یکی از اجزای جالب موشکهای بالستیک و دیگر موشک ها، بالکهای مشبک هستند که به عنوان مثال شما می توانید این بالکها را در عکس زیر در موشک بالستیک تچکا ببینید که توسط آن دو شب پیش در سوریه حمله فوق سنگین و درد آوری از طرف نیروهای روسی و سوری به دزدان نفت
سوریه در شمال این کشور انجام شد که طی آن دست کم ۲۰۰ تانکر سوخت منهدم و تعدادی کشته شدند. در عکس زیر، سمت چپ بالکهای مشبک و در سمت راست بالکهای معمولی را میبینید.
بر خلاف بالکهای معمولی که به موازات جریان هوا قرار گرفته اند، بالکهای مشبکی یا شبکه ای، عمود بر جریان هوا هستند و بدین ترتیب به هوا این امکان را میدهند که از سلولهای شبکه عبور کنند. این مشبکها دارای ساختاری قوی هستند که اجازه می دهند دیواره درونی نازک باشند
و به همین دلیل این بالک ها سبک تر و مقرون به صرفه تر هستند. اما دلیل اصلی استفاده از بالکهای مشبکی در موشکهای بالستیک زمین به زمین یا موشک های هوا به هوا بخاطر نیاز کمتر به نیرو (گشتاور) برای چرخاندن بالکها در حین پرواز میباشد.
در بالکهای معمولی (که به موازت جریان هوا قرار گرفته اند) از مکانیسم سروو (Servo) استفاده می شود که در آن باید به مراتب نیروی بیشتری را برای چرخاندن بالک در سرعت های سوپرسونیک تولید کرد که این خود باعث نیاز به سروو بزرگ تری (به منظور چرخاندن بالک) در موشک می شود.
اما در بالکهای مشبکی از آنجا که این بالکها (عمود بر جریان هوا) اندازه یا عرض کمتری نسبت به بالکهای معمولی دارند، این باعث می شود که نیاز به نیروی کمتری برای چرخاندن آنها باشد و به این دلیل سرووهای کوچک تری کفایت می کنند! در واقع مشکل بالکهای معمولی این است
که سطوح نسبتا طولانی هستند و به دلیل نیروی ایجاد شده روی بالک در سرعتهای سوپرسونیک توسط توده هوا، چرخاندن آنها (به منظور هدایت موشک) به صورت قابل توجهی سخت تر میشود، مشکلی که در بالکهای مشبکی بسیار آسان تر میشود.
همچنین اندازه کوچک بالک های مشبکی امکان اینکه بالک در زاویه حمله بالا گیر کند را نسبت به بالکهای معمولی به صورت چشمگیری کاهش می دهد و بدین ترتیب در بالکهای مشبکی کنترل بالک افزایش می یابد!
نکته مهم دیگر در ارتباط با اصطکاک است. به دلیل اینکه بالکهای مشبکی، همان طوری که در بالا گفته شد، دارای دیوارههای نازک هستند، اصطکاک تولید شده با هوا در سرعت های پایین تر از سرعت صوت بیشتر از اصطکاک در بالکهای معمولی نیستند زیرا این بالک ها مشبکی هستند
و جریان منظم عبور هوا را خیلی کم مختل میکنند، در واقع در سرعت های پایین تر از سرعت صوت هر دو بالک، هم مشبکی و هم معمولی از نظر عملکرد اصطکاکی و کنترلی یکسان هستند. اما در سرعتهای نزدیک به یک ماخ دیگر این گونه نیست زیرا اصطکاک به صورت چشمگیری به دلیل موجهای شوک ایجاد شده
در بالکهای مشبکی افزایش و کنترل روی بالک کاهش پیدا میکند. لازم به ذکر است که در سرعتهای نزدیک به یک ماخ، جریان هوا در این بالکهای مشبکی می تواند به سرعتهای سوپرسونیک تسریع بشود که بدین وسیله موجهای شوک نرمالی را در درون مشبکها ایجاد می کند که خود جریان هوای ورودی را
بلاک میکنند و بدین گونه به افزایش اصطکاک این بالکها کمک می کنند! و یا حتی بد تر، اگر سرعت موشک به کمی بیشتر از یک ماخ ( یعنی تا ۱.۳ ماخ) افزایش پیدا کند، این موج شوک نرمال در درون مشبک تبدیل به یک موج کمانی جلوی مشبک می شود و هوای ورودی را مجبور میکند به
دور مشبک انحراف پیدا کند و بدین گونه این بالک مشبکی (در این سرعت کمی بیش از یک ماخ) اصطکاک را باز بیشتر و کنترل روی بالک را کمتر میکند! اما به محض اینکه موشک سرعت سوپرسونیک پیدا میکند، وضعیت تغییر میکند. در سرعتهای بالای ۱.۳ ماخ، موجهای شوک نرمال از بین می روند و با
موجهای شوک مایل با زاویه کم جایگزین می شوند! به عبارت دیگر، موجهای شوک مایل در زاویه کم دیگر با دیوارههای مشبک انعکاس پیدا نمیکنند و بدون برخورد مجدد از مشبک عبور میکنند! این رفتار باعث می شود که اصطکاک کاهش پیدا کند و کنترل روی بالک نسبت به بالکهای معمولی بسیار بیشتر شود!
در تصور زیر میتوانید موجهای شوک ایجاد شده در سرعتهای مختلف نسبت به سرعت صوت را ببینید.
از آنجایی که این بالکهای مشبکی کوچک هستند (در واقع عرض کوچک دارند) راحت هم می توانند به بدنه موشک تا و خوابانده شوند که این خود مزیت خوبی برای موشکهای هوا به هوا است که باید در دهلیز جنگندهایی مثل F22 و F35 قرار گیرند و همچنین کلا برای ذخیره و جابجایی راحت تر موشک ها.
اما این بالکها با همه این مزیتها در سرعتهای سوپرسونیک (اصطکاک کم، کنترل خوب روی بالک، سبکتر بودن، هزینه کم، قابلیت جای گیری در دهلیز، ذخیره و جابجایی آسان) یک عیب بزرگ دارند و آن هم بازتاب راداری زیاد موشک ها با بالکهای مشبکی است که طراحان را مجبور به استفاده از
این بالکها بیشتر در برد کوتاه در موشکهای زمین به زمین میکند که البته این مشکل هم میتواند با استفاده از مواد جاذب به عنوان پوشش برای مشبکها رفع شود. اما در کل از آنجایی که استفاده از این بالکهای مشبکی امکان مانور بالا در سرعتهای سوپرسنیک و زاویه حمله بالا را
فراهم میسازد، همچنان مورد توجه قرار دارند!
برای اطلاعات بیشتر در این زمینه دوستان میتوانند کتاب بالکهای مشبک از طراحی تا ساخت، ترجمه پژوهشکده شهید اسلامی از روسی به فارسی را بخوانند!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
یکی از اجزای اصلی بمب هستهای که به نظر میرسد ایران هم در اوایل سال ۲۰۰۰ تا اواخر سال ۲۰۰۳ میلادی در سایت نظامی پارچین روش کار کرده، منبع نوترونی است که آغاز گر زنجیره هستهای در بمب هستهای است. این منبع نوترونی که می تواند دوترید اورانیوم (UD3) باشد، تشکیل شده
از اورانیوم و دوترون است که در اینجا اورانیوم نقش حامل دوترون ها را بازی میکند. از آنجایی که دوترید اورانیوم از عمر طولانی برخوردار است تا تجزیه بشود، یک گزینه مناسبی نسبت به سایر منابع برای تولید نوترونها در بمب می باشد.
همان طور که در تصویر زیر میبینید، در طراحی اعدایی از بمب هستهای ایران که مطرح است، این منبع نوترونی در مرکز بمب هستای قرار گرفته و با اورنیوم ۹۰ در صد غنی شده پوشیده شده است.
مک کنزی در برنامه ۶۰ دقیقه کانال CBS آمریکا رسما اعلام کرد که لحظه رسیدن سردار به فرودگاه بغداد را به صورت زنده با پهپاد دنبال میکرده و دیده که سردار سلیمانی از هواپیما پیاده شده، و شخصا به مرکز کنترل پهپاد دستور حمله را داده است! مک کنزی:
<<TAKE YOUR SHOT, WHEN YOU GOT HIM >>
این فرمانده تروریست آمریکایی، همچنین ادعا میکند که اگر آمریکایی کشته میشد، ما برای انتقام نقشه داشتیم.
همچنین میگوید که آمریکاییها صبر کردند تا ایرانیها آخرین عکسهای هوایی پایگاه را دانلود کنند (برای اینکه فکر کنند که باند پایگاه پر از هواپیما است که مثلّا ایرانیها فکر کنند دارند هواپیماهای آمریکایی را نابود میکنند و پرسنل آمریکایی را میکشند ) بعد دستور تخلیه داده!
از آنجایی که اسرائیل در حال توسعه سایت هسته ای دیمونا است و خبر آن در چند روز اخیر منتشر شد، از این بهانه استفاده میکنیم و در این رشته توییت به این سایت هسته ای و نقش آن در برنامه سلاح هسته ای اسرائیل میپردازیم.
این سایت شامل تعدادی تأسیسات هسته ای مخفی برای تولید پلوتونیوم، از جمله یک رآکتور آب سنگین، یک کارخانه ساخت سوخت، و یک کارخانه جداسازی پلوتونیوم است که همگی در دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ توسط فرانسه فراهم شد. بنا به گزارش ها این سایت همچنین حاوی امکاناتی است که به احتمال زیاد
در استخراج و تصفیه تریتیوم، تولید لیتیوم و غنی سازی اورانیوم، حداقل در مقیاس تحقیق و توسعه نقش داشته است. منبع پولتونیوم اسرائیل یک رآکتور در دیمونا است. قبل از اینکه پولتونیوم در یک سلاح هسته ای قابل استفاده باشد، باید از نظر شیمیایی از سوخت تابش شده رآکتور جدا شود.
۱۶ دسامبر ۲۰۲۰ ایران به آژانس اعلام کرد که فعالیتهای مرتبط با تحقیق و توسعه فلز اورانیوم را با استفاده از اورانیوم طبیعی آغاز میکند، پیش از اینکه فلز اورانیوم با غنای ۲۰ درصد اورانیوم ۲۳۵ برای راکتور تحقیقاتی تهران تولید کند.
فلز اورانیوم به گونه ای که ایران گفته، در مرحله دوم از سه مرحله تولید خواهد شد.
در ۱۰ ژانویه ۲۰۲۱، ایران به آژانس اطلاع داد که نصب تجهیزات مورد نیاز در FPFP (نطنز) برای مرحله اول این فرایند انتظار می رود تا ۴ تا ۵ ماه دیگر تکمیل شود و از آنجا که دو مرحله دیگر این روند هنوز در مرحله طراحی قرار دارند، جدول زمانی در دسترس نیست. در ۲ فوریه ۲۰۲۱، IAEA
جزئیاتی در مورد سانتریفیوژهای پیشرفته در سایت نطنز ولی این بار در Pilot Fuel Enrichment Plant:
بر اساس گزارش آژانس ایران بخشی از این تأسیسات را به زیر زمین به ساختمان (A1000) منتقل کرده. در تاریخ ۷ فوریه ۲۰۲۱ ایران نصب زیرسرها برای ۱۸ آبشار به منظور تحقیق و
توسعه در این ساختمان تمام کرده. ایران همچنین در تاریخ ۱۷ فوریه ۲۰۲۱ در تأسیسات Pilot Fuel Enrichment Plant در نطنز در خط ۲، ۳، ۵ مشغول تست بر روی سانتریفیوژهای نسلهای مختلفی از جمله IR-۲m, IR-۴, IR-۵, IR-۶, IR-۶m, IR-۶s, IR-۸, IR-۸B, IR-s و IR-۹ بوده است.
ایران در خط یک این سایت سانتریفیوژهای نسل IR-۱ که خراب شده بودند را با سانتریفیوژهای نسل IR-۵ و IR-۶s در آبشار ۱۷۲ تایی جایگزین کرده. آژانس در تاریخ ۱۳ فوریه ۲۰۲۱ تائید کرده که ایران مشغول نصب این سانتریفیوژها در خط یک است. این آبشار توان تفکیکی بالغ بر ۷۲۷ کیلوگرم SWU در سال