رشته توييت (همراه با كمى خنده). ادعا: از خيلى جهات، سوئد با ايالت كروليناى شمالى آمريكا برابر است! براى دوستان پروگرسيو، اين ادعا شايد عجيب و ابلهانه باشد، ولى بياييد به ارقام نگاه كنيم:
جمعيت سوئد ١٠.٤ ميليون نفر و جمعيت كروليناى شمالى ١٠.٥ ميليون نفر است. توليد ناخالص ملى سوئد در سال جارى ٥٢٩ بيليون دلار و در سال پيش براى كروليناى شمالى ٥٩٢ بيليون دلار (هر دو به دلار جارى) بود. درآمد سرانه سوئد ٥٠.٣٣٠ دلار و براى كروليناى شمالى حدود ٥٦.٠٠٠ دلار بود.
بزرگترين شركت هاى تجارى سوئد اگر اشتباه نكنم ولوو (درآمد: ٥٣ بيليون دلار، دارايى ٦٥ بيليون دلار) و اريكسون (به ترتيب ٢٨ و ٣٥) هستند. در مقايسه، بزرگترين شركت كروليناى شمالى، بانك آمريكا (به ترتيب ٩١ بيليون و ٢.٥ تريليون دلار) به مراتب بزرگتر است.
دفتر مركزى ١٥ شركت از بزرگترين ٥٠٠ شركت ايالات متحده در كروليناى شمالى است.
از نظر رده بندى جهانى دانشگاه ها، دو دانشگاه برتر سوئد كارولينسكا و لوند در رده ٣٦ و ١٠٣، و دو دانشگاه برتر كروليناى شمالى، دوك و چپل هيل در رده ٢٠ و ٥٤ هستند.
البته شمار بيليونرهاى سوئد كه در رده ثروتمندترين هاى جهان هستند با ٣١ عضو از بيليونرهاى كروليناى شمالى (كمتر از ١٠ نفر) بيشتر و بيليونرهاى سوئد پول دار ترند.
همچنين سوئد تعداد به مراتب بيشترى برنده جايزه نوبل دارد (٣٢ نفر در برابر ٣ نفر در كروليناى كه من مى دانم). برابرى درآمد در سوئد بيشتر است، ولى فقر تقريبا برابر است: در سوئد ١٦.٤٪ و كروليناى شمالى ١٣.٦٪ جمعيت است. البته تعريف خط فقر بين كشورها متفاوت است و اين مقايسه معنى دار نيست
حالا بياييد به اين گزاره ها ايراد بگيريد!
تعداد اسلحه گرم ثبت شده در سوئد كمى بيش از ٢ ميليون است كه به نزديك ٦٠٠ هزار نفر تعلق دارد. تعداد اسلحه گرم ثبت شده در كروليناى شمالى ١٥٢ هزار است و نزديك ٢٨٪ خانوارها اسلحه دارند. ثبت اسلحه در كروليناى شمالى اجبارى نيست.
مقايسه ميان جمعيت مناطق شهرى: استكهلم: ٢.٣٨٣.٠٠٠، گوتنبرگ: ١.٠٢٥.٠٠٠، مالمو: ٧٤٠.٠٠٠. شارلوت و حومه: ٢.٧٢٩.٠٠٠، منطقه "مثلث پژوهش" (رالى-دورهام-چپل هيل): ٢.٢٣٨.٠٠، و تراياد (گرينسبرو و حومه): ١.٦٧٨.٠٠٠ نفر.
براى اين كه لج پدر و مادرها را هم دربياورم: شركتى كه "فورت نايت" را توليد كرده، در شهر "كرى" در حومه پايتخت ايالتى، رالى، قرار دارد. موسس شركت هنوز ٥٠ سال ندارد ولى ثروتش حدود ٤ بيليون دلار است.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
هفته پيش بحث "شكست بازار" پيش آمد ولى نوروز بود و نتوانستم ادامه دهم. در اين رشته توييت كمى اين موضوع را دنبال مى كنم. نخست: "شكست بازار" (يك مبحث اقتصاد خرد) برابر "شكست سيستم قيمت" (كل سيستم اقتصاد بازار) نيست. سپس پرسش اين است كه چرا شكست بازار پيش مى آيد.
سه دليل عمده را مى توان شمرد: ١) بيمه ناقص ٢) عوامل برونى ٣) لزوم عرضه كالا و خدمات عمومى. اين سه مبحث هم پوشانى دارند ولى هم پوشانى كامل نيست. به مبحث بيمه توجه كنيد: بيمه خريد اقساطى يك قرارداد است كه در صورت وقوع حادثه اى تعيين شده (بيمارى، مرگ و يا تصادف) مبلغ مشخصى مى پردازد
براى شدنى بودن چنين قراردادى، دانستن تابع توزيع آن حادثه (و در نتيجه احتمال وقوع آن) شرط لازم است. مرد ٥٥ ساله اى كه أضافه وزن دارد، سيگار مى كشد، ورزش نمى كند، كار دائم ندارد و از همسرش جدا شده، از مرد همسالش كه تندرست است، سيگار نمى كشد، كار دائم دارد و زندگى خانوادگى استوار
سال ها پيش، نوشته اى از تجربه مهاجران ليتوانيايى و لهستانى در شيكاگو خواندم. نويسنده از تجربه ديدن برنامه هاى تلوزيون محلى مى گفت. ظاهرا پايه برنامه هاى سياسى دعوت از مخالفين و موافقين يا معتقدان به همزيستى با اتحاد شوروى و بحث ميان آنان بود.
نويسنده از اختلاف ميان روش گفت و گو و حتى آراستگى مهمانان مى گفت. از يك سو پيرمردانى خشمگين، با لباس هاى كهنه يا خارج از مد، به طرف داران و ماله كشان اتحاد شوروى مى تاختند. از سوى ديگر، روشن فكران خونسرد، خوش گفتار، و خوش لباس، با انبوهى از القاب، به محتوم بودن سوسياليزم و
لزوم پذيرش اتحاد شوروى به عنوان واقعيت ملموس گفته، و مخالفان شوروى را به عنوان سنگواره هاى سياسى كه از دنيا و تفكر روز عقب هستند، دست مى انداختند. نويسنده، به عنوان فرزند مهاجران ليتوانيايى، از دشوارى جدى گرفتن مخالفان شوروى در يك رسانه تصويرى مى گفت.