آزادی، جمهوری اسلامی*» و اینکه فردا ساعت ۱۰ صبح در *میدان ژاله* نهضت ادامه خواهد داشت.
برای ساواک مشخص شد که مسلسل ها برای *میدان ژاله* است و مأمورین از ساعت ۱۰شب در میدان ژاله مستقر شدند، اما حادثه ای روی داد که تمام برنامه های ساواک برای
ساعت ٩ شب پنج شنبه ۱۶شهریور *سفیر انگلستان* به کاخ نیاوران رفت و *شاه* را در جریان این مسلسل ها و تجمع مردم در میدان ژاله گذاشت و از او خواست با *اعلام حکومت نظامی در تهران* از کشته شدن مردم جلوگیری کند.
۱٧ شهریور ۵٧ از ساعت ۶ صبح در اطراف *میدان ژاله*، ٣ گروهان از گردان ۱۴۰ پیاده لشکر گارد که آموزش جنگهای خیابانی و ضدچریکی را دیده بودند مستقر شدند.
*گروه کیهان* بصورت کمیته مشترک با لباس شخصی در تردد بودند اما خبری از ازدهام و تظاهرات نبود تا
اینکه حدود ساعت ۱/۵ بعداز ظهر گزارش شد که تعدادی در *سه راه شکوفه* تجمع کرده اند.
*پرویز ثابتی با تیمسار اویسی* در تماس بود و از او خواسته بود کسی تیراندازی نکند.
*تیمسار اویسی* هم گفته بود نگران نباشید تمام سربازان *فشنگ مشقی* دارند فقط درجه داران
و افسران مسلح به فشنگ جنگی هستند و همه چیز تحت کنترل است.
تعداد جمعیت هر لحظه بیشتر میشد. جمعیتی *حدود هزار نفر* *از سه راه شکوفه به طرف میدان ژاله* در حرکت بودند و شعار «*استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی*» میدادند.
هنوز به میدان نرسیده بودند
که *رگبار مسلسل از پشت بامهای* مقابل *اداره برق میدان ژاله* بطرف آنها شلیک شد.
تعدادی رگبار مسلسل هم بطرف سربازان شلیک شد. مردم پا به فرار گذاشتند.
تعدادی هم از میان مردم شلیک میکردند.
فوراً مامورین مخفی ساواک، به داخل ساختمانها رفتند ولی کسانیکه
شلیک کرده بودند از پشت بامها متواری شده بودند.
تعدادی هلیکوپتر از هوانیروز به میدان ژاله اعزام شدند.
تمام این حادثه شایدفقط ۱۰ دقیقه طول کشید.
جمعیت پا به فرار گذاشتند و از کوچه های اطراف سه راه شکوفه متفرق شدند. مردم هم درب خانه های خود را
طبق آمار پزشکی قانونی *تعداد کشته ها ٨٧ نفر و مجروحین ٢۵۰ نفر* بود که با آمبولانس به بیمارستانها اعزام شدند.
مامورین مخفی ساواک درساعت ۴ بعد از ظهر خبر مهمی را گزارش کردند.
"*کسانیکه به مردم شلیک کردند
چریک فلسطینی تعلیم دیده و دارای مهارت در تیراندازی بودند*."
فوراً بنابدستور *پرویز ثابتی* پوکه فشنگها از روی پشت بامها جمع آوری و *گلوله ها* نیز که به مردم اصابت کرده بود در پزشکی قانونی و بیمارستانها جمع آوری شد.
*تمام پوکه فشنگها و
*اسلحه سازمانی ارتش ایران مسلسل ژ٣ بود و در ارتش ایران از مسلسل کلاشینکف استفاده نمیشد.*
*در حادثه ۱٧ شهریور تعداد ۱۱ نفر سرباز و درجه دار گارد کشته و ٨ نفر هم در اثر تیراندازی
صهیون واقع است.
نام این دره در زبان عبری (زبان یهودیان و دین یهود) گِهینوم بوده است
و از آنجایی که اعراب "گ" ندارند، آنها لغات را معرب می کنند یعنی "گ" را با "ج" جایگزین می کنند (مانند گرگان که در عربی جرجان می خوانند،
گوهر که جوهر و جواهر شده است).
این واژه گِهینوم به جهینوم و سپس به جهنم تبدیل شده است .
بله جهنم یک مکان واقعی و دره ای در نزدیکی شهر اورشلیم کشور اسراییل است
و برای همین است واژه ی "جهنم دره" در مثل پارسی هم وجود
بلیط رفت و برگشت به نیویورک آمریکا شده بود نزدیک ۴ هزار تومان . برای ما که دانشجو بودیم نصف بها حساب می کردند . یعنی ۱۹۵۰ تومان! صبحانه و نهار و شام بهمراه ویسکی درجه یک "شیواز" آبجو - آب پرتقال دسر شیرینی تازه
🔽
سالاد - میوه پرتقال و موز و سیب!
به مهماندارها میگفتیم:
ببخشید انار دون کرده ندارید؟!!
همیشه میگفتند: "انشالله بعدا"!
خیلی وقت ها از هواپیما در نیویورک پیاده نمیشدیم میگفتیم به کاپیتان بگوئید ما یک چرتی میزنیم تا برگردیم ایران!
اونهایی که با پرواز ۷۴۷ ایران ایر به
🔽
نیویورک رفته بودند میدانستند که
محل پارک هواپیماهای "ایران ایر" کنار پارکینگ "پان امریکن" بود . دوباره در برگشت چون ساعت ۱۰ صبح پرواز بود قهوه با کیک بعد آب پرتقال بعد نهار و بعد از ظهر انواع مشروبهای ویسکی "شیواز" و آبجو و شراب تا وقت شام که سئوال میکردند:
"استیک یا
*داستان الاغ و الاغ دار *
👇👇👇👇👇
در قدیم شخصی بود بنام عباس گچی که تعدادی الاغ داشت
آدم خوش مشرب و مردم داری هم بود،
و همه او را دوست داشتند و با وجودی که مشروب میخورد کسی کاری بهش نداشت او همیشه به دنبال الاغ هایش با صدای دلنشینش آواز هم میخواند اما بعداز مدتی ورشکسته ⬇️
شد و مجبور
به فروش الاغ هایش میشود، و محل زندگی خود را ترک و بدون مقصد، باجیب خالی، و بدون هیچ امیدی، سر به بیابان میگذارد...
پس ازطی چند روز پیاده روی، تشنه و گرسنه به شهرکوچکی میرسد،و چون جایی نداشته،وارد مسجدجامع شهر میشود و درگوشه ای مینشیند تاچند روز توسط خادم مسجد ⬇️
پذیرایی میشود و
کم کم وارد صف نماز جماعت شده، ساکن مسجد میگردد ،
و دراین مدت به خطبه های ملای مسجد گوش داده..، و از کتاب های مذهبی مسجد مذهبی استفاده کرده، و خیلی زود در دل مردم جا باز میکند.
پس ازمدتی ملای مسجد فوت نموده، و مردم اورا به عنوان جانشین ملا به امام جماعت ⬇️