلمانهای رادیکال یعنی القاعده انتقاد کرد. معتقد بود کاخ سفید باید قبل از همه در سوریه وارد شود پیش از اینکه شرایط از نقطه بیبازگشت عبور کند.
۴/١ امروزه اختلال سیستم عصبی به عنوان ریشه بیماری صرع شناخته شده است. ١قرن قبل نوعی از بیماری ذهنی و حتی قبل از آن عفونتی قابل انتقال و یا ناشی از استمنا و رابطه جنسی زیاد تصور میشد. اما در سال ١۴٨٧ دو عالم دینی با مطالعات عمیق خود در زمینه سحر و جادو عامل دیگری را معرفی کردند.
۴/٢هنریک کریمر و جیکوب اسپرنگر آلمانی در کتابی که منتشر کردند به تعریف جادو، چگونگی شناسایی، و نحوه مقابله با آن پرداختند. دقیقترین راه برای تایید یک جادوگر چیست؟ اگر توسط شیطان تسخیر شده باشد، بدن فرد به خاطر نیروی اهریمنی شیطان به تشنج میافتد. منبع آنها داستانی در انجیل بود.
۴/٣ فردی پسر بیمار خود را به نزد مسیح میبرد که او را درمان کند. پسر در برابر مسیح تشنج میکند و از دهان او کف خارج میشود. مسیح پی میبرد که روحی خبیث در بدن پسر نفوذ کرده و به آن دستور خروج میدهد. پسر آرام میشود. کتاب این عالمان دینی همزمان با معرفی دستگاه چاپ بود