#آکادمی_خسته
بخش چهارم: بودجه بر باد
بودجه‌ی استادها، که ازش حقوق دانشجو و خرج سفرها و امکانات و ... رو می‌دن، دادنی نیست بلکه گرفتنی‌ست و باید روزها وقت گذاشت و proposalها نوشت و از فلان شرکت و دولت و شهرداری بودجه گرفت برای پژوهش روی فلان مساله‌ها. خوب عیبیش چیه؟ (۱)
بخش چهارم: بودجه بر باد
بودجه‌ی استادها، که ازش حقوق دانشجو و خرج سفرها و امکانات و ... رو می‌دن، دادنی نیست بلکه گرفتنی‌ست و باید روزها وقت گذاشت و proposalها نوشت و از فلان شرکت و دولت و شهرداری بودجه گرفت برای پژوهش روی فلان مساله‌ها. خوب عیبیش چیه؟ (۱)
https://twitter.com/kian1024/status/1336712730041053186
اینه که عمدتا کار به درد بخوری از این همه پول و زحمت درنمی‌آد و همه هم اینو می‌دونن و باز ادامه داره. یعنی بودجه‌ایست که از طرف شرکت/دولت/شهرداری/... باید به اسم «پژوهش» صرف بشه و می‌شه. آورده‌اش؟ چندتا مقاله و البته سفر به نصف دنیا! آورده‌اش برای منبع بودجه؟ آها، اون هیچی. (۲)
مثال: استادِ بنده از چندین شرکت و نهاد معروف بودجه داشت تا براشون پژوهش کنه ولی نامشون یا نیازهاشون برای ما هنگام جهت‌دهی به پژوهش‌هامون اصلا مطرح نبود. تنها در پایان مقاله می‌گفتیم با حمایت اونا بوده.
مثال: گروهی از استادانِ نامیِ دانشگاهِ نامیِ ما، از شهرداری تورنتو ... (۳)
مثال: گروهی از استادانِ نامیِ دانشگاهِ نامیِ ما، از شهرداری تورنتو ... (۳)
... بودجه‌ی هنگفت گرفته بودند برای پژوهشِ چند ساله در هوشمندسازی ترافیک. هدف؟ خوروندنِ پژوهش‌های تخیلی خودشون/خودمون: اتصال خودروها و تشکیل شبکه‌ی ad hoc (که زمینه‌ی تخیلیِ مقاله‌دهیِ فلان استاد بود) و پیغام دهی pub/sub روی شبکه‌ی overlay از حس‌گرهای جاده‌ای (که زمینه‌ی ... (۴)
... فلانی بود) و حتی مساله‌های video streaming و ... طبیعتا هیچ‌کدومش به هیچ دردی نمی‌خورد و به هیچ‌جا نرسید.
برای خواننده‌ی ناآشنا: انگار کسی که چسب دوقلوی کاردستی‌سازی دستشه و دنبال سوژه می‌گرده، پروژه‌ی پُل‌سازی برداره.
و چنین چیزهایی در آکادمی، عجیب نیست بلکه معموله. (۵)
برای خواننده‌ی ناآشنا: انگار کسی که چسب دوقلوی کاردستی‌سازی دستشه و دنبال سوژه می‌گرده، پروژه‌ی پُل‌سازی برداره.
و چنین چیزهایی در آکادمی، عجیب نیست بلکه معموله. (۵)
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
