1.نقد کنید: به زمین و زمان ناسزا بگوید و ناله کنید. هر مصیبتی را به سرمایه داری نسبت دهید، جنگ، قحطی، سرکوب، استثمار، نابرابری اقتصادی و تخریب محیط زیست گزینه های خوبی اند.
2.رویابافی کنید: یک سوسیالیسم آرمانی و تخیلی تصویر کنید که در آن همه چیز دموکراتیک، صلح آمیز، برابر و بدون تبعیض است. یادتان نرود خاطر نشان کنید در این بهشت همه چیز دولتی است، ولی وارد جزئیات نشوید. به ویژه در مورد اینکه در واقعیت چطور این بهشت بناست محقق شود، مطلقا حرفی نزنید.
3.ندیده بگیرید: اقتصاددان ها، دانشمندان علم سیاست و مورخان در مورد امکان ناپذیری سیستم مطلوب شما زیاد حرف می زنند، ولی توجهی نکنید و آنها را نادیده بگیرید. در مورد اهمیت مالکیت خصوصی و بازار زیاد می شنوید، ولی حرف خودتان را بزنید و کوتاه نیایید.
4.همبستگی ایجاد کنید: چند حکومت نظیر چین، روسیه و کوبا که در گذشته پا در مسیر سوسیالیسم را گذاشته اند را انتخاب کنید و مدام از آنها یاد کنید، اگر فلان دولت سوسیالیست در انتخابات پیروز شد و سرکار آمد، حواستان باشد که از برخی سیاست های آن که به دردتان می خورد برای مدتی تعریف کنید.
5.محکوم کنید: وقتی تکلیف عروس های تعریفی (رژیم های گام قبلی) مشخص شد و جنگ و قحطی و سرکوب و استثمار آنها خود را نشان داد، به مداخله خارجی، تحریم کشورهای سرمایه داری و ضدانقلاب های داخلی اشاره کنید و آنها را محکوم کنید.
6.انکار کنید: اگر دیدید کار جدی تر از این حرف هاست که بشود همه مشکلات را به مداخله خارجی و تحریم و مانند آن نسبت داد، شدت و وخامت مشکلات را انکار کنید و اگر ممکن بود کلا زیر میز بزنید.
7.نام ها را عوض کنید: اگر دید کار افاقه نکرد و رژیم های سوسیالیست آنقدر تباهی به بار آورده اند که نمی شود فرافکنی کرد و امکان انکار هم نیست، خود را نبازید، حق به جانب بگویید که آن رژیم ها سوسیالیست واقعی نبودند!
8.بازگشت به مرحله نخست
این نسخه مجرب را به کار بگیرید، جواب پس داده است، والله اعلم.
الان یک خاطره جالب در کلاب هاوس شنیدم: دهه 60 بودجه یک پیوست ارزی هم داشته است که به منابع و مصارف ارزی اختصاص داشت، شورای نگهبان ایراد وارد کرده است در بودجه کشور مسلمان چرا باید از واحد پولی کفار استفاده کرد. العهدة علی الراوی.
تکمیلی از یکی از اهل فن:
صحیح است که بودجه یک پیوست سهمیه ارزی هم داشت. شورای نگهبان هم تا آنجا که من یادم می آید ایرادی وارد نکرد. مشکلاتی که ایجاد می شد یکی این بود که سهمیه تعیین شده در جدول ارزی اکثراً قابل تامین نبود و مثل ریال هم نمی شد از بانک مرکزی جبران کنند بنا براین
قانون شدن آن مشکل آفرین بود. دیگر این که دو نرخه بودن ارز سبب می شد که دستگاه ها سعی و رقابت کنند برای بودجه دلاری. قرار شد سازمان برنامه تقسیم منابع ارزی را متناسب با موجودی ارزی و نیاز دستگاه ها انجام دهد و جدول ضمیمه ارزی منتفی شود. مرحوم دکتر نور بخش مشکل را از سر خودش باز
"ویژگی مهندسیِ اصلیِ پول دستوری اینست که انگار پول فردا (یا همان وعده پولی آینده) به همان اندازه پول امروز معتبر است، دلیلش هم اینست که دولت آن تعهد را کرده است. چنین ترتیبات و وضعیتی در بازار آزاد دیری نمی پاید، ولی دولت با قدرت اجبار خود می تواند زمانی دراز آن را حفظ کند. دولت
می تواند همه تعهدات مالی فعلی را با انتقال آن به مالیات دهندگان آتی برآورده سازد یا آن را از طریق مالیات یا تورم از دارندگان فعلیِ پول دستوری تامین کند و البته حتی بر اساس قوانین تعیین پول رسمی می تواند جلوی رواج و استفاده از دیگر گزینه های پولی را هم بگیرد. استفاده دولت از اهرم
قدرتمندش (انحصار قانونی استفاده از زور) برای برآوردن تعهدات فعلی از طریق درآمدهای آتی در واقع به این معناست که انگار با دستور دولت بدهی به پول تبدیل می شود و البته بعد دولت پذیرش آن را الزام می کند و جلوی فروپاشی اش را هم می گیرد".
"البته در یک کشور ثروتمند دلایل خوبی هست که دولت حداقل هایی بیرون از بازار برای قربانیان فقیر آسیب دیده از حوادث طبیعی یا دشمنان که امکان تامین خودشان را ندارند فراهم آورد. اما نباید فراموش کرد که این ربطی به بازتوزیع درآمدها بر اساس اصول موهوم عدالت اجتماعی پیدا نمی کند
و البته به معنای لزوم ایجاد شغل برای افراد نیست تا در آمدی که فکر می کنند شایسته آنند را کسب کنند".
فون هایک
1. در سال ۲۰۱۷ کارلا استی تحلیل گر ژئوپلتیک مرکز پژوهش های جهانی شدن و خبرنگار دفتر مرکزی سازمان ملل به کره شمالی رفت. او کره شمالی را "نمونه موفق نظام سوسیالیستی" و "بهشتی برای کودکان" لقب می دهد که آموزش و بهداشت رایگان، به روز و عالی ارائه می کند:انتقال
2. دستاوردهای تمام اعجاب انگیز مردم و حکومت کره شمالی با کلام یا حتی تصویر اگر غیر ممکن نباشد بسیار دشوار است ... مردم کره شمالی در توسعه سوسیالیستی کشورشان قهرمانانه ثابت قدم بوده اند، ... مردم کره شمالی نمونه شکوهمند جامعه ای دموکراتیک و برابر به لحاظ اجتماعی و اقتصادی هستند.
3. کره شمالی همچنان مثالی از پیگیری شجاعانه عدالت اجتماعی و اقتصادی است ...
استی به ویژه تحت تأثیر پیشرفت این کشور در زمینه برابری جنسیتی قرار گرفت، هرچند استدلالش اندکی نامتعارف است: برای من عجیب بود ... که زنی پاشنه بلند سوزنی طلایی رنگ می پوشید... بعد با شگفتی متوجه شدم که
از اسماعیل بخشی و سلبریتیهای #نیشکرهفتتپه "قهرمانِ خیرخواه" نسازیم!
۱. شرکت کشتوصنعت نیشکر هفتتپه از ابتدای تأسیس دولتی و قبل از خصوصیسازی سالها زیانده بوده است. در دهساله منتهی به عرضه و واگذاری، ارزش بازدهی این شرکت و ارزش
ویژه دفتری آن منفی بوده؛ قبل از خصوصیسازی بدهیهای این بنگاه به حدود ۵۰۰ میلیارد تومان رسیده و همچنین شرکت با زیان انباشتهٔ حدود ۳۵۰ میلیارد تومان مواجه بوده است.
۲. با چنین وصفی، هیأت واگذاری (شامل وزارای اقتصاد و دادگستری و روسای اتاقهای بازرگانی و تعاون و همچنین دو نماینده
مجلس و وزیر مربوطه در کنار رییس سازمان برنامهبودجه) تصمیم گرفتهاند این شرکت به بخش خصوصی واگذار شود. سازمان خصوصیسازی برای واگذاری، روالی مشخص و مصوب داشته است. این شیوه، کامل و بیعیب نیست و میتوانسته بسیار بهتر از این باشد اما قانونی است. طی دهسال، هفت مزایده برگزار شده و
"few in the late 20th supposed it was possible to get trash collection or fire projection privately, both having been socialized in the late 19th century, until it was tried. In the Netherlands the postal service has been successfully privatized, even though for reasons of State
security the post worldwide had been a State monopoly for hundreds of years".
But leaping into the Supply Chain Fallacy, as Mazzucato does with both feet, makes it easy in modern circumstances of the massive State to conclude that the entrepreneurship of the State is necessary all over the place. One looks down the supply chain of any innovation for any