شواهد تاریخی گذارهای دمکراتیک
موفقیت آمیز از رژیمهای تمامیت
خواه/توتالیتر
فرایند گذار از رژیمهای توتالیتر/دیکتاتوری به سیستم دمکراتیک دارای ویژگی
هایی ست و سوال مهم اینست که آیا این ویژگی ها برای کشور های متفاوت،
یکسان است یا خیر. آیا ویژگی ها برای دیگر کشور ها کمک کننده است؟
دنباله رشته توییت 3/
شواهد تاریخی گذارهای دمکراتیک موفقیت آمیز از رژیمهای تمامیت خواه/توتالیتر
چارچوب مفهومی، جمع بندی، و ویژگی های استاندارد تجربه شده درباره گذارهای دمکراتیک
دنباله رشته توییت ۱/
شواهد تاریخی گذارهای دمکراتیک موفقیت آمیز از رژیمهای تمامیت خواه/توتالیتر
چارچوب مفهومی، جمع بندی، و ویژگی های استاندارد تجربه شده درباره گذارهای دمکراتیک
۲۳/
۵:همیشه وجود دارد و دولت های دموکراتیک باید قاطعانه با این تهدیدها مقابله کنند
۲۴/ (مانند فیلیپین و اسپانیا). پلیس و سرویس های داخلی را از نیروهای ارتش جدا کنید. افسران ارشد که در شکنجه ها و سرکوب های وحشیانه مسئول هستند، را برکنار کنید. قاطعانه تاکید کنید که افسران نظامی فعال، کاملاً از اظهار نظرهای سیاسی و دخالت های حزبی خودداری کنند.و البته این
۲۵/ مهم فرایندی تدریجی است و یک شبه اتفاق نمی افتد.
۶:تدوین قانون اساسی قابل اجرا از طریق یک فرآیند فراگیر: ایجاد یک قانون اساسی جدید یا اصلاح قانون اساسی فعلی، یک کار اساسی اما دشوار در عبور از یک سیستم تمامیت خواه و رسیدن به سیستم دموکراتیک است (Democratic Transition)
۱/با سپاس از یاس عزیز که در تهیه این متن یاریگر من بود (رشته توییت ۱)
شواهد تاریخی گذارهای دمکراتیک موفقیت آمیز از رژیمهای تمامیت خواه/توتالیتر
چارچوب مفهومی، جمع بندی، و ویژگی های استاندارد تجربه شده درباره گذارهای دمکراتیک
۲/فرایند گذار از رژیمهای توتالیتر/دیکتاتوری به سیستم دمکراتیک دارای ویژگی هایی ست و سوال مهم اینست که آیا این ویژگی ها برای کشور های متفاوت، یکسان است یا خیر. آیا ویژگی ها برای دیگر کشور ها کمک کننده است؟
۳/بیتار و لوونتال در کتاب خود اینگونه پاسخ میدهند که تغییر شرایط از یک سیستم اقتدارگرا به سیستم دمکراتیک، در کشورهای مختلف دارای ویژگی های یکسان میباشد. او در کتاب خود به ده ویژگی (درس) جهت تسهیل فرایند گذار از رژیمهای توتالیتر/دیکتاتوری به سیستم دمکراتیک اشاره می کند که در این
۱/ با رجوع به یک «ساختار جامعه توتالیتر» نمیتوان به پاسخ رسید؛ چون یک ساختار پلورالیستی از قوانین و روابط یک ساختار *بالا به پایین* پیروی نمیکند؛ بلکه نقش قدرت و رابطه مستقیم و مشترک آن با مردم تعیین کننده است. هرچه بیشتر فرایند تصمیم گیری با مردم یا مکاتبات بین مردم و ساختار
۲/
قدرت از طریق مشارکت فعال مردم در روند دموکراتیک متصل شود، کارآیی این تعادل و کارکرد دموکراسی بیشتر خواهد بود.
تحلیل ساختاری مدلهای قدرت
مدل/ساختار یکپارچه قدرت
قدرت به صورت اعمال شده در ساختاری بدون تغییر و در حالی که مردم به حاکم وابسته هستند، نشان می دهد.