رقم خوردن #شام_آخر_کابل ریشه در شناخت ناقص از #مفهوم_ایران دارد; مفهومی که نمایانگرِ بنیانهای سرزمینیِ #جهان_ایران است. در هسته تمدن ایران خاطرات و ارزش های مشترکی هستند که کارکردِ وحدت در میان کثرت ایرانیان را دارند. این نمادها را ميتوان در دو نماد #نوروز و #عاشورا جست.
اگر نماد نخست شادي مشترك دارد، نماد دوم به غم مشترك اشاره ميکند. مرزهاي #جهان_ایران را ميبايد در گسترهاي پهناور ديد: آن جا كه مردمانش نوروز را پاس ميدارند و يا عاشورا را حرمت ميگذارند. هم از این رو٬ #هارتلند_ایران بر هلالهای دوگانه همنهشت است: #هلال_عاشورا و #هلال_نوروز.
#هلال_عاشورا از ایران تا دریای مدیترانه است و #هلال_نوروز از کردستانات تا افغانستان و تاجیکستان. در واقع٬ #هارتلند_ایران گسترهای ژئوکالچرال است که محور دگرگونیهای عمده ژئوپولیتیکی نیز بودهاست. برخلاف کشورهای تمدن-محور چین و هند، مرزهای سیاسی ایران با #جهان_ایران سازگار نیست.
گرچه از دست دادن سرزمینهایی گسترده لکه ننگی است٬ اما پیشرانی نیرومند برای رهبران ایران بوده تا پیوندهایی استراتژیک را با مردمانی که زمانی بخشی از #جهان_ایران بودهاند-کردها٬ هزاره ها٬ و تاجیک ها تا به اعراب شیعه و ترکان علوی-بیافرینند; مردمانی که ستون پنجم ایران نامیده میشدند.
به بیان دیگر٬ #هارتلند_ایران برسازنده #حوزه_طبیعی_نفوذ است که ریشه در ژرفا و تداوم #جهان_ایران دارد. تأثیرگریزناپذیر واقعیت #هارتلند_ایران نشان میدهد که جغرافیا صرفا درباره مرزهای فیزیکی نیست؛ بلکه به مرزهای هویتی اشارهدارد و پیوند درونی میان هویت و مکان را نمایان میسازد.
سیاست خارجی ایران اما از نبود #توازن_هویتی در رنج بوده است چرا که حفظ توازن میان #هلال_عاشورا و #هلال_نوروز ابتر ماندهاست. اگر ایران پهلوی بر پیوندهای استراتژیک با ایرانیتباران٬ به ویژه کردهای عراق٬ تکیه کرد٬ ایران انقلابی روابطی استراتژیک با شیعیمذهبان را میجوید.
این بدین معنی است که ایران در هر دوره تنها بر یک ستون هویتی تکیه کردهاست. اگر پهلوی #مفهوم_ایران را در پارسه و تیسفون میجست و ایران پس از اسلام را کمتر ارج ميگذارد٬ جمهوری اسلامی #مفهوم_ایران را در مدینهالنبی و کوفه می جوید و ایران پیش از اسلام را زمانهای تاریک جلوه میدهد.
این دو خوانش ناتمام از #مفهوم_ایران سیاست خارجی و داخلی را نامتوازن و بحرانزا ساخته است. سیاست خارجی ایران از نبود #توازن_مدیریتی نیز در رنج است چرا که #هارتلند_ایران صرفا منطقهای برای نفوذ سیاسی-نظامی دیدهمیشود. نکته این که٬ بذر اتحادهای پایدار در حوزه فرهنگي-هويتي "كاشته" و
در حوزه سياسي-نظامي "برداشت" ميشود. مرحله "داشت" كه به رابطه اقتصادي-بازرگانی اشاره دارد٬ نادیدهگرفتهشدهاست. این نقصان را میتوان در پیشینه نظامی-امنیتی سفرای ایران در منطقه غرب آسیا دید—سفرای پهلوی نیز٬ مانند سرلشگر منصور قدر در بیروت یا سرلشگر علی معتضد در دمشق٬ از اعضای
ساواک و بدون پیشینه اقتصادی بودند. آن را میتوان #چیرگی_میدان_بر_دیپلماسی دید. از این رو٬ پایداری و توازن مدیریتی سیاست خارجی ایران نیازمند درپیشگرفتن استراتژي نويني برای درهم تنيدن حوزههای سياسي-نظامي٬ هویتی-فرهنگي و به ویژه اقتصادي-بازرگانی در #هارتلند_ایران است.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh