مردی که با همسرش بسیار صمیمی بود و زندگی خوشی داشت به بازار رفت تا غلامی برای کمک به زندگی شان بخرد، پس از انتخاب غلام، از فروشنده احوال او را پرسید.
وی گفت: این غلام عیبی ندارد، جز این که سخن چین است.
خریدار نیز این عیب را مهم ندانست و او را خریداری کرد.
پس از مدتی روزی غلام در صدد سخن چینی برآمد؛ از این رو به خانم مولایش گفت: همسرت تو را دوست ندارد و تصمیم گرفته همسر دیگری اختیار کند و اگر هنگام خواب، چند تار مو از زیر گردن او ببری و بیاوری، من او را سحر میکنم تا از کارش منصرف شود و باز هم تو را دوست بدارد، آن گاه بی درنگ..
۲)
خود را به مولایش رساند و گفت: همسرت رفیقی پیدا کرده و تصمیم دارد هنگام خواب سرت را ببرد.
شوهر به خانه آمد و خود را به خواب زد، وقتی همسرش کارد را نزدیک گردن او برد از جا پرید و او را کشت. وقتی خویشان زن خبردار شدند آمدند و شوهر را کشتند و به دنبال آن، همه به جان هم افتادند و
۳)
درگیری میان آنها ادامه یافت!
میان دو کس جنگ چون آتش است
سخن چین بدبخت هیزم کش است
کنند این و آن خوش دگرباره دل
وی اندر میان کوربخت و خجل
میان دو تن آتش افروختن
نه عقل است و خود در میان سوختن
عمرو عاص که مردی زیرک و سیاست باز بود، نامی از بزرگترین حیله بازیهای او در تاریخ ثبت است. او وقتی، جناب جعفر طیار برادر امیر مؤمنان (ع) از طرف پیامبر اکرم و با گروهی به حبشه رفتند، با حیله ای به حبشه رفت و به نجاشی گفت:
مردی را دیدم که از حضور شما خارج شد، او فرستاده ی دشمن است، اجازه بده او را بکشیم تا انتقام خود را از آن گرفته باشیم
زیرا اینها به بزرگان ما بسیار توهین کرده اند
نجاشی ناراحت شد و سیلی محکمی به صورت عمرو عاص نواخت! از وقتی که عثمان را کشتند
اکثر حیلهها و فتنههای او از قبیل:
۲)
قرآن بر نیزه کردن در جنگ صفین، نماز جمعه را چهارشنبه خواندن، ذبح کدو همانند گوسفند، زبان در دماغ کردن به عنوان یک سنت و... همه از ناحیه ی این مرد حیله گر تاریخ صادر شد و مردم بی عقل شام هم بی چون و چرا عمل میکردند تا وقتی که شنیدند علی بن ابی طالب (ع) را در محراب عبادت کشتند
کوتاه ولی قابل تأمل:
مترجم استانداری شیراز تعریف می کرد در زمان استانداری آقای دانش منفرد،قرار بود قاضی القضات کشور سودان به شیراز بیاید من واستاندار به فرودگاه قسمت تشریفات رفتیم! وقتیکه هواپیما به زمین نشست، پای پلکان رفتیم! قاضی القضات سودان را به قسمت تشریفات آوردیم!
اوایل شهریور ماه میوه های مختلف شیراز رسیده بود! سبدی از انواع میوه در قسمت تشریفات روی میز گذاشته بودند! هرچه تعارف به مهمان کردیم چیزی نخورد! به استانداری آمدیم، باز انواع میوه ها و تنقلات و غیره آماده بود، استاندار خیلی اصرار کرد ولی باز رییس قوه قضاییه سودان میل نکردند!
۲)
بالاخره استاندار جلسه داشت، مترجم همراه رییس قوه قضاییه سودان برای سرکشی پر بازدید به دانشکده حقوق می روند! مترجم از او می پرسد، چرا با اینکه زیاد به شما تعارف شد ولی چیزی نخوردید!؟ می گوید من از کشور سودان آمده ام که مردم آن فقیر هستند و دسترسی به انواع میوه را ندارند، اگر..
مرد سیرفروش گفت:قدری از این سیرها ببر که از سیر به سلامتی راهی ست
و من به یاد آوردم که از سیری به دلیری هم راهی ست؛ زیرا که مولانا فرموده بود:
دیده سیر است مرا ، جان دلیر است مرا، زَهره شیر است مرا...
آدم سیر که باشد دلیر هم می شود، اما نه سیری معده
که سیری جان؛ گرسنگی، ضعف و زبونی می آورد؛ نه فقط گرسنگی تن که گرسنگی «من».
اما « گرسنگیِ من »حتی اگر همه جهان را هم بخورد ،برطرف نمی شود، زیرا که کوزه چشم حریصان به این آسانی ها پر نخواهد شد و سعدی بود که گفت:
چشم تنگِ دنیادوست را یا قناعت پر کند یا خاکِ گور ...
۲)
«آز» تنها اسم یک رذیلت نیست در آدمی که قرن ها پیش در ادب فارسی نام دیوی بوده است که هر چه می خورده، سیر نمی شده است!
حرص و آز و سیری ناپذیری، بیماری سخت و صعب العلاجی ست که دارویی جز خرسندی ندارد و علاجش فهم داشته ها و قدر دانستن دارایی ها و نعمتها و فرصتهای خویش است.
🔴 «دیپ فیک» (deepfake)، ترفندی خطرناک برای تحریف واقعیت...
«دیپ فیک» یا «جعل عمیق» به ویدیوهایی اتلاق میشود که در آنها با استفاده از نرم افزارهای هوش مصنوعی مجموعهای از فیلم ها و عکسهای یک شخص خاص را ترکیب کرده و تغییر داده و حرکات و گفتاری برای آن فرد تولید...
میکنند که در اصل وجود خارجی ندارد و آن فرد در دنیای واقعی آن حرکات یا گفتار را انجام نداده است. کارکرد «جعل عمیق» در ویدیو یا فیلم را میتوان عینا همچون کارکرد فوتوشاپ بر روی عکسها تشریح کرد.
با استفاده از این فناوری می توان صدایی مشابه یک فرد را روی یک شخصیت گذاشت و سپس...
۲)
حرکات لب او را با صدا منطبق کرد.
تهدید دیپ فیک Deepfake چه قدر جدی است؟
قطعا این فنآوری میتواند در آینده چالش بسیاری خصوصا در حوزه سیاست ایجاد کند.تا جایی که عدهای اعتقاد دارند که جنگ جهانی سوم با یک ویدیو جعلی به راه خواهد افتاد
از هند فیلی آوردند و به خانه تاریکی بردند و مردم را به تماشای آن دعوت کردند
مردم در آن تاریکی نمیتوانستند فیل را با چشم ببینید
ناچار بودند با دست آن را لمس کنند.
کسی که دستش به خرطوم فیل رسید.
گفت: فیل مانند یک لوله بزرگ است.
دیگری که گوش فیل را با دست گرفت گفت:
فیل مثل بادبزن است. یکی بر پای فیل دست کشید و گفت:
فیل مثل ستون است. و کسی دیگر پشت فیل را با دست لمس کرد
و فکر کرد که فیل مانند تخت خواب است.
آنها وقتی نام فیل را میشنیدند هر کدام گمان میکردند
که فیل همان است که تصور کردهاند.
۲)
فهم و تصور آنها از فیل مختلف بود و سخنانشان نیز متفاوت بود.
اگر در آن خانه شمعی میبود، اختلاف سخنان آنان از بین میرفت.
ادراک حسی مانند ادراک کف دست، ناقص و نارسا است.
نمیتوان همه چیز را با حس و عقل شناخت.
گاهی دیدن هم لازم است.
گویند؛روزی "مطربی" نزد "مرحوم کرباسی" که از علمای "عهد فتحعلی شاه" بود آمد و حکم شرع را در مورد "رقصیدن" پرسید.
کرباسی با عصبانیت جواب داد:
"عملی است مذموم و فعلی است حرام."
مطرب پرسید:
"حضرت آقا، اگر من دست راستم را بجنبانم حرام است؟"
مرحوم کرباسی گفت: "خیر!"
مطرب پرسید: "اگر دست چپم را بجنبانم؟!"
مرحوم کرباسی گفت: "خیر!"
سپس مطرب از "حکم شرعی" در مورد تکان دادن پای راست و چپ پرسید و هر بار مرحوم کرباسی گفتند: "خیر" ایرادی ندارد.
اصولا دست و پا برای "جنبانده شدن" خلق گشته اند.
مطرب که منتظر این فرصت بود
۲)
از جای خود بلند شد و در مقابل دیدگان بهت زده مرحوم کرباسی و حاضران مجلس "شروع به رقصیدن کرد" و گفت:
"حضرت آقا، رقص همان تکان دادن دست ها و پاهاست که فرمودید حرام نیست.
مرحوم کرباسی در جواب گفت: